هفت عادت مردمان موثر | استفان کاوی

کتاب هفت عادت مردمان موثر نوشته ی استفان آر کاوی، رویکردی جامع، یکپارچه و اصول‌محور برای حل مشکلات شخصی و حرفه ای ارائه می دهد. کاوی با بینش‌های نافذ و حکایات برجسته، اصولی گام‌به‌گام برای زندگی منصفانه و موثر را نشان می‌دهد. اصولی که به ما تضمین می‌دهند تا با تغییرات و قدرت‌ها سازگار شده و از فرصت‌هایی که سبب ایجاد تغییر می‌شوند، بهره‌مند شویم.هفت عادت مردمان مؤثر، کتابی استثنایست که در انسان سبب ایجاد انگیزه می‌شود تا مسئولیت‌های مختلف زندگی‌­اش را با هم هماهنگ کند.

کتاب مدیریتی هفت عادت مردمان موثر به ۴۰ زبان ترجمه شد و بیش از ۲۰ میلیون نسخه در جهان فروش داشته است. بسیاری از سازمان‌ها و نشریات از جمله مجله‌ی «فوربس» و «تایم» کتاب «هفت عادت مردمان موثر» را یکی از تاثیرگذارترین کتاب‌ها در زمینه‌ی مدیریت خوانده‌اند. مجله‌ی فوربس در سال ۲۰۰۲ این کتاب را یکی از ۱۰ کتاب مؤثر مدیریتی در قرن بیستم معرفی کرد. در سال ‌۱۹۹۶ مجله‌ی تایمز استفان کاوی را به عنوان یکی از ‌۲۵ آمریکایی تأثیرگذار عنوان کرده است.

استفان کاوی در مقدمه ی کتاب هفت عادت مردمان موثر می گوید: «قانون هایی جهانی برای سعادت وجود دارد که در طول تاریخ و در همه جوامع مشترک است. من این قانون ها را کشف نکرده ام، صرفا شناسایی کرده ام. پیروزی در هر جایی وابسته به هماهنگ بودن با قوانین آنجاست. قانون ها ثابت است ولی چگونگی به کارگیری آن ها در هر فرد متفاوت است و بسته به ابتکار و استعدادهای ما دارد.»

کتاب هفت عادت مردمان موثر قوانین حاکم را به شما معرفی می کند تا در مسیر بهتر حرکت کنید، و ضمنا به شما شیوه آغاز حرکت و روش پیمودن ادامه مسیر را هم خواهد گفت. مسلما قرار نیست بعد از خواندن این کتاب، شما ناگهان سعادتمند شوید، البته امکان دارد با انتخاب هایی که می کنید در این مسیر قرار بگیرید یا نگیرید، و این فقط و فقط به خودتان بستگی دارد.

چکیده کتاب هفت عادت مردمان موثر

امروزه یک طرز تفکر اشتباه در میان مردم وجود دارد. آن ها فکر می کنند که شکست ها و ضعف های والدینشان از طریق ژن ها به آن ها منتقل شده است. در نتیجه افرادی که به این موضوع اعتقاد دارند، هرگز برای پیشرفت خودشان کاری انجام نمی دهند و حس می کنند برای موفقیت هیچ شانسی ندارند. استفان کاوی معتقد است که جبرگرایی این افراد موجب تسلیم آن ها در برابر شرایط می شود.

اگر می خواهید شخصیتی قوی و سالم داشته باشید، کتاب هفت عادت مردم موثر به شما کمک می کند تا این فکرها را از ذهن بیرون کنید و ایمان داشته باشید که شما فردی آزاد هستید. پذیرفتن این موضوع باعث می شود برای تغییر دادن خود دست به کار شوید. عادت های شما، شخصیت شما را می سازند. با انجام دادن و تکرار کردن رفتارهای سالم و سازنده، عادت های جدیدی در خود شکل دهید. کتاب هفت عادت مردمان موثر برنامه ای برای ایجاد تغییر بنیادی و پایدار است مشروط بر اینکه آنها را به خوبی بیاموزید و متعهد شوید که در زندگی روزمره به کار گیرید.

بسیار پُر واضح است که همه ما خواهان موفقیت در زندگی هستیم، یکی از راه های رسیدن به موفقیت، شناسایی عادت هاییست که می توانند به ما کمک کنند. کتاب هفت عادت مردمان موثر نوشته استفان کاوی کتابی برای خودسازی است. نویسنده در این کتاب می گوید که نحوه دیدن ما از جهان کاملاً بر اساس ادراک خودمان است. برای تغییر یک موقعیت، باید خودمان را تغییر دهیم و برای تغییر خود، باید بتوانیم ادراک خود را تغییر دهیم.

این کتاب با توضیحی درباره تعداد زیادی از افرادی که به درجه بالایی از موفقیت دست یافته‌اند، شروع می‌شود که هنوز با نیاز درونی خود برای توسعه اثربخشی شخصی و رشد روابط سالم با افراد دیگر دست و پنجه نرم می‌کنند. کاوی در مطالعه بیش از 200 سال ادبیات در مورد مفهوم “موفقیت” تغییر بسیار مهمی را در روشی که انسان ها موفقیت را در طول زمان تعریف کرده اند شناسایی کرد.

در زمان‌های قبل، اساس موفقیت بر اخلاق شخصیتی (چیزهایی مانند صداقت، فروتنی، وفاداری، اعتدال، شجاعت، عدالت، صبر، صنعت، سادگی، فروتنی و قانون طلایی) بود. اما از حدود دهه 1920، نحوه نگرش مردم به موفقیت به چیزی تغییر یافت که کاوی آن را «اخلاق شخصیتی» می نامد (که در آن موفقیت تابعی از شخصیت، تصویر عمومی، نگرش ها و رفتارها است).

اینجاست که هفت عادت مردمان موثر مطرح می شود:

    عادات 1، 2 و 3 روی تسلط بر خود و حرکت از وابستگی به استقلال متمرکز است.

    عادات 4، 5 و 6 بر توسعه کار تیمی، همکاری و مهارت های ارتباطی و حرکت از استقلال به وابستگی متقابل متمرکز است.

    عادت 7 بر رشد و بهبود مستمر متمرکز است و همه عادات دیگر را در بر می گیرد.

استفان کاوی

استفان ریچاردز کاوی متولد سال 1932 در آمریکاست. او بلافاصله پس از فارغ التحصیلی از رشته ی مدیریت بازرگانی، در مقطع دکتری از دانشگاه هاروارد، به تدریس در زمینه ی کسب و کار و رفتار سازمانی مشغول شد. علاقه ی او به مطالعه ی ویژگی های درونی افراد در سازمان، زمینه ساز تاسیس موسسه ی «کانون بین المللی رهبری کاوی» شد. بسیاری از شرکت‌های بزرگ آمریکایی از مشاوره ها و تعلیمات استفان کاوی برای رشد کسب‌و‌کار خود استفاده کرده‌اند.

او می گوید: بر این عقیده ام که زندگی‌ام متعلق به تمام جامعه است و تا وقتی زنده‌ام، افتخارم براین است که هر کاری که بتوانم برایش انجام دهم. هرچه سخت‌تر کار کنم، بیشتر زندگی می‌کنم. من به خاطر خود زندگی، احساس شادی می‌کنم. زندگی، شمعی کوچک برای من نیست. زندگی برای من مشعلی بزرگ است که آن را در این لحظه نگه داشتم؛ و می‌خواهم تا جایی که امکان دارد، در برابر نسل‌های آینده بیفروزد.

عادات مردمان موثر

اولین عادتی که کاوی درباره آن صحبت می کند، فعال بودن است. آنچه ما را به عنوان انسان از سایر حیوانات متمایز می کند، توانایی ذاتی ما برای بررسی شخصیت خود، تصمیم گیری در مورد نحوه نگاه کردن به خود و موقعیت هایمان و کنترل اثربخشی خود است. به زبان ساده، برای مؤثر بودن باید پیشگیرانه عمل کرد. افراد واکنش‌گرا موضعی منفعلانه اتخاذ می‌کنند، آنها معتقدند که دنیا برایشان اتفاق می‌افتد. آنها چیزهایی از این قبیل می گویند” کاری نمی توانم انجام دهم” یا “من فقط همینطور هستم.”

آنها فکر می کنند مشکل “آنجا” است، در صورتیکه خود این فکر مشکل است. افراد واکنش‌گرا به طور فزاینده‌ای احساس قربانی شدن دارند. با این حال، افراد فعال متوجه می‌شوند که مسئولیت دارند یا “توانایی پاسخگویی”، که کاوی آن را به عنوان توانایی انتخاب نحوه واکنش شما به یک محرک یا موقعیت تعریف می‌کند.

عادت بعدی ترسیم چشم انداز است، دیدن نقطه پایان، دیدن مقصد، کاوی می‌گوید که می‌توانیم از تخیل خود برای ایجاد بینشی به آنچه می‌خواهیم تبدیل شویم بهره ببریم و از وجدان خود برای تصمیم‌گیری در مورد ارزش‌هایی که ما را راهنمایی می‌کنند استفاده کنیم. بسیاری از ما به راحتی خود را مشغول می کنیم. ما سخت کار می کنیم تا به ترفیعات، درآمد بالاتر، شناخت بیشتر برسیم. اما ما اغلب برای ارزیابی معنای پنهان این مشغله‌ها، فکر نمی کنیم، از خود نمی‌پرسیم که آیا  کارهایی که به شدت روی آنها تمرکز می‌کنیم، واقعاً برای ما مهم هستند یا خیر.

ترسیم چشم انداز نشان می‌دهد که در هر کاری که انجام می‌دهیم، باید پایان را در ذهن تصور کنیم. به این ترتیب، می‌توانیم مطمئن شویم که گام‌هایی که برمی‌داریم در جهت درست هستند. استفان کاوی تاکید می کند که خودآگاهی ما، به ما، این قدرت را می دهد که به جای اینکه زندگی خود را به طور پیش فرض یا بر اساس استانداردها یا ترجیحات دیگران بسازیم، خودمان زندگی مان را شکل دهیم.

شروع کردن با در نظر گرفتن نقطه پایان مخصوصا برای مشاغل بسیار مهم است. در وهله اول یک چشم انداز استراتژیک درست برای سازمان خود تنظیم کنید و بپرسید: “ما در تلاشیم تا به چه چیزی برسیم؟” ما باید اصول جاودانه و تغییرناپذیری را که باید براساس آنها زندگی کنیم، شناسایی کنیم. این به ما یادآوری می‌کند که باید رفتارهایمان را با باورها و ارزش‌هایمان هماهنگ کنیم.

اصل بعدی که استفاون کاوی در مورد آن صحبت می کند اولویت بندیست، اولین کارهایی که باید انجام شود را در اولویت قرار دهید. ما باید نظم و انضباط داشته باشیم تا اقدامات روزمره خود را بر اساس آنچه مهم‌تر است، نه فوری‌ترین، اولویت‌بندی کنیم.

پیشتر ما درباره اهمیت تعیین ارزش های خود و درک آنچه را که می خواهیم به آن برسیم، بحث کردیم. حالا وقت آن است که در واقع به دنبال این اهداف برویم و اولویت های خود را به صورت روزانه و لحظه به لحظه اجرا کنیم. برای اینکه نظم و انضباط و تمرکز را حفظ کنیم تا در مسیر رسیدن به اهدافمان بمانیم، باید اراده داشته باشیم که کاری را در زمانی که نمی‌خواهیم انجام دهیم. ما باید در هر لحظه به جای خواسته ها یا انگیزه هایمان بر اساس ارزش هایمان عمل کنیم.

همه فعالیت ها را می توان بر اساس دو عامل طبقه بندی کرد: فوری و مهم

ما به مسائل فوری واکنش نشان می دهیم. ما وقت خود را صرف کارهایی می کنیم که مهم نیستند. این بدان معنی است که دارایی با ارزش مان _زمان_ را براحتی از دست می دهیم و روز به روز مشکلاتمان بیشتر می شود. بهتر است با تعیین اولویت کارها به مهم و فوری، مهم و غیر فوری، غیر مهم و فوری، غیر مهم و غیر فوری ارزش هر کار را پیش از شروع مشخص کنیم، آنوقت می بینیم که خود بخود بسیاری از مشکلات حل و ذهن مان متمرکز می شود. باید یاد بگیریم که چگونه به فعالیت‌های دیگر، گاهی اوقات آنهایی که فوری به نظر می‌رسند، «نه» بگوییم. ما همچنین باید بتوانیم به طور مؤثر تفویض اختیار کنیم و بعضی از کارهای غیرضروری را به دیگران واگذار کنیم.

عادت دیگر مردمان موثر طرز فکر برنده- برنده فکر کردن است. به منظور ایجاد روابط متقابل مؤثر، باید متعهد به ایجاد موقعیت‌های برد-بردی باشیم که برای هر طرف سودمند و رضایت بخش باشد.

اکثر مردم با ذهنیت کمبود عمل می کنند، افراد دارای ذهنیت کمبود برایشان سخت است که واقعاً از موفقیت های دیگران خوشحال شوند. هر چه بیشتر به برد-برد متعهد باشیم، نفوذ ما قدرتمندتر خواهد بود. برای دستیابی به برد-برد، تمرکز خود را بر روی نتایج بگذارید، نه روش ها، روح برد-برد نمی تواند در محیط رقابت زنده بماند. به عنوان یک سازمان، ما باید سیستم پاداش خود را با اهداف و ارزش های خود هماهنگ کنیم و سیستم هایی را برای پشتیبانی از برد-برد در اختیار داشته باشیم.

عادت دیگر و بسیار مهم مردمان موثر این است که اول می فهمند، سپس می فهمانند. اول درک می کنند بعد انتظار درک شدن دارند. قبل از ارائه مشاوره، پیشنهاد راه حل، یا تعامل موثر با شخص دیگری به هر طریقی، باید به دنبال درک عمیق آنها و فهم دیدگاه آنها از طریق گوش دادن همدلانه باشیم.

فرض کنید به یک اپتومتریست مراجعه کرده اید و به او می گویید که برای دیدن واضح با مشکل مواجه شده اید، و او عینک خود را برمی دارد، به شما می دهد و می گوید: “اینها را امتحان کنید – آنها سال ها برای من کار می کنند! ” آنها را می پوشید، اما آنها فقط مشکل را بدتر می کنند. چه شانسی دارید که به آن اپتومتریست بازگردید؟

متأسفانه ما در تعاملات روزمره خود با دیگران همین کار را می کنیم. ما قبل از تشخیص مشکل، راه حلی را تجویز می کنیم. ما به دنبال درک عمیق مشکل نیستیم. بلکه باید ابتدا به دنبال درک باشیم، سپس درک شدن. برای اینکه به دنبال درک باشیم، باید گوش دادن را یاد بگیریم. اما اگر این نوع پاسخ ها را با گوش دادن همدلانه جایگزین کنیم، شاهد نتایج چشمگیری در بهبود ارتباطات خواهیم بود. انجام این تغییر به زمان نیاز دارد.

عادت بعدی، هم افزایی است، که در آن، نتیجه بیشتر از مجموع اجزای آن ارزش گذاری می شود. همکاری خلاقانه ای است که ما با تمرکز بر چهار موهبت انسانی، یک طرز فکر برد-برد و ارتباط همدلانه بر روی سخت ترین چالش های زندگی باز می کنیم. هم افزایی تعهدی است به مشارکت مبتنی بر اصول که پتانسیل کامل خود و دیگران را کاتالیزور، متحد و آزاد می کند.

ضمنا باید بدانیم که تفاوت ها اصلاً ناراحت کننده نیستند. آنها پیش نیاز درک کامل و تصمیم گیری عاقلانه هستند. این درک جرقه ای در قلب هم افزایی است. چه در درون خودمان و چه بین خودمان، ناگهان یاد می گیریم به دیدگاه های مختلف در مورد موضوعات مشابه احترام بگذاریم. ما به دنبال دیدگاه های جایگزین هستیم. ما روی نقاط قوت اتکا می کنیم و نقاط ضعف را جبران می کنیم.

و عادت هفتم تیز کردن اره یا تجدید قوا نام دارد که به نظر من متواضعانه مهمترین عادت مؤثر بودن را شامل می شود: تجدید قوای جسمی و روحی. وقتی یک غاز تخم‌های طلایی می‌گذارد، مهم است که از غاز مراقبت شود تا اطمینان حاصل شود که در آینده همچنان تخم‌های طلایی می‌گذارد. برای موفقیت شخصی، شادی و اثربخشی، مهم است که مراقب خود باشید. شما غازی هستید که تخم های طلایی خود را می گذارد.

کاوی چهار بُعد را توصیف می کند که در آنها باید به تجدید قوای فردی عمل کرد: تجدید فیزیکی، به عنوان مثال ورزش، رژیم غذایی سالم و کنترل استرس، تجدید عاطفی اجتماعی، به عنوان مثال همدلی، هم افزایی و اعتماد به نفس، تجدید ذهنی به عنوان مثال از خودگذشتگی، مطالعه و مراقبه و در نهایت تجدید معنوی، با خواندن، برنامه ریزی و نوشتن. به گفته کاوی، تجدید در هر چهار بُعد، بیشترین تأثیر را بر اثربخشی شخصی دارد.

جمع بندی

استفن کاوی در کتاب هفت عادت مردمان مؤثر، هفت نقطه قوت را توصیف می کند که به افراد کمک می کند تا فعالانه عمل کنند و در نتیجه مؤثر باشند. وقتی برای اولین بار کتاب را خواندم، مهم ترین نکته تفاوت بین کارهای فوری و مهم بود. فرد باید زمانی را برای تفکر در مورد نحوه گذراندن زمان خود اختصاص دهد و برنامه ریزی کند که چگونه از زمان خود در آینده استفاده کند تا مطمئن شود که روی چیزهای درست کار می کند. این هم برای زندگی شخصی و هم برای شغل تان صادق است.

وقتی کتاب را برای بار دوم خواندم، برداشت‌هایم را در نیاز به ابطال راه پیشرفت در زمینه‌های مختلف (فیزیکی، اجتماعی، عاطفی، ذهنی و معنوی) یافتم. متوجه شدم که متعادل کردن فعالیت‌هایم در این چهار حوزه در واقع منجر به سطح انرژی بالاتر و ثابتی می‌شود که می‌توانم آن را برای کارهایی که هم در شغل و هم در زندگی شخصی‌ام مهم می‌دانم خرج کنم و من را حتی مؤثرتر کند.