نویسنده: پاول جارویس
مترجم: پگاه فرهنگمهر
نوبت چاپ: اول 1400
تعداد صفحات: 320
عنوان انگلیسی: Company of One
کتاب شرکت تک نفره نوشتۀ پاول جارویس با ترجمۀ پگاه فرهنگمهر توسط نشر هورمزد منتشر شده است. این کتاب به استراتژیهای کسبوکاری منحصربفرد میپردازد و تمرکز آن روی بهتر شدن است نه بزرگتر شدن! دلیل آن این است که کوچک ماندن
فهرست مطالب
“هر کارآفرینی که اولویتش رسیدن به یک زندگی غنی و ثروتمند باشد، باید کتاب شرکت تک نفره را بخواند.” کال نیوپورت؛ نویسندۀ کتاب پرفروش کار عمیق |
بیشتر همیشه بهتر نیست!
کتاب شرکت تک نفره رویکردی تازه مبنی بر کوچک ماندن و جلوگیری از بزرگشدن کسبوکارهای مختلف است. پاول جارویس نویسندۀ کتاب معتقد است با کوچک ماندن، فرد میتواند آزادی بیشتری داشته باشد تا بهدنبال لذتهای معنادارتری در زندگی باشد و از دردسرهای ناشی از برخورد با کارمندان، جلسات طولانی، یا نگرانی در مورد رشد و توسعه دوری کند.
این کتاب با نگاهی به تحقیقات و نمونههای افرادی که پرسیدند «چه میشود اگر…»، به اکتشاف و بررسی مفهوم «شرکت تکنفره» پرداخته است. چه میشود اگر رشد مهم نباشد؟ چه اتفاقی میافتد وقتی کران بالایی برای اهداف خود مشخص میکنیم؟ چه میشود اگر کسبوکار و سرمایهداری به دنبالِ عکس این موضوع باشد؟هرآنچه در کتاب میخوانید، از این باور من نشئت میگیرد که همۀ شرکتها با هر اندازهای باید کسبوکارهای «سبک زندگی» باشند؛ نه اینکه در الگوی کسبوکارهای قدیمی گیر افتاده باشند.
درواقع ازنظر تئوری هر کسبوکار، یک کسبوکار شیوۀ زندگی است؛ یعنی هرکدام انتخاب شما را از نحوۀ زندگیتان نشان میدهد. اگر دوست دارید در دنیای سازمانیِ پرسرعت مشغول باشید، باید قبول کنید که زندگیتان فضای لازم برای چیز دیگری را نخواهد داشت. اگر جهان سرمایهداری و متمرکز بر رشد را انتخاب کنید، باید مدیونبودن به دو گروه از افراد را بپذیرید: سرمایهگذاران و مشتریان (خواستههای هرکدام ممکن است بسیار متفاوت باشد). و اگر در شرکتی کار کنید که سود کافی قابلقبول باشد، شیوۀ زندگی خود را میتوانید به بیش از افزایش سود بهینهسازی کنید.
در مجموع، کسبوکار انتخابی کلی دربارۀ زندگیای است که میخواهیم داشته باشیم. یک انتخاب بهتر از انتخاب دیگر نیست؛ هرکدام تصمیمی است که با عوامل شخصی هدایت میشود. این کتاب یک انتخاب را نشان میدهد. ممکن است تصمیمی نباشد که دربارۀ چگونگی ادارۀ زندگی و کسبوکارتان میگیرید؛ اما اگر هست، امیدوارم دیدگاه و راهنماییهای لازم را در این زمینه کسب کرده باشید.
شرکت تکنفره بودن فقط یک قانون دارد: مراقب فرصتهایی که نیازمند رشد هستند باشید و پیش از اینکه از هر فرصت استفاده کنید دربارهاش خوب فکر کنید. |
همواره فرض بر این است که کارِ سخت و تفکر هوشمندانه به رشد کسبوکار میانجامند. اما عموماً عکس این موضوع اتفاق میافتد. رشد همیشه مفید نیست؛ نوعی رشد بهواقع موجب کاهش انعطافپذیری و استقلال شما میگردد. اگر رشد، در مفهوم تجاری معمول، کورکورانه اتفاق بیفتد، استراتژی هوشمندانهای نخواهد بود.
بخش قابلتوجهی از تحقیقات ارائهشده در این کتاب نشان میدهند رشد نسنجیده دلیل اصلی مشکلات شغلی است؛ چراکه با کارمندان زیادی، هزینههای ناپایدار و کارکردن همیشگی رهایتان میکند. ممکن است مجبور شوید تعدادی از کارمندان را اخراج کنید، شرکت را با ضرر بفروشید یا حتی بدتر، کاملاً کار را تعطیل کنید. چطور میشد اگر در عوض، در مسیر رشد کوچکتر، هوشمندتر، کارآمدتر و انعطافپذیرتر حرکت میکردید؟
شرکت تکنفره بهواقع کسبوکاری است که رشد را زیر سؤال میبرد.شرکت تکنفره مقاومت میکند و برخی اشکال سنتی رشد را زیر سؤال میبرد؛ نه ازلحاظ اصل و ماهیت؛ از این لحاظ که رشد همواره بامنفعت یا ازنظر مالی پایدار نیست. شرکت تکنفره ممکن است یک مالک کسبوکار کوچک یا گروه کوچکی از مؤسسان باشد.
کارمندان، رهبران اجرایی، اعضای هیئتمدیره و رهبران شرکتی که میخواهند با استقلال و خودکفایی بیشتری کار کنند، میتوانند اصول شرکت تکنفره را اتخاذ کنند. بهواقع اگر کسبوکارهای بزرگ میخواهند شفافترین ذهنهایشان را همچنان در خدمت خود نگه دارند، باید بعضی از اصول زیربنایی شرکتهای تکنفره را به اجرا درآورند.
کوچکماندن لزوماً جاپای چیز دیگر یا نتیجۀ شکست نیست؛ بلکه میتواند هدف نهایی یا یک استراتژی بلندمدت هوشمندانه باشد.گرچه شرکت تکنفره بهقطع میتواند یک کسبوکار کوچک یا تکنفره باشد، برخلاف اکثر کسبوکارهای کوچکی است که نهایت هوشمندیشان توسعه یا رشد جهت دستیابی به حداکثر سودآوری است. شرکت تکنفره، رشد را زیر سؤال میبرد و بهعمد کوچک میماند. شرکت تکنفره به سادگیِ یک فریلنسر هم نیست.
در مقابل، شرکت تکنفره بیشتر با معنای سنتی یک کارآفرین همخوانی دارد. شرکت تکنفره یک ذهنیت و مدل جمعی است که هر کسی، از مالک کسبوکاری کوچک گرفته تا رهبر سازمانی، میتواند از آن استفاده کند تا مالکیت و مسئولیت هرآنچه انجام میدهد که در هر بازار ارزشمند شود را بر عهده بگیرد؛ چه ازنظر روشهای ذهنی و چه دیدگاههای تجاری.
این کتاب بهواقع طرحی جهت رشد و توسعۀ کسبوکاری ناب و هوشمند است که میتواند در برابر همۀ شرایط اقتصادی تاب آورد و نهایتاً به زندگی غنیتر و معنادارتری منجر شود؛ بدون نیاز به قطعکردن تلویزیون یا نقلمکان به جنگلی در جزیرهای دورافتاده!
پل جارویس آیتم هایی را برای راه اندازی شرکت تک نفره گوشزد می کند که اگر قصد ایجاد شرکت خودتان را دارید مطالعه این بخش از کتاب برابر است با ساعت ها تجربه عملی که سخاوتمندانه در اختیارتان قرار می دهد. یکی از این آیتم ها اشتیاق یا علاقه است.
بیشتر نویسندگان و سخنرانان کسب و کار به کارآفرینان تازه کار توصیه می کنند که از علایق خود پیروی کنند. با این حال، همیشه اینطور نیست که فرد به راحتی اشتیاق خود را پیدا کند. علاوه بر این، اشتیاق همه افراد یک مهارت «مورد تقاضا»، از نظر مالی مقرون به صرفه و قابل فروش نیست. در واقع، بیشتر علایق اغلب با تقاضاهای بازار هماهنگ نیستند.
مطالعهای که توسط رابرت والراند، استاد روانشناسی دانشگاه کبک در سال 2003 انجام شد، از چند دانشجو پرسید: “علاقه شما چیست؟” اکثر دانش آموزان به جای رشته های خود به موسیقی، هنر یا ورزش پاسخ دادند. با توجه به اینکه این سه رشته تنها 3 درصد از کل مشاغل موجود را تشکیل می دهند، دنبال کردن آنها به عنوان علاقه برای راه اندازی یک شرکت بی فایده است.
چیزی که بیشتر این دانشآموزان باید در نظر داشته باشند، این است که اگرچه فوتبال ممکن است یک علاقه باشد، اما تبدیل شدن به رونالدو بعدی یک رویای دور خواهد بود. در مورد دیگر علایق که درصدهای ناچیزی از بازارهای موفق «شرکت تک نفره» را تشکیل میدهند، همینطور است.
سؤالاتی که باید پاسخ داده شوند، عبارتند از: «آنچه که من از قبل در آن خوب بودم و هستم، که مردم مایلند برای آن پول بپردازند چیست؟» یا «در چه چیزی میتوانم بهتر شوم و آن را به یک مهارت قابل فروش تبدیل کنم؟»
پل جارویس، اگرچه علاقه ای به طراحی وب نداشت، اما در آن بسیار متبحر شده بود و مجموعه مهارت های خود را برای راه اندازی یک شرکت متشکل افزایش داد. در زمان مناسب، او در این کار بهترین شد، از کار خود احساس رضایت کرد و مشتاق انجام کارهای بیشتر بود. این احساس نوعی اشتیاق واقعی بود.
از این رو، بسیار مهم است که فرد بازارپسندی اشتیاق خود را درک کند و بتواند کار (یا چیزی را که در آن خوب است) به یک علاقه تبدیل کند.
شرکتهای تکنفره هر روز محبوبتر از قبل میشوند؛ چراکه مردم بهدنبال استقلال و کنترل در زندگیهای خود هستند؛ بهخصوص زمانی که پای شغلشان در میان باشد. چرا امروزه افراد بسیاری این مسیر را انتخاب میکنند؟ شرکت تکنفره بودن، شما را قادر میسازد زندگی و شغلتان را تحت کنترل درآورید.
جارویس در کتاب شرکت تک نفره توضیح میدهد که چگونه میتوانید برای راهاندازی کسبوکارتان، به تنهایی مسیر درست را تشخیص داده و به برنامهریزی ، تعیین درآمدهای مورد نظر، مقابله با بحرانهای غیرمنتظره، راضی نگه داشتن مشتریان کلیدی خود و غیره بپردازید.
شرکتهای تکنفره همیشه در محدودیتها بهترین عملکرد را دارند؛ چون اینجاست که خلاقیت و نبوغ رشد میکند. یک شرکت تکنفره در جهت بهترشدن کار میکند نه بزرگترشدن و بدینگونه مسیر حقیقی خود را پیدا میکند. طریقهاش نیز ایجاد روابط بلندمدت با مخاطبان و مشتریانش است.
با تبدیلشدن به شرکت تکنفره یا فقط با بهکارگیریِ جنبههای اصلی این ذهنیت، میتوانید مقاومت لازم برای شکوفایی در هر شغل، شرکت یا پروژه یا کسبوکاری را که خودتان آغاز میکنید، به دست آورید. با حصول اطمینان از اینکه کسبوکارتان در کوچکترین حالت ممکن نتیجهبخش است، مطمئن میشوید زمانی که رشد کند نیز همچنان پرثمر خواهد بود.
پاول جارویس طراح فناوری وب، مشاور اینترنتی، نویسنده، مربی و کارآفرینی است که سالها کار خود را با ورزشکاران حرفهای مانند وارن ساپ، استیو نش و شکیل اونیل با حضور آنلاین خود و با شرکت هایی بزرگ همچون یاهو، مایکروسافت، مرسدس بنز و گروه موسیقی وارنر انجام داد.
سپس با کارآفرینان آنلاین مانند ماری فورلئو، دنیل لاپورت، و کریس کار، برای ساخت برندشان با آنها همکاری کرد. از زمان تبدیل شدنش به یک شرکت تک نفره و انحصاری، وقت خود را صرف نوشتن، تولید پادکست و برگزاری دورههای آنلاین برای بیش از 10،000 دانش آموز میکند. او با همسرش در یک جزیره از ساحل ونکوور زندگی میکند. عقاید و نوشتههای جارویس در مجلات و بروشورهایی نظیر وایرد، وایس، فست کمپانی و یواسای تودی منتشر شده است.
شرکتهای تکنفره گاهی افرادی کمحرف هستند که درونِ خود و بدون هایوهوی، انگیزهای برای تغییر جهان دارند. بسیاری از افراد فکر میکنند آنها قابلیت این را ندارند که کسبوکاری را آغاز و اداره کنند یا دیگران را به کارکردن با خود یا خرید محصولاتشان ترغیب کنند. من خودم اولین کسی هستم که اقرار میکنم ازنظر اجتماعی چندان راحت نیستم و در گروهها خیلی خوب صحبت نمیکنم و برای سخنرانی در کنفرانسها یا مهمانیها مشکل دارم.
کاری که کردم، این است که کسبوکارم را حول نقاط قوت خود بنا کردم: تدریس آنلاین و ارتباطات کتبی. من درونگراییام را به ابزاری مثبت تبدیل کردم؛ به جایی که آن را بهانهای برای رکود قرار دهم. من راههایی برای رهبری یافتم که با شخصیت و مجموعه مهارتهایم همخوانی دارند؛ پس اینطوری از صحبتکردن با گروههای بزرگ اجتناب ورزیده و در عوض بیشتر بر ارتباطات یکبهیک تکیه میکنم. ذاتِ درونگرای من دلیل اصلیام برای تدریس دورههای آنلاین بهجای اجرای حضوری کلاسهاست. دورههای آنلاین به من این امکان را میدهند که از کانالی برای ارتباط با مخاطبان استفاده کنم.
جمع بندی
در نهایت اینکه امروزه شرکت های تک نفره راه هوشمندانه برای اداره یک تجارت هستند. در حالی که هدف کوچک ماندن و کسب سودهای قابل مدیریت به جای سودهای روزافزون است، نقطه مثبت آن سطح بالاتر استقلال و تعادل بهتر بین کار و زندگی است.
تازهترین کتابهای پرفروش هورمزد: کتاب نه دروغ دربارۀ کار، کتاب اثر لاته، کتاب موفقیت در قلمرو شماست، … |
تخفیف فوق العاده 15 درصدی تا آخر هفته
ارسال رایگان سفارشهای +200 هزار تومان
کپی کردن کد تخفیف kt15
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.