عادتهای اتمی؛ نوشداروی جیمز کلیر، پیش از مرگ
عادت چیست؟ پیش از هرچیز، اجازه بدهید «عادت» را تعریف کنیم. عادتها، تصمیمها و کارهای کوچکی هستند که هر روز انجام میدهید. بنا بر تحقیقات پژوهشگران دانشگاه دوک، عادتها، 40 درصد رفتارهای روزانۀ ما را تشکیل میدهند، در این مقاله نقدی به دلایل خرید کتاب عادت های اتمی نوشته جیمز کلیر و پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز خواهیم پرداخت پس همراه ما باشید.
مجموعۀعادتهای ما، زندگی ما را میسازند. از زندگی خود راضی هستید یا نه؟ خوشحال هستید یا ناراحت؟ فرد موفقی هستید یا ناموفق؟ پاسخ تمام این سؤالات به عادتهای شما بستگی دارند.
کارهایی که مرتب تکرار میکنید (کارهایی که هر روز به آنها فکر میکنید و برای انجامشان وقت صرف میکنید) در نهایت هویت شما، باورها و شخصیت شما را میسازند. صفتهایی مانند اهمالکاری، خلاقیت، توانایی و … به عادتهای شما بستگی دارد.
گامهای ساده با عادتهای اتمیدر ابتدای امر، بهتر است راهکارهایی را دربارۀ خلق عادت ارائه و بعد به گسترش مطلب ادامه دهیم.
بیشتر افراد وقتی میخواهند عادتهای جدیدی ایجاد کنند، میگویند «نیاز به انگیزۀ بیشتری دارم» یا «کاش ارادۀ قویتری داشتم». این رویکرد اشتباه است. تحقیقات نشان میدهند که اراده، مانند ماهیچه است؛ هرچه بیشتر از آن استفاده کنید، قویتر میشود. انگیزه هم بالا و پایین میرود. استاد دانشگاه استنفورد، BJ Fogg، نام آن را «موج انگیزه» گذاشته است. برای اینکه با چنین مشکلاتی مواجه نشوید، باید عادتهای جدیدی را انتخاب کنید که بهقدری ساده باشند که نیاز به انگیزه نداشته باشند. مثلا بهجای اینکه روزانه 50 تا شنا بروید، با 5 شنا در روز شروع کنید. بهجای 10 دقیقه مدیتیشن، با یکدقیقه شروع کنید.
سعدی گفته است: رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود… رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود. اگر هر روز یکدرصد بهتر یا بدتر از روز قبل باشید، نتیجه باورنکردنی است. بهجای اینکه سعی کنید کاری را از صفر شروع کنید، با کارهای کوچک و تدریجی آغاز کنید. به تدریج قدرت اراده و انگیزهتان بیشتر میشود و همین امر نیز به تثبیت عادت کمک میکند.
روزی یکدرصد نسبت به قبل بهتر شوید، در عرض دو یا سهماه خواهید دید که به سرعت پیشرفت کردهاید. نکتهای که اهمیت دارد این است که هر عادت را در اندازۀ معقولی نگهدارید تا بتوانید سرعت حرکت خود را حفظ کنید و انجام رفتار را تا حد ممکن آسان کنید. فرض کنید قصد دارید که روزی 20 دقیقه مدیتیشن کنید؛ آن را به دو بخش 10 دقیقهای تقسیم کنید. اگر میخواهید روزی 50 شنا بروید، 5 ست 10 دقیقهای کار شما را آسانتر میکند.
آدمهای موفق، مانند همه اشتباه میکنند و از مسیر خارج میشوند؛ تفاوت آنها با دیگران این است که به سرعت به مسیر بازمیگردند. پژوهشها نشان داده است که یکبار کنارگذاشتن عادت، فارغ از زمان آن، اثر قابلملاحظهای بر پیشرفت بلندمدت ندارند. پس ذهنیت «یا همه یا هیچ» را کنار بگذارید. نباید انتظار شکست داشته باشید اما باید برای آن برنامهریزی کنید. فکر کنید که چه چیزی مانع از شکلدادن به عادت مدنظرتان میشود؟ موانع احتمالی سر راهتان چه هستند؟ چگونه میتوانید برای برطرف کردن آنها برنامهریزی کنید و یا حداقل در صورت رخدادن آنها چگونه میتوانید سریع به مسیر خود بازگردید؟ به یاد داشته باشید که باید استمرار داشته باشید و نه کمال. بر روی ساختن هویتی تلاش کنید که انجام کاری را دوبار فراموش نمیکند.
احتمالاً «صبر» ضروریترین مهارت است. اگر صبور باشید، میتوانید پیشرفت قابلتوجهی داشته باشید. میخواهید وزن اضافه کنید، سرعتتان از آنچه که فکر میکنید کمتر خواهد بود. صبر همه چیز است. کارهایی را انجام دهید که میتوانید سرعت انجام آنها را ثابت نگهدارید. عادتهای جدید به خصوص در مراحل آغازی، باید آسان باشند. اگر به تدریج آن را سختتر کنید، همیشه درنهایت به نتیجۀ دلخواه میرسید. به دنبال ایدههای بیشتری برای شکلدادن به عادتهای جدید هستید، میتوانید اقدام به خرید کتاب عادت های اتمی اثر جیمز کلیر نمایید. در این کتاب میآموزید که چگونه تغییرات کوچک در عادتها، منجر به نتایج شگفتانگیز میشوند.
|
جایگزینی عادت، به شیوۀ عادتهای اتمی
همه عادتهای بد مانع از رسیدن شما به اهدافتان هستند. آنها سلامت روانی و بدنی شما را به خطر میاندازند و زمان و انرژی شما را هدر میدهند. چگونه میتوانید رفتارهای بد را ازبین ببرید و رفتارهای خوب را جایگزین آنها کنید؟ برای پاسخ به این پرسشها ادامۀ مطلب را بخوانید.
یک عادتهای بد چگونه ایجاد میشوند؟
بیشتر عادتهای بد شما را دو عامل به وجود آوردهاند: اضطراب و بیحوصلگی.
معمولاً بیشتر مواقع عادتهای بد، از جویدن ناخن گرفته تا خرید افراطی و وقتگذراندن در اینترنت، روشی ساده برای مقابله با اضطراب و بیحوصلگی هستند. اما این عادتها قابل تغییر هستند. شما میتوانید راههای جدید و سالمی را برای مقابله با اضطراب و بیحوصلگی فرابگیرید و سپس عادتهای مناسبی را جایگزین عادتهای بد کنید.
البته گاهی اضطراب ناشی از مسائل عمیقتری است. ممکن است فکرکردن به این مسائل برایتان سخت باشد اما اگر در ایجاد تغییر مصمم هستید، باید با خودتان صادق باشید. آیا در پس عادتهای نامناسب شما، باورها یا دلایل مشخصی وجود دارند؟ آیا چیزی عمیقتر، مثل ترس، اتفاق یا باور محدودکنندهای باعث شده است که به این رفتارها بچسبید؟ شناختن دلیل عادتهای بد، برای غلبه بر آنها ضروری است.
تهیه و خرید کتاب عادتهای اتمی نوشتۀ جیمز کلیر |
ما عادتهای بد را حذف نمیکنید، آنها را جایگزین میکنید.
تمام عادتهایی که دارید، بد یا خوب، دلیلی دارند. همۀ این عادتها و رفتارها منفعتی برای شما دارند، حتی اگر از جنبههایی به ضرر شما باشند.
گاهی منفعت، فیزیکی است؛ مانند اعتیاد به سیگار یا مواد مخدر. گاهی روانی است، همچون ماندن در رابطهای که برایتان بد است. در موارد بسیاری، عادت بد شما راهی ساده برای مقابله با اضطراب است. برای مثال، جویدن ناخن، کندن مو، ضربگرفتن با پا یا فشار دادن دندانها از جملۀ این رفتارها هستند.
این «منفعتها» یا دلایل، درمورد عادتهای کوچکتر هم صدق میکنند. مثلا بازکردن ایمیل به محض روشنکردن کامپیوتر، این حس را به شما میدهد که با دیگران در ارتباط هستید. بااینکه این کار به خلاقیت و تمرکز شما آسیب میرساند، مانع از حس «کنارگذاشتهشدن از جمع» میشود؛ بنابراین آن را دوباره انجام میدهید.
از آنجایی که عادتهای بد، منفعتهایی برایتان دارد، حذف کردن آنها کار دشواری است. به جای این کار، باید عادتهای بد را با عادتهای جدیدی جایگزین کنید که همان منافع را برایتان به همراه دارند. برای مثال اگر وقتی اضطراب دارید، سیگار میکشید، ترک سیگار در مواقع اضطراب روش مناسبی نیست. در عوض باید به دنبال راه متفاوتی برای مقابله با اضطراب باشید و رفتار جدید را جایگزین سیگارکشیدن کنید. |
به عبارت دیگر، عادتهای بد، پاسخ به نیاز معینی در زندگی شما هستند و به همین دلیل، باید عادت بد را با عادت سالمتری که در پاسخ به آن نیاز است، جایگزین کنید. اگر از خود انتظار دارید که عادت بدی را بدون جایگزینکردن آن ترک کنید، بعضی نیازهای خود را بدون پاسخ گذاشتهاید و ترک عادت در بلندمدت برایتان سخت خواهد شد.
کتاب عادتهای اتمی و روشهایی برای ترک عادتهای بدکاهش محرکها: اگر وقتی در خانه هستید، زیاد کلوچه میخورید، آنها را دور بریزید؛ اگر به محض نشستن روی کاناپه، کنترل تلویزیون را برمیدارید، آن را در جایی دور از دسترس نگه دارید. ترک عادتهای بد را با دوری از چیزهایی که موجب آنها میشوند برای خود آسانتر کنید. در حال حاضر محیط شما، عادتهای بد را سادهتر و عادتهای خوب را سختتر میکنند. با تغییر محیط میتوانید رفتارتان را تغییر دهید. با دیگران همراه شوید: تابهحال چندبار به تنهایی تصمیم گرفتهاید که رژیم بگیرید؟ بهجای این کار، با کسی همراه شوید و با هم رژیم بگیرید. اینگونه میتوانید یکدیگر را تشویق کنید و پیرزوی خود را باهم جشن بگیرید. دانستن اینکه شخص دیگری از شما انتظار بهبودی دارد، انگیزۀ قدرتمندی است. موفقیت خود را تصور کنید: خودتان را تصور کنید که سیگار یا خرید افراطی را ترک کردهاید و یااینکه صبح زود بیدار میشوید. هر عادت بدی که قصد کنارگذاشتنش را دارید، خودتان را تصور کنید که انجامش دادهاید، لبخند میزنید و از موفقیت خود لذت میبرید. خودتان را با هویتی جدید تصور کنید. برای غلبه بر خودگوییهای منفی، از واژۀ «اما» استفاده کنید: یکی از ویژگیهای مبارزه با عادتهای بد این است که به راحتی خود را به خاطر آنها قضاوت میکنید. هر بار که اشتباهی میکنید، با خودتان میگویید که چقدر افتضاح هستید. هربار چنین اتفاقی افتاد جمله را با «اما» تمام کنید:
|
برای ترک عادت از کجا باید شروع کرد؟
ممکن است درگیر حستان نسبت به عادتهای بد خود شوید و احساس عذاب وجدان داشته باشید یا اینکه زمانتان را صرف رویاپردازی دربارۀ آرزوهایتان کنید. اما این افکار شما را از آنچه که باید انجام دهید، دور میکند. این آگاهی است که به شما نشان میدهد چگونه باید تغییر واقعی ایجاد کنید.
|
دنبال کردن این مسائل، شما را نسبت به این رفتارها آگاه میکنند و به شما ایدههای زیادی برای متوقف کردن آنها میدهند. پس با این کار شروع کنید: عادتهای بد خود و تعداد آنها در هر روز را ثبت کنید. یک تکه کاغذ و خودکار در جیبتان داشته باشید. هربار که عادت بدی رخ میدهد، آن را یادداشت کنید. در پایان روز، تمام امتیازات را بشمارید و ببینید مجموع امتیاز شما چقدر است.
در ابتدا، هدف شما قضاوت خودتان یا عذابوجدان نیست. تنها هدف این است که آگاه شوید این رفتارها چه زمانی و چندبار رخ میدهند. بعد از آگاهی، میتوانید با استفاده از راههایی که در این مقاله آموختید، عادتهای بد را جایگزین کنید.
ترک عادتهای بد مستلزم صرف زمان و تلاش است اما بیش از همه نیاز به پشتکار دارد. بیشتر کسانی که با موفقیت عادتهای بد خود را کنار میگذارند، چندین بار سعی کرده و شکست خوردهاند. ممکن است سریع موفق نشوید اما این به معنای آن نیست که نمیتوانید به موفقیت برسید.
اگر در تغییر عادتهای خود مشکل دارید، مشکل از شما نیست، سیستم شما معیوب است. عادتهای بد تکرار میشوند، نه به این دلیل که شما نمیخواهید آنها تغییر کنند، بلکه به این دلیل که سیستم تغییر اشتباهی را برگزیدهاید. این، یکی از فلسفههای اصلی کتاب عادتهای اتمی است: شما به اندازۀ اهدافتان رشد نمیکنید؛ به قدر سیستم خود پایین میروید. در این کتاب، برنامهای ارائه شده است که باعث رشد شما میشود.
جیمز کلیر، یکی از کارشناسان رهبری جهان در زمینۀ ایجاد عادت، استراتژیهایی را معرفی کرده است که به شما کمک میکنند عادتهای خوبی ایجاد کنید و عادتهای بد را کنار بگذارید. در «عادتهای اتمی» میآموزید که چگونه برای ایجاد عادتهای جدید زمان بگذارید؛ بر فقدان انگیزه و اراده غلبه کنید، محیط خود را طوری طراحی کنید که موفقیت آسانتر شود؛ عادتهای خود را ثبت کنید و همراهی پیدا کنید که به شما برای رسیدن به موفقیت کمک کند.
درباره خرید کتاب عادت های اتمی بیشتر بدانیم
عادتهای اتمی صرف نظر از اهداف شما، یک چارچوب اثباتشده برای پیشرفت روزمره ارائه میدهد. جیمز کلیر، یکی از برجستهترین متخصصان جهان در زمینۀ ایجاد عادت، در کتاب عادتهای اتمی استراتژیهای عملیای را آشکار میکند که به شما نحوۀ ایجاد عادات خوب، ترک عادتهای بد و تسلط بر رفتارهای کوچک که منجر به نتایج قابل توجه می شود را آموزش میدهد. بعد از خرید و خواندن کتاب عادت های اتمی، یک سیستم اثبات شده دریافت خواهید کرد که میتواند شما را به اوج هدفهایتان برساند.
با خرید کتاب عادت های اتمی طرزفکر شما را در مورد پیشرفت و موفقیت تغییر میکند و ابزارها و استراتژیهای لازم برای تغییر عادات را در اختیارتان قرار میگیرد؛ خواه تیمی باشید که به دنبال قهرمانی است، یا سازمانی که به دنبال ارتقاء صنعت است یا صرفاً فردی که آرزوی ترک سیگار، کاهش وزن، کاهش استرس یا دستیابی به هر هدف دیگری را دارد.
چرا عادتهای اتمی؟
نوال راویکانت، کارآفرین و سرمایهگذار معروف، گفته است:«برای نوشتن یک کتاب بزرگ، باید ابتدا خودتان آن کتاب را زندگی کنید». جیمز کلیر در مورد خرید کتاب عادت های اتمی میگوید: «ایدههایی را که در اینجا به آنها اشاره کردم، در ابتدا خودم آموختم؛ چون مجبور بودم که این ایدهها را زندگی کنم. مجبور بودم به عادتهای کوچک اتکا کنم تا از مصدومیتم بهبود یابم، در باشگاه قویتر شوم، در زمین بیسبال عملکرد سطح بالایی داشته باشم، نویسنده شوم، کسبوکار موفقی راه بیندازم و به زبان ساده تا به بزرگسالی مسئول و پاسخگو مبدل شوم. عادتهای کوچک مرا یاری دادند تا قابلیتم را شکوفا سازم و فرضم بر این است که شما نیز با انتخاب این کتاب قصد دارید تا قابلیتتان را شکوفا کنید.»
خرید کتاب عادت های اتمی نوشتۀ جیمز کلیر |
پرهیز از برداشتن لقمههای بزرگ در عادتهای اتمی
خیلی آسان میتوانیم در اهمیت لحظهای معین، مبالغه کنیم و ارزش اصلاحات جزئی را طی روال روزانه و منظم دستکم بگیریم. بسیاری مواقع خودمان را متقاعد میکنیم که برای موفقیتهای بزرگ باید به اقدامات بزرگ دست بزنیم. فکر میکنیم برای رسیدن به این موفقیت بزرگ، خواه کاهش وزن باشد و خواه راهانداختن کسبوکار، نوشتن کتاب، پیروزی در مسابقهای یا دستیابی به هر هدفی دیگر، باید زور بزنیم و اصلاحی چنان تکاندهنده ایجاد کنیم که همۀ شهر دربارهاش صحبت کنند.
در همین حال اصلاح یکدرصدی بهطور خاص قابل توجه نیست، گاهی به چشم هم نمیآید؛ ولی این اصلاح جزئی، بهویژه در درازمدت، ممکن است بسیار معنادارتر باشد. تفاوتی که یک اصلاح جزئی میتواند در طول زمان ایجاد کند، شگفتآور است. اینجا ریاضیات به کمک ما می آید؛ اگر کسی در طول یک سال، روزی یک درصد پیشرفت کند، در پایان سال، ۳۷ برابر پیشرفت میکند؛
برعکس اگر کسی در طول یک سال، روزی یک درصد پَسرفت کند، تقریباً تا حد صفر تنزل خواهد کرد. آنچه با یک بُرد کوچک یا اُفت جزئی شروع میشود، در پایان دوره به برد یا تنزلی بسیار بزرگتر منجر میشود.
بهرۀ مرکب عادتهای اتمی
عادت، بهرۀ مرکبِ[1] خودبهبودی است. همانگونه که سرمایه از طریق بهرۀ مرکب چندین برابر میشود، اثرات یک عادت، با تکرار آن عادت، چند برابر میشود. ظاهراً عادت در هرروز معین، تفاوت اندکی ایجاد میکند، با این حال تأثیری که عادت طی ماهها و سالها پدید میآورد، ممکن است عظیم باشد. تنها زمانی ارزش عادتهای خوب و هزینۀ عادتهای بد کاملاً آشکار میشود که دو، پنج یا شاید ده سال بعد به عقب برگردیم و گذشته را تماشا کنیم.
ممکن است پذیرش این موضوع در زندگی روزمره دشوار باشد. ما اغلب تغییرات جزئی را نادیده میگیریم؛ چون تغییرات کوچک در لحظه، اهمیت زیادی ندارد؛ برای نمونه اگر اکنون پول اندکی پسانداز کنیم، هنوز یک میلیاردر به حساب نمیآییم. اگر سه روز پیاپی به باشگاه بدنسازی برویم، همچنان بدنمان نافرم است. اگر امشب یک ساعت زبان ماندارین کار کنیم، هنوز آن زبان را یاد نگرفتهایم. در این شرایط تغییراتی ایجاد میکنیم؛ اما چون نتایج هیچگاه بهسرعت ظاهر نمیشود، به روال قبلی خودمان بازمیگردیم. شوربختانه، سرعتِ کندِ تحوّل، لغزیدن به یک عادت بد را نیز آسان میسازد. اگر امروز غذای نامناسبی بخوریم، چندان از تناسب خارج نمیشویم. اگر امشب تا دیروقت کار بکنیم و خانواده را نادیده بگیریم، آنها ما را میبخشند. اگر کار امروز را به فردا بیندازیم، معمولاً فرصت خواهیم داشت که آن را بعداً تمام کنیم. بهراحتی میشود تصمیم واحدی را ندیده گرفت؛ اما وقتی روزهای متمادی، اشتباهات یکدرصدی را با تکرار تصمیمهای ضعیف و تکثیر اشتباهات جزئی، تکرار کرده،و بهانههای جزئی را توجیه میکنیم، انتخابهای کوچک ما جمع شده و به نتایج مهلکی تبدیل میشود. در واقع انباشتهشدن قدمهای اشتباه، تنزلهای یک درصدیِ اینجا و آنجا است که در نهایت به مشکل بزرگی منجر میشود. |
مثالی ساده برای درک عادت های اتمی
اثری که یک تغییر در عادتهای انسان پدید میآورد، مشابه با اثر تغییر مسیر چنددرجهای هواپیما است. تجسم کنید که از لوسآنجلس به نیویورک پرواز میکنید. اگر خلبان هنگام ترک فرودگاه لوسآنجلس جهت را فقط 3.5 درجه بهسمت جنوب تغییر دهد، شما در واشنگتن دیسی و نه نیویورک، فرود خواهید آمد. هنگام بلندشدن هواپیما از زمین این تغییر جزئی به چشم نمیآید و دماغۀ هواپیما فقط دو یا دو و نیم متر جابهجا میشود؛ ولی زمانی که هواپیما عرض ایالات متحده را طی میکند، شما را صدها مایل از مقصد دور میکند.
به همان ترتیب، تغییر خفیفی در عادتهای روزانۀ شما میتواند زندگیتان را به مقصدی بسیار متفاوت رهنمون کند. گرفتن تصمیمی که یک درصد بهتر یا یک درصد بدتر باشد، در لحظۀ اکنون بیاهمیت به نظر میرسد؛ لیکن در طول گسترۀ لحظههایی که عمری را تشکیل میدهد، این انتخابها تفاوت میان کسی که هستید و کسی که میتوانستید باشید را تعیین میکند. موفقیت، محصول عادتهای روزانه است، نه تحولاتی طولانیمدت. |
بنابراین، اهمیت ندارد که شما در لحظۀ کنونی چقدر موفق یا ناموفق هستید. آنچه اهمیت دارد این است که آیا عادتهایتان شما را در مسیری منتهی به موفقیت قرار داده است یا نه. شما باید بیشتر مراقب خط سیر فعلیتان باشید تا نتایج فعلی. اگر میلیاردر باشید؛ ولی خرجتان از دخلتان بیشتر باشد راهی که میروید به ترکستان ختم میشود. برعکس، اگر ورشکسته هستید؛ ولی هر ماه کمی پسانداز میکنید (حتی اگر کندتر از آنچه میخواهید پیش میروید)، در مسیر رهایی مالی قرار دارید.
نتایج زندگی شما معیاری از پسآیندۀ[2] عادتهای شما است. ثروت خالصتان معیاری از پسآیندۀ عادتهای مالی شما، وزنتان معیاری از پسآیندۀ عادتهای غذاییتان، دانشتان معیاری از پسآیندۀ عادتهای یادگیری شما و نامرتبیتان معیاری از پسآیندۀ عادتهای نظافتی شما است. چیزی را دشت میکنید که تکرارش میکنید.
اگر میخواهید پیشبینی کنید که زندگیتان به کجا میانجامد، کافی است تا منحنیِ توفیقات کوچک یا ناکامیهای کوچکتان را دنبال کنید و ببینید که انتخابهای روزانهتان تا ده، بیست سال بعد به کجا خواهد انجامید؟ آیا هر ماه خرجتان بیشتر از دخلتان است؟ آیا هر هفته به باشگاه ورزشی میروید؟ آیا هرروز مطالعه میکنید و چیزهای تازهای میآموزید؟ مبارزات کوچکی از این قبیل است که «خودِ» آیندهتان را تعیین میکند. زمان، شکاف میان موفقیت و ناکامی را بزرگتر میکند. هرچه به زمان تحویل بدهید، آن را چندین برابر میکند. عادتهای خوب، زمان را به متحد شما تبدیل میکند و عادتهای بد، زمان را به دشمنتان بدل خواهد کرد. |
عادتهای شما ممکن است به نفع یا علیه شما انباشته شود
تشدید مثبت
- بهرهدهی، ترکیب و تشدید میشود: به اتمامرساندن تکلیفی اضافی، در هرروز معین، موفقیتی کوچک است؛ اما در طول یک دورۀ شغلی ارزش زیادی پیدا میکند. تأثیر خودکارشدن یک تکلیف قدیمی یا خبرهشدن در مهارتی جدید ممکن است مهمتر نیز باشد. هرچه بتوانید کارهای بیشتری را بدون تفکر انجام بدهید، مغزتان آزادی بیشتری پیدا میکند تا روی کارهای دیگر تمرکز کند.
- دانش، ترکیب و تشدید میشود: آموختنِ ایدهای تازه، شما را نابغه نمیسازد؛ لیکن التزام یادگیری در درازمدت میتواند متحولکننده باشد. با هر کتاب جدیدی که میخوانید، علاوه بر اینکه مطلب تازهای میآموزید، راههای تازهای از اندیشیدن را در زمینۀ ایدههای قدیمی یاد میگیرید. چنانکه وارن بوفت میگوید:«این است طرز کار دانش. دانش مثل بهرۀ مرکب تکثیر میشود».
- ارتباطات، ترکیب و تشدید میشود: افرادِ دیگر همچون آینهای رفتارتان را به شما منعکس میکنند. هرچه بیشتر به دیگران کمک کنید، آنها هم بیشتر مایل میشوند تا به شما کمک کنند. اگر در هر تعاملی قدری مهربانتر باشید، در طول زمان، این مهربانیهای اندک به شبکۀ گستردهای از روابط قوی منجر میشود.
تشدید منفی
- استرس، ترکیب و تشدید میشود: عصبانیتِ پشت چراغ قرمز، بار مسئولیتهای فرزندپروری، نگرانیِ مخارج بالای زندگی، فشار روحی ناشی از یکی، دو درجه فشارخون بالا و … از عوامل رایج استرس است که به تنهایی کنترلپذیراند؛ ولی وقتی این عوامل طی سالها پایدار میماند، استرسهای کوچک روی هم انباشته میشوند و به مشکلات جدی در حوزۀ سلامتی تبدیل میشوند.
- افکار منفی، ترکیب و تشدید میشود: هرچقدر بیشتر خودتان را بیخاصیت، احمق یا زشت بدانید، بیشتر خودتان را شرطی میکنید تا زندگیتان را به این نحو تفسیر کنید. بدینترتیب در یک دور باطلِ فکری گرفتار میشوید. همین قضیه دربارۀ طرز فکر شما نسبت به افراد دیگر نیز صادق است. زمانی گرفتار این عادت میشوید که دیگران را عصبانی، بیانصاف یا خودخواه ببینید. در این زمان همهجا چنین افرادی را میبینید.
- خشم، ترکیب و تشدید میشود: طغیانها، اعتراضات و جنبشهای تودهای بهندرت محصول حادثهای واحد است. در عوض، رشتههایی طولانی از ریزْپرخاشگریها و انباشتگیهای روزانه، آرامآرام زیاد میشود تا اینکه حادثهای به این خرمن کبریت میکشد و آتش خشم، دیوانهوار همهجا را فرامیگیرد.
خرید کتاب عادت های اتمی نوشتۀ جیمز کلیر |
عادتها آنقدر تکرار میشوند تا خودکار شوند
هدف نهایی از ایجاد عادت، حل مشکلات زندگی با صرف کمترین تلاش و انرژی ممکن است. هر عادتی را میتوانیم به حلقۀ بازخورد تجزیه کنیم که شامل چهار قدم است: محرک، اشتیاق، پاسخ و پاداش.
«چهار قانون تغییر رفتار» مجموعهای ساده از قواعدی است که با استفاده از آنها میتوانیم عادتهای بهتر را شکل دهیم. این قوانین عبارت است از:
- عادت را آشکار کنید.
- عادت را جذاب سازید.
- عادت را آسان کنید.
- عادت را ارضاکننده سازید.
مغز انسان یک دستگاه پیشبینی است. مغز بیوقفه پیرامونمان را تماشا میکند و دادههایی را که با آن مواجه میشود، تجزیهوتحلیل میکند. هرگاه چیزی را مکرراً تجربه کنیم، مثل پزشکیاری که چهرۀ یک بیمار که دچار حملۀ قلبی شده را میبیند، یا تحلیلگری نظامی که موشکی را روی صفحۀ رادار میبیند، مغزمان کمکم متوجه چیزهای بااهمیت میشود، تمام جزئیات را تقسیم، محرکهای مربوطه را طبقهبندی کرده و آن دادهها را برای استفاده در آینده دستهبندی میکند.
انسان بدون تفکر آگاهانه و پس از تمرین کافی، محرکهایی را میآموزد که پیامدهای خاصی را پیشبینی میکنند. مغز بهطور خودکار درسهایی را که از طریق تجربه آموخته است، کدبندی میکند. همیشه نمیتوانیم توضیح دهیم که چهچیزی یاد میگیریم؟ اما یادگیری در تمام مدت اتفاق میافتد و بنیاد همۀ عادتهایی که داریم، قابلیت ما برای دیدن و فهمیدن محرکهای مربوطه در موقعیتی معین است.
ما میزان کارهایی را که بدن و مغزمان بدون اندیشیدن میتواند انجام میدهد، دستکم میگیریم. ما به موهای خود نمیگوییم که رشد کن، به قلبمان نمیگوییم که پمپاژ کن، به ریهها نمیگوییم که نفس بکش یا به شکم خود نمیگوییم که هضم کن. با این حال بدنمان تمام این اعمال را بهصورت خودکار انجام میدهد. ما چیزی بسیار بیشتر از «خودِ» آگاهمان هستیم.
گرسنگی را در نظر بگیرید؛ چطور میفهمید که گرسنهاید؟ لازم نیست به کلوچۀ روی پیشخوان نگاه کنید تا بفهمید که زمان خوردن فرا رسیده است. فرایند گرسنگی و اشتها بهطور ناخودآگاه اداره میشود. بدن ما مجموعۀ متنوعی از حلقههای بازخورد دارد که بهتدریج به ما هشدار میدهد تا کی باید دوباره غذا بخوریم و این مسیر همان چیزی است که در پیرامون و درون ما ادامه مییابد. به لطف هورمونها و چرخههای شیمیایی در سراسر بدن اشتیاق برانگیخته میشود. ناگهان احساس گرسنگی میکنید؛ ولو آنکه بهدرستی ندانید چهچیز شما را از گرسنگی باخبر کرده است.
این موضوع یکی از عجیبترین بصیرتهای ما دربارۀ عادتهایمان است: لازم نیست از محرک یک عادت آگاه باشیم تا آن عادت شروع به کار کند. ممکن است بدون آنکه هشیارانه توجهمان را صرف فرصتی بکنیم، متوجهش شویم و اقدام کنیم. این ویژگی عادت را سودمند میسازد.
البته همین ویژگی بعضی از عادتها را خطرناک نیز میسازد. همین که عادت شکل گرفت، کنشهای ما تحت کنترل ذهن خودکار و ناخودآگاه ما قرار میگیرد و تا بیاییم بفهمیم که چه شده به ورطۀ الگوهای قدیمی فرو میافتیم؛ مثلاً ممکن است تا وقتی کسی اشاره نکرده، متوجه نشوید که هرگاه میخندید، دستتان را روی دهانتان میگیرید یا ندانید که پیش از پرسیدن سؤال عذرخواهی میکنید یا اینکه عادت دارید جملات دیگران را کامل کنید. هرچه این الگوها را بیشتر تکرار کنید، کمتر احتمال دارد که از خود بپرسید، چهکار میکنید و چرا آن کار را انجام میدهید؟ |
عادتهایمان را قاعدهمند کنیم
افرادی که برنامۀ معینی برای زمان و مکانِ اجرای عادت تازهای دارند، بیشتر احتمال دارد که آن عادت را تا آخر دنبال کنند. خیلیها سعی میکنند تا عادتهایشان را بدون فهمیدن این جزئیات اساسی تغییر دهند. به خودمان میگوییم:«قصد دارم که غذای سالم بخورم «یا» قصد دارم که مقالات بیشتری بنویسم»؛ لیکن هیچگاه به خود نمیگوییم که چه زمانی و چه مکانی قرار است این عادتها را عملی کنیم؟ عادت را به امان خدا میسپاریم و امیدواریم که «یادمان بماند تا انجامش دهیم» یا خیال میکنیم وقتش که برسد، برانگیخته خواهیم شد. «پیادهسازی قصد» توهماتی مثل «قصد دارم بیشتر ورزش کنم» یا «میخواهم که بیشتر سازنده باشم» یا… را از ذهن ما میزداید و آنها را به برنامهای ملموس و عملی مبدل میکند.
خیلیها گمان میکنند که کمبود انگیزه دارند، حال آنکه در واقع، کمبود شفافیت دارند. زمان و مکان اقدامکردن، همیشه شفّاف نیست. برخی افراد، برای اصلاحکردن خودشان در تمام عمر منتظر زمان مناسب هستند.
وقتی زمان و مکان را تعیین کرده باشید، مجبور نیستید که منتظر رسیدن الهام به قلبتان بمانید! امروز مقالهای بنویسم یا نه؟ صبح تمرین مراقبه کنم یا ظهر؟ وقتی لحظۀ عمل فرا میرسد، نیازی به تصمیمگرفتن نیست. کافی است برنامۀ ازپیشتعیینشدۀ خود را دنبال کنید.
کتاب عادت های اتمی | جیمز کلیر
عادت های اتمی؛ ایجاد عادت های خوب و ترک عادت های بد
(Atomic Habits) نویسنده: جیمز کلیر (James Clear)؛ ترجمه: هوشمند دهقان/ ناشر: هورمزد
تعداد صفحه: 331
قیمت: 43000تومان
قطع: رقعی
چاپ: افست
شــــابک:
نوبت چاپ:دوم، 1397
سرآغاز
چگونه درباره عادتها آموختم؟
چطور و چرا کتاب حاضر را نوشتم؟
چطور میتوانید از این کتاب استفاده کنید؟
فصل اول: چرا تغییرات کوچک تفاوت چشمگیری ایجاد می کنند؟
نیروی غافگیر کننده عادت های اتمی
چکیده فصل اول
فصل دوم: چگونه عادتهایتان هویت شما را شکل می دهد؟
چکیده فصل
فصل سوم: چگونه در چهار قدم، عادتها بهتر را شکل دهیم؟
چکیده فصل
فصل چهارم: مردی که رنگوروی خوبی نداشت
چکیده فصل
فصل پنجم: بهترین راه شروع عادت تازه
چکیده فصل
فصل ششم: درمورد انگیزش اغراق میشود؛ اما اغلب محیط مهمتر است
چکیده فصل
فصل هفتم: رمز و راز خویشتنداری
چکیده فصل
فصل هشتم: چگونه عادت مقاومتناپذیری بسازیم؟
چکیده فصل
فصل نهم: نقش خانواده و دوستان در شکلگیری عادتها
چکیده فصل
فصل دهم: چطور میتوانیم علل رفتارهای بدمان را پیدا کرده و درمانش کنیم؟
چکیده فصل
فصل یازدهم:آهسته برو؛ ولی هیچگاه به عقب برنگرد
چکیده فصل
فصل دوازدهم: قانون کمترین تلاش
خلاصه فصل
فصل سیزدهم: چگونه با استفاده از قاعدۀ دو دقیقهای جلوی پشتگوش انداختن کارها را بگیریم؟
خلاصه فصل
فصل چهاردهم: چطور میشود عادتهای خوب را اجتنابناپذیر و عادتهای بد را امکانناپذیر کرد؟
چکیده فصل
فصل پانزدهم: قانون اصلی تغییر رفتار
چکیده فصل
درباره جیمز کلیر، نویسنده کتاب عادت های اتمی
جیمز کلیر؛ نویسنده، کارآفرین و عکاس آمریکایی است. جیمز کلیر در مورد عادتها و پتانسیلهای آدمی سخن میگوید. سوال اصلی که جیمز کلیر میخواهد از طریق این کتاب پاسخ دهد این است که چطور می توانیم بهتر زندگی کنیم؟
برای پاسخ به این سوال، آخرین تحقیقات علمی را کشف کرد تا بتوانید بهراحتی درک کنید و واقعاً از آن استفاده کنید. جیمز این ایدهها را برای زندگی بهتر به اشتراک میگذارد. او عادات و آداب و رسوم ورزشکاران و هنرمندان و کارآفرینان را به اشتراک میگذارد
با تجزیه و تحلیل داستانهای مجریان برتر بسیاری از زمینه های مختلف و درک اصول علمی ثابت شده، میتوانیم شروع به سربه سر گذاشتن ویژگی هایی کنیم که این افراد را به بهترین شکل ممکن می سازند.
جیم کلیر تمرکز ویژهای بر روی نکات بهبود خویشتن براساس تحقیقات علمی ثابت شده است.
من معتقدم بهترین راه برای تغییر دنیا در دایره های هممرکز می باشد: از خودتان شروع کنید و راهتان را از بیرون کار کنید.
اگر شما خودتان را جمع و جور کنید، پس آن یک فرد کم تر برای دنیا است که نگران آن باشید. شما در موقعیتی هستید که به جای مصرف، به آن کمک می کنید. شما نظم را به جای بی نظمی اضافه می کنید.
جیمز کلیر درباره هنر و علم زیستن بهتر مینویسد. علم به این دلیل انتخاب کرده است که نگران علل ریشهای و عملکرد اجرایی رفتار را بررسی میکند. هنر را به این دلیل که چطور این ایدهها را اعمال میکند و آن ها را به روال روزانه تبدیل کند.
نوال راویکانت، کارآفرین و سرمایهگذار معروف، گفته است: “«برای نوشتن کتابی بزرگی، باید ابتدا خودتان آن کتاب را زندگی کنید».”
ایدههایی را که در اینجا اشاره کردم، در ابتدا خودم آموختم. چون مجبور بودم که این ایدهها را زندگی کنم. مجبور بودم که به عادتهای کوچک اتکا کنم تا از مصدومیتم بهبود یابم. بتوانم در باشگاه قویتر شوم، تا در زمین بیسبال عملکرد سطح بالایی داشته باشم. نویسنده شوم، تا کسبوکاری موفقی راه بیندازم. به زبان ساده، به بزرگسالی مسئول و پاسخگو مبدل بشوم. عادت های کوچک مرا یاری رساند تا قابلیتم را شکوفا سازم. فرضم بر این است که شما نیز، با انتخاب کتاب عادت های اتمی، قصد دارید که تا قابلیتتان را شکوفا سازید.
در صفحات آینده، برنامهای قدم به قدم را برای شکل دادن عاداتهای بهتر، نه برای چند روزی یا چند هفتهای؛ بلکه برای یک عمر تقدیم میکنم. یافتههای علمی تمام مطالبی را که نوشتهام، تأیید میکند. با این حال کتاب حاضر یک پژوهشنامۀ علمی نیست.
خرید کتاب عادت های اتمی، راهنمایی عملی است. در همان حال که من دانش نحوة ایجاد و تغییر عاداتها را به شیوهای توضیح میدهم که فهم و به کار بستنش آسان است، متوجه خواهید شد که در این کتاب، حکمت و توصیههای عملی از جایگاه ویژهای برخوردار است.
زمینههایی که از آن استفاده میکنم، زیستشناسی، عصبشناسی، فلسفه، روانشناسی، و زمینههای دیگر، از دیرباز در دسترس بوده است. امّا آنچه که من در اینجا اینجا ارائه میکنم تلفیقی است از بهترین ایدههایی که افرادی هوشمند در زمانهایی دور کشف کردهاند با قانعکنندهترین یافتههای دانشمندان در سالهای اخیر.
سهم من این است که مهمترین ایدهها را بیابم و آنها را به نحوی به هم ربط دهم که بسیار عملی باشد. در این صفحات، هر ایدۀ خردمندانه باید به متخصصان فراوانی نسبت داده شود که مقدّم بر من بودهاند. و هر ایدۀ نابخردانه باید به حساب لغزشهای من گذاشته شود.
شاکلۀ اصلی این کتاب، مدل چهار قدمی عادت است. محرک، اشتیاق، پاسخ و پاداش، چهار قانون تغییر رفتار است که از این قدمها نشأت میگیرد. شاید خوانندگانی که با روانشناسی آشنایی دارند، با دیدن برخی از این کلمات به یاد اصطلاحهای شرطیسازی کنشگر بیفتند که. اسکینر این اصطلاحات را نخستین بار در دهة دهۀ 1930 اسکینر تحت عنوان “محرک، پاسخ، و پاداش” مطرح نمود و در سالهای نزدیکتر، کتاب قدرت عادت چارلز دوهیگ آنها را با عنوان “محرک، روتین و پاداش” موسوم و معروف ساخت.
دانشمندان علوم رفتاری مثل اسکینر تشخیص دادند که اگر پاداش یا مجازات مناسبی ارائه بیان کنید، میتوانید افراد را وادارید تا به طریقی مخصوصی عمل کنند. منتها مدل اسکینر، در عین حال که نحوۀ تأثیر محرک بیرونی را بر عادتهای ما به نحوی ممتازی بیان میداشت، توضیح نمیداد که چگونه افکار، احساسات و باورهای ما بر عادتهایمان اثر میگذارند؟ حالات درونی، خلقیات و عواطف، نیز اهمیت دارد. در دهههای اخیر، دانشمندان شروع به تعیین کردن رابطه میان افکار، احساسات و رفتار کردهاند. کتاب عادتهای اتمی این پژوهش را در بر میگیرد.
درمجموع، چهارچوبی که بیان میکند ارائه شده مدلی است که از علوم شناختی و رفتاری تلفیق شده است. به باور من، مدل مزبور یکی از نخستین مدلهای رفتار انسانی برای تبییننِ دقیق اثر محرک بیرونی، و نیز عواطف درونی، بر عاداتهای ما است. با وجودی که ممکن است زبان به کار رفته آشنا به نظر برسد؛ ولی اطمینان دارم که جزییات و کاربردهای “چهار قانون تغییر رفتار” شیوه تازهای را برای اندیشیدن در مورد زمینۀ عادتها ارائه مطرح میکند.
رفتار انسان، مدام، موقعیت به موقعیت، و لحظه به لحظه در حال تغییر است. ولی کتاب عادت های اتمی درباره حقایقی است که تغییر نمیکند. کتاب حاضر از بنیادهای رفتار انسان بحث میکند. از اصول پایداری که میتوانید سالهای سال بر آن اتکا نمایید، و ایدههایی که میتوانید کسب و کار، خانواده و زندگی خود را بر مبنای آن بر پا کنید.
برای ایجاد عاداتهای بهتر، مسیری کوتاه و فوریای وجود ندارد، منتها ولی این کتاب بهترین راهی را که من سراغ دارم، شرح میدهد. رویکردی که فارغ از این که از کجا شروع میکنید و سعی در تغییر چه چیزی دارید، کارگر مؤثر خواهد بود. راهبردهایی که ارائه بیان میکنم برای تمام کسانی که به دنبال نظام سیستمی گام به گام برای بهبود خویشتن میگردند، مناسب است. خواه اهداف فرد بر یکی از موارد سلامت، ثروت، بازدهی و ارتباطات متمرکز باشد یا بر همۀ این موارد کتاب حاضر تا آنجا که به رفتار انسان مرتبط باشد راهنمای شما خواهد بود.
جیمز کلیر چطور عادت های اتمی را آموخت؟
جیمز کلیر با عادت های اتمی که در زندگی خود شروع کرد به عنوان یکی از ورزشکاران برتر مردان در دانشگاه دنیسون برگزیده شد و نامش در در شبکه ای.اس.پی.ان در تیم منتخب دانشگاه امریکا خوانده شد، افتخاری که فقط به 33 بازیکن در سراسر کشور اعطا میشود. نامش در کتاب رکورددارهای دانشگاه ذکر شد و نشان پرزیدنت داده شد.
جیمز کلیر با اصلاحات جزئی در زندگی خود شروع کرد. عادت های ریزی که شاید برای بقیه هم سنوسالانش نامتعارف بود. زود خوابیدن، مرتب نگه داشتن اتاق، … کارایی که شاید از ابتدا برایش سخت و غیرقابلتصور بود.
او علاوه بر این که قابلیتهای خود را شکوفا کرد بلکه با نوشتن کتاب عادت های اتمی می داند که شما نیز می توانید قابلیتهای و تواناییهایتان را شکوفا کنید. همه ما در زندگی با فراز و فرودهای زیادی در زندگی مواجه میشویم ولی اینکه تغییرات کوچک و ریز را در زندگیمان نادید نگیریم و در درازمدت دست از تغییرات بر نداریم.
پیشرفت با قدمهای کوچک شروع می شود. کاری که جیمز کلیر با نوشتن کتاب عادت های اتمی شروع کرد.
عادت، یک روال یا رفتار است که مرتباً به طور خودکار تکرار می شود. عادت مانند شمشیری دو لبه ای است که، به نفع شما یا علیه شما عمل کند؛ بنابراین ریز جزئیات از اهمیت بالایی برخودار است.
اکسیر تغییر عادت، یک واحد از بهبود یک درصدی نیست؛ بلکه هزار واحد از آن است؛ خوشه ای از عادت های اتمی که روی هم پشته میشوند و هر یک از آن عادت ها، واحدی بنیادی از سیستم کلی بهبود است.
کتاب عادت های اتمی بر چه موضوعی تمرکز دارد؟
تمرکز کتاب عادت های اتمی نوشته جیمز کلیر بر کل سیستم به جای تمرکز بر هدفی واحد است. این کتاب یکی از معانی عمیق تری که در ورای اصطلاح «اتمی» قرار دارد. عادت های اتمی، عادت کوچکی است که جزئی از سیستم بزرگتر به حساب میآید. همان گونه که اتمها ساختمان مولکول را تشکیل می دهد، عادت های اتمی اجزای سازنده نتایج عمدهاند.
عادت ها بنیاد تسلط را پی ریز می کند؛ این قضیه برای هر تلاشی مصداق دارد. وقتی آدم حرکات ساده را آن قدر خوب بلد است که بدون تفکر انجام میدهد. ذهنش برای پرداخت به جزییات پیشرفته تر آزاد می شود. عادت ها، شاه راه رسیدن به مراتب عالی است.
با این حال عادات هزینه ای نیز دارند چون ابتدای شکل گیری، با تمرین و تکرار روان شدن را به همراه دارد که در نتیجه سرعت و مهارت را به دنیال میآورد. اما وقتی عادتی خودکار شد حساسیت آدم نسبت به پیامد رفتار کم می شود و گاه به سمت تکراری بدون تفکر می رود. آدمی وقتی کاری را نسبتا خوب انجام میدهد باعث میشود از اندیشیدن درخصوص اصلاح و بهبود آن دست بکشد.
شاید نقطه قوت عادت ها این است کاری را بدون تفکر انجام میدهیم. البته نقطه ضعفی هم دارد که وقتی به شیوه معینی خو میگیریم نسبت به لغزش های کوچک بی توجه می شویم. چون فکر می کنیم با تجربه هستیم عملکرد بهتری نیز داریم. در حقیقت با توجه به پژوهش ها وقتی فردی به مهارتی تسلط دارد به مرور زمان عملکردش افت خفیفی ایجاد می شود.
با این حال وقتی قصد دارید فردی استثنایی شوید، باید از حداکثر توانایی های بالقوه استفاده ببرید و از راهبردهای قویتری استفاده کنید. نمی توانید کارهای قبلی انجام دهید و توقع کار فوق العاده ای باشید.
برای رسیدن به تسلط، عادت ها لازم هستند، ولی کافی نیستند. آنچه که باید داشته باشید ترکیبی از عادت های اتمی و تمرین آگاهانه است.
موفقیت محصول عادتهای روزانه است
شوربختانه، سرعتِ کندِ تحوّل، لغزیدن به یک عادت بد را نیز آسان میسازد. اما وقتی روزهای متمادی، اشتباهات 1 درصدی را با تکرار تصمیمهای ضعیف و تکثیر اشتباهات جزئی، تکرار و بهانههای جزئی را توجیه میکنیم، انتخابهای کوچک ما جمع شده و به نتایج مهلکی تبدیل میشود. در واقع انباشتهشدن قدمهای اشتباه، تنزلهای یک درصدیِ اینجا و آنجا است که در نهایت به مشکل بزرگی منجر میشود.
به همان ترتیب، تغییر خفیفی در عادتهای روزانۀ شما میتواند زندگیتان را به مقصدی بسیار متفاوت رهنمون کند. گرفتن تصمیمی که 1 درصد بهتر یا 1 درصد بدتر باشد، در لحظۀ اکنون بیاهمیت به نظر میرسد؛ لیکن در طول گسترۀ لحظههایی که عمری را تشکیل میدهد، این انتخابها تفاوت میان کسی که هستید و کسی که میتوانستید باشید را تعیین میکند. موفقیت، محصول عادتهای روزانه است، نه تحولاتی طولانیمدت.
بنابراین اهمیت ندارد که شما در لحظۀ کنونی چقدر موفق یا ناموفق هستید. آنچه اهمیت دارد این است که آیا عادتهایتان شما را در مسیری منتهی به موفقیت قرار داده است یا نه. شما باید بیشتر مراقب خط سیر فعلیتان باشید تا نتایج فعلی.
اگر میلیاردر باشید؛ ولی خرجتان از دخلتان بیشتر باشد راهی که میروید به ترکستان ختم میشود. برعکس، اگر ورشکسته هستید؛ ولی هر ماه کمی پسانداز میکنید (حتی اگر کندتر از آنچه میخواهید پیش میروید)، در مسیر رهایی مالی قرار دارید.
قواعدی ساده برای شکل گیری عادت خوب به عادت بد
چگونه قدمهای چهارگانۀ محرک، اشتیاق، پاسخ و پاداش تقریباً بر هر کاری که روزانه انجام میدهیم، اثر میگذارد. ولی پیش از آنکه به این موضوع بپردازیم، باید این قدمهای چهارگانه را بهصورت چهارچوبی عملی در آوریم؛ چهارچوبی که بتوانیم بهمنظور طرح عادتهای خوب و زدودن عادتهای بد به کار بریم.
این چهارچوب را چهار قانون تغییر رفتار مینامیم. چهارچوب مزبور مجموع های ساده از قواعد را برای ایجاد عادتهای خوب و ترک عادتهای بد فراهم میکند. میتوانید هر قانونی را همچون اهرمی فرض کنید که بر رفتار فرد تأثیر میگذارد. زمانی که اهرمها در وضعیت درست قرار داشته باشند، شکلگیری عادتهای خوب بهسهولت صورت میپذیرد. زمانی که این اهرمها در وضعیت نادرست قرار داشته باشند، ایجاد عادتهای خوب تقریباً ناممکن است.
چگونه میشود عادت خوب را شکل داد؟
- قانون اول (محرک): آشکارش کن!
- قانون دوم (اشتیاق): جذابش کن!
- قانون سوم (پاسخ): آسانش کن!
- قانون چهارم (پاداش):رضایتبخشَش کن!
چگونه میشود عادت بد را ترک کرد؟
- وارونۀ قانون اول (محرک): ناآشکارش کن!
- وارونۀ قانون دوم (اشتیاق): جذابیتش را بگیر!
- وارونۀ قانون سوم (پاسخ): دشوارش کن!
- وارونۀ قانون چهارم (پاداش): ناخشنودکنندهاش کن!