دهکده جهانی خوشبختی | لئوبورمنز | نشر هورمزد
خرید کتاب دهکده جهانی خوشبختی نوشته لئو بورمنزکتاب دهکده جهانی خوشبختی نوشته لئو بورمنز؛ سفیر خوشحالی و کیفیت زندگی جهانی، فعالیت های بسیار زیادی در زمینه ی روانشناسی انجام داده است. این کتاب نزدیک به نیم میلیون به فروش رسیده است. لئو بورمنز تحقیقات و بررسی خود را با کمک 100 نفر از دانشمندان سراسر دنیا درباره خوشبختی به شکل جامعی جمع آوری کرده است. در 100 فصل جدا از هم که در هر فصل یک نفر پیام خود را درباره خوشبختی می دهد. هر کسی می تواند با برداشت خود از معنای شادی و خوشبختی، راه حلی برای خوشبخت بودن در زندگی پیدا کند. |
کتاب دهکده جهانی خوشبختی | لئو بورمنز | انتشارات هورمزد
نویسنده: لئو بورمنز (Leo Bormans)؛ ترجمه: بشیر عبدالهی/ ناشر: هورمزد
تعداد صفحه: 516
قیمت: 22000 تومان
قطع: رقعی
چاپ: دورنگ
شــــابک: 60-60-۶۹۵۸-۶۰۰-۹۷۸
نوبت چاپ: ششم، ۱۳۹۶
دیگــــــری را در خـــــــود کشف کن
به سوی بلند پروازی
ضعفهای خـــــود را بازنگری کنید
تنــــــــاقض
بیـــــایید خوشبــــختی را یـــــاد بگیریم
مـــــوج مکـــــزیک
ارتبــــــــاط در چیـــــــن
تــــــــونل روســــی
درسهایی از صحرای بزرگ افریقا
غرور و فروتنی
دستور پخت
راز مردم وایکینگ
پزشکی
عامل سلامتی
پول داخـــــل قـــلک
ده فــــــرمان برای خوشــــبختی
قــــانون جهـــــــــانی انتخاب
نقــش ژنتیک
تعــــطیلات رؤیایی
اندازهگیـــــــری درجـــــه حـــــرارت
کواستن فلاسر خـــــــودتان را پیدا کنید
جهــــش بزرگ در خوشـــــبختی
کارآگاه خوشــــبختی
گنجـیـــــنه
از روح غــــــــافل نشوید
جشــــن خلقوخــــو
قدرت ورزش
محــــیط اجتمــــاعی
9 مهـــــــارت
ارزش دوســـــت
بازی بــــــرای آزمــــــایش
تجـــــــربهی انقــــــلاب
چـــــــراغهای شـــــــهر.
عشـــــق به زنـــدگی
یین و یــــانگ
هــــــامـــبا کاهــــله
پشــــت شـــــکلک
حــــــق ناراحتـــی
زندگی بزرگترین اثر هنــــری ماست
کشمــــکشهای مهــــــاجرت
معــــنی زنـــــدگی
سازوکارهای بازدارنده
مدرســــــهی شـــــــاد
خوشــــــحالی ناخــــــالص ملی بوتان
زندگی از سن 40، 50، 60 و 70 شــــــروع میشود
نظـــــام بازار-خوشـــــــبختی
مهــــــــاجرت، بـــــرد یا باخت؟
همیشـــــه انتخاب اشـــــتباه
بچــــــهها راه را نشــــــان میدهــــند
کی نه – چطــــــور؟
سایههای سبز
درونگــــــــرا یا برونگــــــرا؟
پـــــــول رایج تاکایوشــــــی
فــــراســـــــوی خـــــــوب و بــــد
فـــــرهنگ رابــــطههـــــای شاد
رازهـــــای ســــیاست عمومی آینده
مـــــرگ خوشـــــحالی
پیشگــــــــویی به نام «اعتماد»
کشمــــکش نیــــــازها
کیــــک اروپــــــایی
بزن قـــــــدش
ســـــراســـــر جــــــهان
پــــرورش عضــــــلههــــــای شـــــادی
پس از ضـــــــربه روحــــــی
ترکیـــب بــــرون و درون
چــــهار پرســـش
داســــتان شـــــــما
متأهل یا مجــــــرد؟
سه عـــــامل نهـــــایی
مـــــوتور پیشـــــرفت
شـــــوخطبعی دو لبه
افـــــراد گـــــوناگــــون
تمرکز روی انرژیهایمان
تغیـــیر نگــــــرش
چارچوب جدید
حس ســــــازمانبندی
زنــــدگی بـــــا دروغ
نگــــاهی تـــازه به پیشــــرفت
خوشبختی جهــــــــانی
بهترین مادهی مخـــــدر نوجـــــوانان
شاخص خوشبختیِ کودکان و جوانان
تأثیر رابطهی جنسی در خوشحالی
قـــــدرت عشــــــق
دشـــــمنی به نام زمــــــان
ســـــیاست خــــوشبختی
دو پـــــزشــــک در بمبئی
پرسشهـــــــای پروانهای
پیوندهـــــــای خــــانوادگی
طلـــوع عشـــــــق
افـــــراد پیر خوشــــــحال
لــــحظه به لــــحظه
یک زندگی خوب
بعد از سونامی
افولوِنزا
تــــــوانایی در ناتـــــوانی
صـــــــدای پـــدر و مـــادرتان
پیــــــام بر یخـــــــچال
زنـــــدگی در آینــــــده.
هـمه مثل هم نیســــتند
گوهری به نام دوست
جنبشی برای خوشـــــحالی
ما چه میدانیم
درباره لئو بورمنز نویسنده کتاب دهکده جهانی خوشبختی
لئو بورمنز، سفیر خوشحالی و کیفیت زندگی جهانی است. وی استاد، روزنامهنگار، دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و فلسفه است. او در وزارت آموزشوپرورش بلژیک با سمت سردبیر ارشد، مشغول فعالیت است. او برای یونسکو کارکرده است.
آثار و فعالیتهای آقای بورمنز، در بسیاری از مجلات به چاپ رسیده و در اینترنت و تلویزیون به نمایش درآمده است. وی نویسندهی کتاب «100 درصد مثبت» است، کتابی در مورد رسیدن به خوشبینی در زندگی روزمره و برندهی جایزهی کتاب کودک برای کتاب «هر روز یک جشنِ» و نویسندهی کتابهای پر فروشی؛ مانند کتاب «دهکده جهانی خوشبختی، کتاب جهانی عشق و کتاب جهانی امید» است.
او کنفرانسها و گردهماییها و کارگاههای آموزشی بسیاری را درزمینهی ” مثبت اندیشی، روانشناسی مثبتگرا، خوشبختی و کیفیت زندگی ” با همکاری متخصّصانی؛ مانند لورد لیچار لیرد از بریتانیا، دکتر روبرت بیسواس داینر از آمریکا، پروفسور میهلی سیکسزنت میهالی از آمریکا و پروفسور ساموئل هو از چین برگزار کرده است.
فعالیتهای بسیار فراوانی، درزمینهی ” روانشناسی مثبت “، در کشور خودش و دیگر کشورها داشته است. او در شهر لئوپولدزبور، کشور بلژیک زندگی میکند.
یکی از جالبترین یافتههایی که بیشتر اقتصاددانان تاکنون آشکارا به آن اشارهکردهاند، ارتباط بین سطح درآمد و میزان کلی خوشبختی است. بهویژه نتایج تعداد فراوانی از مطالعات ملی نشان میدهد که سطح درآمد تأثیر فراوانی بر میزان خوشحالی مردم دارد. با این حال به نظر میرسد، این تأثیر درزمانی که درآمد خیلی کم است، قویتر باشد، ولی درآمد بالا تأثیر فراوانی بر آن ندارد. متخصصان این رابطه را «تناقض خوشبختی» مینامند؛ به عبارت دیگر، درآمد بر خوشبختی افراد فقیر بسیار مؤثر است؛ اما وقتی از نظر مادی تأمین و آسودهخاطر باشند، تأثیر بسیار کمتری خواهد داشت. این مقایسه در داخل کشورها به نظر کاری ندارد اما وقتی کشورهای مختلف باهم مقایسه شوند، خود را نشان میدهد. برای نمونه، برخی از کشورهای درحالتوسعه، میزان بالاتری از خوشحالی را نسبت به همسایگان توسعهیافته و پردرآمدتر خود گزارش میدهند. اگر بخواهیم این واقعیت را با مثال، روشن کنیم، بهتر است بگوییم: «بهطورکلی، انسان اگر نیازهای اساسی و اولیهاش مانند غذا و مسکن برآورده نشود، احساس خیلی بدی دارد. وقتی این نیازها برآورده شد، عوامل مختلف دیگر مهمتر جلوه میکنند». این بدان معناست که داشتن درآمد کافی برای برآوردن نیازهای اولیه (همان نیازهایی که در یک جامعه امروزی تعریف میشود) بسیار ضروری است؛ اما به نظر نمیرسد که افزایش بیشتر درآمد افزایش همسانی در خوشبختی داشته باشد! درنتیجه، عوامل دیگر مانند آزادی، کیفیت زندگی، اعتماد و ارتباطهای شخصی و اجتماعی بیش از درآمد بر خوشحالی فرد تأثیر میگذارند، البته بار دیگر تأکید میکنم سطح درآمد باید برای تأمین نیازهای اجتماعی مشخصشده کافی باشد.
بنمایهی فکری این نظریه ساختار سلسله مراتبی نیازهای انسان است. از این رو، به نظر میرسد درآمد برای خوشبختی بسیار مهم است؛ اما درآمد بیشتر و بیشتر منجر به خوشبختی بیشتر نمیشود. نکتهی دیگری که مربوط به تأثیر درآمد بر خوشحالی است از نظر اقتصاددانان (مقایسهی درآمد) تعبیر میشود. این عبارت بدان معناست که ما میل داریم درآمدمان را باکسانی که شغل، مهارت، معلومات و تجربهی یکسانی با ما دارند مقایسه کنیم. بهویژه وقتیکهمتوجه میشویم درآمدمان در مقایسه باهم ساکنین و همردهایهایمان کمتر است، سرخورده میشویم. درنتیجه، حتی اگر حقوقمان افزایش پیدا کند و همزمان شاهد افزایش بیشتر حقوق همردهایهایمان هم باشیم، ممکن است احساس بدتری پیدا کنیم. پس اگر بیشتر بر عواملی غیر از درآمد تکیه و تأکید کنیم، برای خوشبختی ما مفیدتر خواهد بود، این در صورتی است که درآمد ما بیش از تأمین نیازهای اساسی و اولیه باشد.
نکات کلیدی
- درآمد برای خوشبختی بسیار مهم است؛ اما درآمد روز افزون منجر به خوشحالی بیشتر نمیشود.
- درآمد خودتان را با درآمد همکارانتان یا افراد دیگر مقایسه نکنید.
- بیشتر تأکید خود را بر آزادی، کیفیت زندگی، اعتماد و ارتباطهایتان با دیگران بگذارید. این موارد بیش از درآمد، بر خوشبختی شما تأثیر دارند.
اهمیت افراد در خوشبختی
روانشناسی مثبت، عواملی که سبب به وجود آمدن زندگی بهتر و ارزشمندتر میشود را بررسی و مطالعهی علمی میکند. موضوعات مورد بررسی، در این زمینهی جدید پژوهشی، از بحث در مورد دلیل شادی در بیوشیمی تا رفاه و آسایش در کشورها آغاز میشود. برای توضیح این علم یک عبارت سادهی سه کلمهایکفایت میکند و آن این است: “اهمیت افراد دیگر”. نظریه یا یافتهای در روانشناسی مثبت وجود ندارد که بر اهمیت افراد دیگر بر خوشبختی و سلامت ما تأکید نکرده باشد.
بهترین راه چشیدن لذت، در همراهی با دیگران است. مهمترین عوامل تعیینکنندهی یک زندگی رضایتبخش، عوامل اجتماعی هستند. در حقیقت، روابط خوب با دیگران میتواند شرط لازم برای یک زندگی شاد باشد. پول میتواند خوشبختی را بخرد، اگر برای دیگران خرج شود. موفقیتهای امروز ما تنها از نبوغ و پشتکار خودمان به دست نیامده است، بلکه از تعلیم و تربیت کسانی است که مراقب ما بودند. شخصیت و منش فرد از پدر و مادر و معلمهایش شکل میگیرد. یک دوست خوب در محیط کار، نسبت به حقوق و شرایط کاری ارزش بیشتری دارد. افرادی که رابطهی دوستانهی نزدیکی دارند به رغم اینکه – تصور میشود در معرض بیماریهای بیشتری باشند -سالمتر از کسانیهستند که این رابطهها را تجربه نمیکنند.
روانشناسی مثبت توضیح میدهد که چرا گروه بیتلها به ما گفتند: «تمام چیزی که ما نیاز داریم عشقه!». زندگی خوب به دنبال ارتباط صمیمانه با دوستان، همسایهها، همکاران، اعضای خانواده و همسر میآید.
اهمیت افراد دیگر: «همهی ما افراد دیگر، برای فرد دیگری هستیم».
بهســــــوی بلنــــــدپــــروازی | کتاب دهکده جهانی خوشبختی
از دو گروه A و B خواستهشد که در اتاقهای مجزا مسئلهای را حل کنند. هر دو گروه، این مسئله را در حدود 10 دقیقه انجام دادند؛ اما گروه A از نتیجه کارشان بیشتر از گروه B راضی بودند. چرا؟
به گروه A گفتهشد که گروه B، 15 دقیقه وقت نیاز دارند تا مسئله را حل کنند و گروه B خبردار شدند که گروه A مسئله را در 5 دقیقه حل کردهاند. در آخر، هر دو گروه زمان مشابهی را برای حل مسئله گذراندند (آنها در 10 دقیقه مسئله را حل کردهاند)؛ اما احساسی که در آنها به وجود آمده واقعی نبوده و هیچ ربطی به وضع موجود نداشته، بلکه مربوط به بلندپروازی و حسادت افراد بود.
مقایسه آفت خوشحالی است | خوشبختی
بهطورکلی، تطبیق و مقایسه افزایش درآمد و پیشرفت را از بین میبرد؛ اما گاهی مقایسه باعث خوشحالی افراد میشود و این هنگامی است که افراد با مقایسه کردن دیدگاههای خودشان با دیگران چیزی میآموزند. انتظارها و دیدگاههای مثبت برای پیشرفت نیز، افراد را خوشحال میکند. به نظر میرسد که افراد به افزایش میزان درآمد تمایل دارند؛ یعنی پیشرفت خودبهخودی. بهطور خلاصه، بلندپروازی باعث خوشحالی افراد اما حسادت موجب ناراحتی آنها میشود.
از این رو، پیشنهاد من این است: از ملاکهای مقایسه دست بکشید و تمرکزتان را بر روی طرح و برنامهی خودتان معطوف کنید. این باعث میشود که شما احساس خوبی داشته باشید و آسایشی را که از داشتههایتان بهدستآمده است، حفظ کنید.
- خودتان را با دیگران مقایسه نکنید.
- اگر مقایسه کردید، ببینید که از این مقایسه چه چیزی میتوانید یاد بگیرید.
- حسادت را کنار بگذارید و جا را برای بلندپروازی باز کنید.
- برخی وقتها موانع مربوط به چگونگی تعیین هدف ما در قدم اول هستند. اهدافتان را برای خودتان و دیگران مشخص و واضح تعیین کنید.
- از عقبنشینی و دوباره ارزیابی هدفتان ناراحت و سرافکنده نباشید. یاد بگیرید چگونه انعطافپذیر فکر کنید. سعی کنید شکست به وجود آمده را به موفقیت تبدیل کنید.
- زندگی خود را مانند یک کتاب داستان بازشده، تصور کنیدو خود را نویسندهی آن بدانید.
ارتباط بین درآمد و خوشبختی | دهکده جهانی خوشبختی
یکی از جالبترین یافتههایی که بیشتر اقتصاددانان تاکنون آشکارا به آن اشارهکردهاند، ارتباط بین سطح درآمد و میزان کلی خوشبختی است. بهویژه نتایج تعداد فراوانی از مطالعات ملی نشان میدهد که سطح درآمد تأثیر فراوانی بر میزان خوشحالی مردم دارد. با این حال به نظر میرسد، این تأثیر درزمانی که درآمد خیلی کم است، قویتر باشد، ولی درآمد بالا تأثیر فراوانی بر آن ندارد. متخصصان این رابطه را «تناقض خوشبختی» مینامند؛ به عبارت دیگر، درآمد بر خوشبختی افراد فقیر بسیار مؤثر است؛ اما وقتی از نظر مادی تأمین و آسودهخاطر باشند، تأثیر بسیار کمتری خواهد داشت. این مقایسه در داخل کشورها به نظر کاری ندارد اما وقتی کشورهای مختلف باهم مقایسه شوند، خود را نشان میدهد. برای نمونه، برخی از کشورهای درحالتوسعه، میزان بالاتری از خوشحالی را نسبت به همسایگان توسعهیافته و پردرآمدتر خود گزارش میدهند. اگر بخواهیم این واقعیت را با مثال، روشن کنیم، بهتر است بگوییم: «بهطورکلی، انسان اگر نیازهای اساسی و اولیهاش مانند غذا و مسکن برآورده نشود، احساس خیلی بدی دارد. وقتی این نیازها برآورده شد، عوامل مختلف دیگر مهمتر جلوه میکنند». این بدان معناست که داشتن درآمد کافی برای برآوردن نیازهای اولیه (همان نیازهایی که در یک جامعه امروزی تعریف میشود) بسیار ضروری است؛ اما به نظر نمیرسد که افزایش بیشتر درآمد افزایش همسانی در خوشبختی داشته باشد! درنتیجه، عوامل دیگر مانند آزادی، کیفیت زندگی، اعتماد و ارتباطهای شخصی و اجتماعی بیش از درآمد بر خوشحالی فرد تأثیر میگذارند، البته بار دیگر تأکید میکنم سطح درآمد باید برای تأمین نیازهای اجتماعی مشخصشده کافی باشد.
بنمایهی فکری این نظریه ساختار سلسله مراتبی نیازهای انسان است. از این رو، به نظر میرسد درآمد برای خوشبختی بسیار مهم است؛ اما درآمد بیشتر و بیشتر منجر به خوشبختی بیشتر نمیشود. نکتهی دیگری که مربوط به تأثیر درآمد بر خوشحالی است از نظر اقتصاددانان (مقایسهی درآمد) تعبیر میشود. این عبارت بدان معناست که ما میل داریم درآمدمان را باکسانی که شغل، مهارت، معلومات و تجربهی یکسانی با ما دارند مقایسه کنیم. بهویژه وقتیکهمتوجه میشویم درآمدمان در مقایسه باهم ساکنین و همردهایهایمان کمتر است، سرخورده میشویم. درنتیجه، حتی اگر حقوقمان افزایش پیدا کند و همزمان شاهد افزایش بیشتر حقوق همردهایهایمان هم باشیم، ممکن است احساس بدتری پیدا کنیم. پس اگر بیشتر بر عواملی غیر از درآمد تکیه و تأکید کنیم، برای خوشبختی ما مفیدتر خواهد بود، این در صورتی است که درآمد ما بیش از تأمین نیازهای اساسی و اولیه باشد.
- درآمد برای خوشبختی بسیار مهم است؛ اما درآمد روز افزون منجر به خوشحالی بیشتر نمیشود.
- درآمد خودتان را با درآمد همکارانتان یا افراد دیگر مقایسه نکنید.
- بیشتر تأکید خود را بر آزادی، کیفیت زندگی، اعتماد و ارتباطهایتان با دیگران بگذارید. این موارد بیش از درآمد، بر خوشبختی شما تأثیر دارند.
بیایید خوشبختی را یاد بگیریم | دهکده جهانی خوشبختی
متخصص ارنست جِماچر میگوید: «سیاستهای اجتماعی اولین تأثیر ایجاد خوشحالی بیشتر را در مکانها و حوضههای مختلف؛ ازجمله در آموزشوپرورش، اقتصاد، بهداشت، مسکن، کلیساها و باشگاههای ورزشی بهصورت آزمایش انجام دادهاند و نتایج آن در بسیاری از زمینهها در حال آشکار شدن است». شکلهای بد و خوب خوشحالی وجود دارد؛ اما آیا ما میتوانیم شکل خوب آن را بدون آموزش یاد بگیریم؟
تندرستی، دوستان و شادکامی | خوشبختی
فعالیت من در حوضهی کارشناس علوم اجتماعی در بررسی خوشبختی در طی این چهل سال، دو قانون طبیعی اساسی را به من آموخت:
- با گذشت زمان تنها جوامع خوشحال پابرجا باقی میمانند- آنها برندگان روند تکامل اجتماعی هستند. در طی تاریخ، خوشبختی بشر آزمونی سخت و دشوار برای موفقیت در تمدن، فرهنگ، جامعه و اقتصاد بوده است، همانطور که امروزه چنین است.
- این ملاکی همگانی برای به همپیوستگی گروهی در هر واحد اجتماعی، از یک خانواده ساده تا کل بشریت است.
- پیشرفت وابسته به دانش، دانش وابسته به مشاهدهی عینی و مشاهدهی عینی، بستگی بهاندازهگیری دقیق دارد. بشر تابهحال ازجهت علوم تجربی و شگفت انگیز مثل کشف اتم، وسعت کیهان، فعالیت نورونها در مغز یا در چرخهی اقتصاد عرضه و تقاضا را توانسته فرا بگیرد، اما بهطورکلی میزان و چگونه دستیابی به خوشحالی را نتوانسته یاد بگیرد. اگر میخواهیم از فجایع آینده جلوگیری کنیم، اندازهگیری عینی-کاربردی، مربوط به (دستاورد بزرگ ملی در مورد خوشحالی) اولویت بیشتری برای نظم جدید جامعه جهانی دارد، ولی خوشحالی بهآسانی به دست نمیآید- اگر هم به دست آمد حفظ آن بسیار سخت است.
اگر خودتان در پی بدست آوردن خوش بختی هستید، بدانید که شکلهای خوب، پایدار و مداوم خوشبختی وجود دارد به طوری که میتوانید در عشق و دوستی، سلامت و تندرستی، دوستیابی و افزایش سطح اجتماعی لذت فراوانی بدست آورید. از طرف دیگر شکل بد خوشحالی، “خوشحالی اعتیادآور”؛ مانند نوشیدنیهای الکلی، مواد مخدر، جستجو برای موفقیت و اعتبار و منزلت، سرگرمیهای خستهکننده و معاشرتهای غیراجتماعی وجود دارد. در درازمدت این موارد اعتیادآور، محیطزیست و جامعه را از بین میبرد. شکلهای خوب خوشبختی باید آموخته و تمرین شود. مردم بهآسانی به سمت انجام شکلهای بد میروند؛ مخصوصاً اگر در معرض فشار و محرومیت باشند؛ اما خوشبختی خوب نهتنها برای شما و دوستانتان، بلکه برای محله و جامعه و حتی برای کل جامعه بشری مفید است. خوشحالی ذاتاً همهگیر و مردمی است. هیچکس نمیتواند بدون خواست فردی خوشحال باشد؛ اما خواست فردی بدون کمک جامعه نمیتواند کسی را خوشحال کند.
تحقیق خوشحالی یک پیام واضح دارد: «خوشحالی میتواند کشف شود و حتی با بالا رفتن سن افزایش یابد، اگر عناصر اصلی آن؛ یعنی تندرستی، دوستان و شادکامی در جای خود به کار گرفته شود».
دو عامل خوشبختی در فرهنگ چین | دهکده جهانی خوشبختی
بررسیها نشان داده است که فرهنگ چین (در مقایسه با فرهنگ غرب) از یک بههمپیوستگی قویتری در بین مردم برخوردار است. برای بسیاری از چینیها، اجرا و اطاعت تعهدات اجتماعی نسبت به اظهار و دفاع از حقوق فردی- وقتیکه این دو مسئله در تقابل باشند- از اولویت بیشتری برخوردار است. این بدان معناست که اگر مردم چین به قیمت وظایف و تعهدهایشان به اشتیاق و ذوق خودشان نائل شوند، احساس خوشحالی نخواهند داشت. دو نیاز باهم پیش میروند. وقتیکه نوع اول؛ یعنی خوشبختی درونی با شور و هیجان و شعف همراه باشد، نوع بعدی؛ یعنی خوشحالی اجتماعی با حس آرامش و آسایش و یکدلی همراه گردد.
این مطلب میخواهد بگوید که: جوامع چین موجودیت یکدست ندارد. جمعیت چین به قومیت و مذهب مختلف تقسیمشده است و متأثر از تبلیغات فرهنگی خارجی و توسعهی سریع اقتصادی است. در چین مدرن مردم ازیکطرف با افزایش درخواست در اقتصاد بازار و ضرورت رقابت با دیگران برای رسیدن به ترقیهای اجتماعی روبهرو هستند؛ و از طرف دیگر هنوز مثل گذشته به شبکههای ارتباط اجتماعی برای حمایت عاطفی و ابزاری وابسته هستند. این دو عامل موجب ایجاد شبکه گوانگسى (ارتباطی) شده است. با این شیوه افراد به علایق شخصی خود دست مییابند، ضمن اینکه همزمان کمکم مقید به پیروی از تعهدهای اجتماعیشان میشوند. عبور از این شبکههای اجتماعی پیچیده و مشکل، لازمهی خوشبختی در چین امروز است.
علاوه بر این، باورهای مختلف فلسفی و مذهبی در جدال با ایدئولوژیهای کمونیستی، مسئله را بیشتر پیچیده میکند. جدا از آیین و سنت قدیمی بودا، تائو و كنفوسيوس گرايى نفوذ و تأثیر مسیحیت و اسلام در حال افزایش است. افرادی که باورهای فلسفی و مذهبی مختلفی دارند، شیوههای مختلف و متفاوتی برای جستجوی خوشبختی دارند. از این رو، کمتر از قبل تنها به اطاعت و انجام وظایف تعیینشده از سوی حزب کمونیست برای به دست آوردن خوشبختی، اتکا میکنند.
- خوشبختی تنها با تلاش فردی به دست نمیآید.
- خوشبختی با انجام وظایف و تعهدهای اجتماعی نیز به دست میآید.
- احساس خوشبختی میتواند از طریق شور و هیجان و همچنین از طریق آرامش و آسایش ابراز شود.
ده فرمان برای خوشبختی | دهکده جهانی خوشبختی
تصور کنید که بیش از پانزده سال متخصص مطالعات خوشبختی بودهاید و بیش از هفده کتاب نوشتهاید. سپس کتاب «دهکده خوشبختی جهانی» از شما میخواهد یافتههایتان را در چیزی حدود بیست خط خلاصه کنید. دیوید جی. مایرز آهی میکشد و سعی میکند با خوش رویی ده فرمان برای خوشبختی بنویسد.
زندگی خوشحالتر میخواهید؟ | خوشحالی و خوشبختی
- متوجه باشید که خوشبختی پایدار از راه دستیابی به ثروت و شهرت حاصل نمیشود. مردم خودشان را با شرایط و اتفاقهای در حال تغییر وفق میدهند- حتی وقتی ثروتمند یا ناتوان میشوند. بنا بر این، ثروت مانند سلامتی است: نبودش باعث بدبختی میشود؛ اما داشتن آن (هر اتفاق دیگری که منتظرش هستیم)، خوشبختی را تضمین نمیکند. 2. اولویت خود را به رابطهی نزدیک و صمیمی اختصاص بدهید. دوستیهای صمیمانه باکسانی که به شما اهمیت فراوانی میدهند، میتواند در شرایط سخت به کمک شما بیاید. اعتماد کردن به دیگران هم برای جسم و هم برای جانتان خوب است. تصمیم بگیرید که صمیمیترین رابطهتان را با پراهمیت نشان دادن افرادی که به آنها علاقهی قلبی دارید، پرورش دهید و این عمل را با تفاوت در ابراز محبتی که نسبت به دیگران دارید به وسیلهی تائید کردن افراد موردعلاقهتان، بازی کردن با همدیگر و در میان گذاشتن رازهایتان نشان بدهید.3. به دنبال کار یا تفریحی باشید که در آن مهارتهایتان را بتوانید به کار بگیرید. افراد خوشحال اغلب در منطقهای هستند که به آن «جریان» میگویند. به این مضمون که درکار غرق میشوند، ولی خودشان را از توان نمیاندازند. معمولاً گرانترین شکل تفریح (نشستن در قایق خصوصی) حس جریان داشتن (فعال بودن) کمتری را نسبت به باغبانی، معاشرت کردن یا صنایعدستی ایجاد میکند.4. زمان خود را در دست بگیرید. افراد خوشحال بر کنترل زندگیشان حساسیت دارند. زمان خود را مدیریت کنید؛ هدفهای بزرگتان را مشخص کنید و آنها را به هدفهای کوچکتر تقسیم کنید. اغلب میزان کاری را که در هرروز معین انجام میدهیم زیاد برآورد میکنیم (چون باعث خستگی ما میشود)، ولی میزان کاری را که میتوانیم در یک سال معین، تنها با پیشرفت خیلی کم روزبهروز انجام دهیم، دستکم میگیریم.
- خوشحال رفتار کنید. گاهی اوقات میتوانیم با خودمان باحالت خوشحالتری رفتار کنیم. با لبخند زدن، افراد احساس بهتری دارند؛ هنگامیکه اخم میکنید انگار که تمام جهان نیز در جواب شما اخم میکند. پس بهتر است چهرهی خندانی داشته باشید. طوری حرف بزنید که احساس مثبت خودباوری و غرور، خوشبینی و برونگرایی داشته باشید. در جنبوجوش باشید تا احساساتتان برانگیخته شود.
- به فعالیتهای گروهی بپیوندید. انبوهی از مطالعات نشان داده است که ورزش ایروبیک باعث کاهش فشار عصبی و اضطراب میشود و همزمان، سلامتی و انرژی بدن را بالا میبرد. عقل سالم در بدن سالم است. پس «یالا پاشین، آدمای تنبل»!7. بهاندازه کافی بخوابید. افراد خوشحال زندگیهای پرشور و حرارت و فعالی دارند با این حال، زمان مشخصی را برای تنهایی و خوابشان اختصاص میدهند. افراد فراوانی کمبود خوابدارند که باعث: خستگی، کوفتگی، کاهش هوشیاری و حالتهای غمگین و افسرده میشوند.8. به دیگران توجه کنید. به سراغ کسی بروید که نیازمند است. حس خوشبختی باعث افزایش کمک کردن میشود (کسانی که حال خوبی دارند عملکرد خوبی هم دارند). از سوی دیگر، کار خوب باعث میشود حس خوبی داشته باشید.9. حالت معنوی خود را پرورش دهید. ایمان برای تعداد فراوانی از افراد باعث ایجاد اجتماعی پشتیبان، دلیلی برای فکر کردن به دیگران و حس اراده و امید میشود. مطالعههای فراوان نشان میدهد افراد واقعاً مذهبی خوشحالترند و اینکه از پس بحرانها و مشکلات زندگی راحتتر برمیآیند. 10. یادداشت روزانهای برای قدردانی داشته باشید. کسانی که هر روز بر جنبههای مثبت زندگیشان درنگ میکنند و میاندیشند (مانند سلامتی، دوستان، خانواده، آزادی، تحصیلات، احساسها، محیط پیرامون و …) احساس خوشبختی بالاتری را تجربه میکنند.
- اولویت خود را بهجای موفقیت (در ثروت و شهرت) به رابطههای صمیمی بدهید. مهارتهای خود را به کار بگیرید و زمان خود را کنترل کنید.
- لبخند بزنید، بهاندازه جنبوجوش داشته باشید و بهاندازه بخوابید.
- به دیگران کمک کنید، حالت معنوی خود را پرورش دهید و دفترچهی یادداشت قدردانی داشته باشید.
تعطیلات رؤیایی | خوشبختی
آیا گذراندن دورانی در یک مکان تفریحی فوقالعاده و عالی؛ ما را خوشحال میکند؟ و اگر اینچنین است، چرا نمیتوانیم این احساس را به خانه ببریم؟ من قبلاً یک نویسندهی سیار و گردشگر محقق بودم و انواع و اقسام مردم و اقوام را در مکانهای فوقالعاده سراسر دنیادیدهام. آنها سعی میکردند استراحت کنند، لذت ببرند و از تعطیلاتشان کمال استفاده را ببرند؛ اما با این همه آنها خوشحال نبودند، این مطالبی است که النا پرولیبیان میکند. مردم چگونه “تعطیلات رؤیایی” دروغین را به “زندگی رؤیایی” خیالی منتقل میکنند و فراموش میکنند که موضوع واقعاً چیست؟
شرایط جلو صحنه و پشت صحنه | خوشبختی
اولین درسی که در این رابطه خوشبختی از گردشگرها گرفتم این بود که محیطهای مسحور کننده، شرایط مجلل و پرزرقوبرق، طبیعت زیبا و همنشینی برجسته و سرشناس لزوماً منشأ لذت و خرسندی نیستند. در حقیقت، این فقط عبارت تکراری “تعطیلات رؤیایی” است که افراد برای شکل دادن به رویای خودشان از کلیشههای اجتماعی یاد گرفتهاند. محیط و خوشبختی بیرونی مهماند، ولی برای خوشبختی واقعی تعیینکننده نیستند. از این رو، افراد بسیاری سعی دارند که “زندگی رؤیایی” داشته باشند و کارهایی
را برای تحت تأثیر قرار دادن مخاطبین واقعی یا خیالیشان که زندگی خوشحالی دارند، انجام میدهند. فاصلهی بین تصویر واقعی از زندگی که یک فرد میتواند داشته باشد و تصویر کلیشهای که از سوی جامعه ایجادشده، بسیار زیاد است و این تصیور کلیشهای فاصلهی خوشبختی و آرامش واقعی را افزایش میدهد.
هنگامیکه تصمیم گرفتم تجربهی عملی و بینالمللی متفاوت خود را بر پایهی نظری موردبحث و گفتگو قرار دهم، متوجه شدم که در هر فرهنگی شرایط پیدا و پنهان وجود دارد. چهبسا فرهنگهای غمگین و بدون خوشحالی هم وجود داشته باشند؛ اما در برخی فرهنگها تأثیر جلوههای آشکار پرزرقوبرق، چشمگیر و ظاهرفریب آنقدر فراوان است که معرفها و نمایندگان این فرهنگها، ظرفیت و قدرت پی بردن به این مطلب را که شخصاً از زندگیهایشان چه چیز میخواهند ازدستدادهاند؛ به عبارت دیگر، خودشان را گمکردهاند. در دههی اخیر، هزینهی زندگیام را از راه تدریس، ارتباط بین فرهنگی و آموزش افراد برای چگونگی راضی و موفقتر بودن درصحنههای خارجی و در معاملههای بینالمللی، به دست میآوردم. در برابر تعهدهای بلندمدتی که به مخاطبانم داده بودم-چه به مهندسان یا فیلمسازان، چه به مدیران یا کارفرمایان بزرگ اقتصادی، چینیان یا هندیان- متقابلاً این را هم یاد گرفتم که چگونه خوشحالتر باشم. موضوع سر تغییر خلقوخو و نتایج است.
ما اینجا در مورد خوشحالی از دید یک چوپان صحبت نمیکنیم-منظرهی غروب خورشید در کوهستانهای بکر و گله گوسفندی در کنارتان. نه ما دربارهی افراد مدرن و پرمشغله که در کلانشهرها و روستاهای کوچک زندگی میکنند، سخن میگوییم. بنا بر این، توانایی تغییرپذیری، یافتن انگیزهی مثبت، مناسب و موردعلاقه، برای کسی که میخواهد شادتر باشد، بهطور قطع مفید است. اگر شما تشنهی یادگیری و بسیار مشتاق برای تجربهی چیزی جدید هستید، به موقعیت حالتان اکتفا نمیکنید، تغییر را مانند یک چالش یا مبارزه میبینید؛ و این راهی است که میتوانید زندگیتان را هم از لحاظ درونی و هم از جهت بیرونی بهبود ببخشید. هرگز برای گذشته تأسف نخورید. به خاطر داشته باشید: شما اکنون خیلی قویتر، باهوشتر و عاقلتر هستید و و کوله باری از خاطرهها و تجربههای بسیاری را به دوش دارید که میتوانید با افراد موردعلاقهتان به اشتراک بگذارید.
نکتهی دیگر که اهمیت دارد، خلقوخو و شادکامی است. تحقیر نفس دست در دست عزتنفس است. خیلی سخت نگیرید. جنبهی خندهدار و خوشی هر شرایط را ببینید. کتابهای خوب بخوانید، فیلمهای شاد ببینید، لطیفههای باحال بگویید و بشنوید و با افراد مثبت اندیش ارتباط برقرار کنید؛ اما از هر چیز تلخ و طعنهآمیز چشمپوشی و خودداری کنید. از مسخره کردن، دست انداختن و گفتن لطیفههای تحقیرآمیز برای فرهنگها و قومیتهایی که با آنها آشنایی ندارید واقعاً دوریکنید. در عوض، خاطرهها و لحظههای شیرین و بامزه خودتان را به یادآورید.
داشتن زندگی رویایی برای مخاطبان خیالی | خوشبختی
شیوهای که با ما در مراحل اولیهی زندگیمان رفتار میشد، شدیداً مشابه شیوهای است که ما اکنون با فرزندانمان رفتار میکنیم. ما قادر نیستیم فرهنگ خودمان را بهطور جدی و موشکافانه بررسی کنیم؛ اما مطمئناً میتوانیم با این فرصت که به فرزندانمان میدهیم بتوانند خود را درک کنند، نیازها و خواستههای واقعیشان را بشناسند و برای شخصیتشان ارزش قائل شوند به آنها کمک کنیم تا خوشحالتر باشند. من شدیداً به خانوادهها توصیه میکنم محیطی را مهیا کنند که فرزندانشان ترغیب به ساختن و پرورش دادن ایدهها و اندیشههای خودشان شوند. تمام نظرها و اندیشههای فرزندان باید باوجود بیتجربگیشان، محترم شمرده و جدی گرفته شود. ممکن است گفتگوی دوستانهای در این رابطهشد؛ اما همیشه به گفتگوی مثبت منتهی نشود. در هر صورت، این رفتار باعث میشود تا آنها به آینده نگاه آگاهانه تری داشته باشند.
نکات کلیدی
- تغییرات را بپذیرید؛ آنها را مثل یک چالش در نظر داشته باشید و سعی کنید از آنها در س بگیرید.
- زیاد به خودتان سخت نگیرید. جنبههای بامزه و شاد هر شرایط را ببینید.
- فرزندانتان را به شکلی جدی درک کنید و آنها را ترغیب کنید که ایدهها و نظرهای خودشان را شکل دهند.
قدرت ورزش | خوشبختی
این یک جمله معروف در ایران است: «بخند تا دنیا به روت بخنده». دکتر وحید ساری صراف، تمرکز خود را بر سیستم ایمنی افراد خوشحال معطوف کرده و راز قدرت ورزش را کشف کرده است.
نوروز (روز اول سال نو) بهاندازهی تاریخ ایران قدمت دارد و روز سنتی است که مردم قلبهای خود را بر روی خوشبختی باز میکنند. خوشحالی در فرهنگ ما بسیار با ارزش و از جایگاه والایی برخوردار است. من درزمینهی روانشناسی ورزشی کار میکنم. فیزیولوژی رابطهی بسیار تنگاتنگی با روانشناسی دارد. افراد خوشحال از سیستم ایمنی با عملکرد بالا برخوردارند و در مقابل، افراد ناراحت سیستم ایمنی با عملکرد ضعیفتری دارند.
ورزش، منبع اصلی خوشحالی است. ورزش، باعث ایجاد خشنودی اجتماعی میشود که این به دلیل عضویت در باشگاهها و تیمهای ورزشی و تعامل شخصی نزدیک در بیشتر بازیهای پرتحرک است. همچنین، ورزشها مربوط به علاقهی شخصی است، زیرا که انتخاب آنها فردی است و نسبت به دیگر منابع خشنودی، بیشتر تحت کنترل شخص است. خوشحالی، برونگرایی پایدار و همجوشی همراه با تعامل طبیعی و لذتبخش با دیگران است. به همان ترتیب، مطالعههای فراوان نشان داده است که ناپایداری و بیماریهای عصبی (روان رنجوری) مربوط به ناراحتی است. بررسیها بر دانشجویان ایرانی نشان داده است که ورزشکاران در مقایسه باکسانی که ورزش نمیکنند، از شخصیتهای برونگراتری برخوردار هستند؛ درنتیجه خوشحالترند. همچنین، ارتباط فراوانی بین برونگرایی و خوشحالی در کسانی که ورزش نمیکنند، وجود دارد. در طرف دیگر، انواع بیماریهای عصبی در ورزشکاران در مقایسه با غیر ورزشکاران، در پایینترین سطح است. این بدان معناست که ما میتوانیم میزان خوشحالی شخص را با اندازهگیری و بررسی ویژگیهای برونگرایی شخصیت او پیشبینی کنیم. شرکت منظم در ورزشهای موردعلاقه به خاطر فعالیت اجتماعی بالا و لذت زیاد، میتواند به شخصیت و خوشحالیتان بسیار کمک کند. بررسی همهجانبه تحقیق میگوید که تفاوت عمدهی بین تأثیر خوشحالی تیمی و فردی در فعالیتهای ورزشی وجود ندارد.
عشق به زندگی| دهکده جهانی خوشبختی
اینکه افرادی که میگویند اعتقاددارند، ادعا میکنند که خوشحالتر هم هستند، کاملاً درست است. دین ارتباطهای اجتماعی، حمایت دیگران، دلگرمی، هدفی در زندگی و ارتباط با چیزی خارج از خودتان را عرضه میکند؛ و اینها همهچیزهایی هستند که میتواند شما را خوشحالتر کند. احمد م. عبد الخالق، خلاصهی بیش از بیست کتاب را در دو عبارت بسیار مهم بیان میکند:
دین و عشق زندگی.
نیروی ایجاد انگیزه | خوشبختی
تحقیق من در کشورهای عربی از مصر گرفته تا کویت بر دو دیدگاه مشخص متمرکز بود: مطالعه بر مفهوم جدید عشق به زندگی و ارتباط بین خوشبختی و دینداری (معنویت). نتایج حاکی از ارتباط مثبت بین این دو مفهوم است.
عشق به زندگی معمولاً، نگرش مثبت به زندگی خود شخص تعبیر میشود. عشق به زندگی، نشانگر دلبستگی لذتبخش و قدردانی از زندگی است. برای انسان عشق به زندگی و جستجوی خوشبختی از اهمیت بالایی برخوردار است. آنها قطعاً به هم مرتبط هستند. همچنین محققان بهطور قطعی نشان دادهاند که خوشبختی را میتوان یاد گرفت. به همین ترتیب، هرکسی میتواند بیاموزد که چطور به زندگی عشق بورزد، به شرطی که قوانین اجتماعی را زیر پا نگذارد و از آموزههای دینی پیروی کند. همهی ما با توجه به منابع در دسترس باید یاد بگیریم که چطور از زندگی لذت ببریم، درحالیکه در آن واحد از رسیدن به بهترین منابع برای خودمان و دیگران سخت محروم باشیم. از این لحاظ، واژهی «لذت» علاوه بر، نیازهای مادی در وظایف اخلاقی و اصول مذهبی هم درآمیخته است.
دین، یکی از اصلیترین قدرتها در طول تاریخ بوده است. با این همه، هنوز دلیلی وجود دارد که میتوان پنداشت در روزگار ما دین در حال بازگشت به دوران شکوهمندی خویش است. برخی از نویسندگان معاصر اشارهکردهاند که قرن بیست و یکم، مذهبیترین قرن خواهد بود. برای مثال، 95 درصد افراد بالغ در ایالاتمتحده میگویند که به خدا اعتقاد دارند. نظرسنجیهای متوالی مؤسسه (گالوپ) اشاره میکند که 86 درصد از مردم میگویند که دین برای آنها مهم یا بسیار مهم است. همچنین این مؤسسه اعلام کرده است که مردم در خاورمیانه، خیلی مذهبیتر از بخشهای دیگر جهان هستند. شاید این موضوع خیلی جالبتوجه نباشد؛ اما خاورمیانه منطقهای است که سه دین الهی پرنفوذ جهانی؛ یعنی اسلام، مسیحیت و یهودیت از آن سرچشمه گرفتهاند. این سه دین به خدایی واحد، بهعنوان عنصر اصلی مشترک، باور دارند. حجم فراوانی از تحقیقات در سراسر جهان؛ مانند تحقیق ناچیز ما، به این اشاره دارد که وابستگی و تعهدات دینی برای حس خوشبختی درونی، خوشحالی، اعتمادبهنفس و سازگاری همهجانبه سودمند هستند.
بررسیهای فراوانی، ارتباط مثبت بین دینداری (بهجز افراطیگری) و خوشحالی را از نظر سلامت جسمی و روحی ثابت کردهاند.
بهطور خلاصه، بهتر است انسان چگونه عشق ورزیدن به زندگی را یاد بگیرد. بدون آنکه قوانین اخلاقی و اجتماعی را- که به معنای پیروی کردن از اصول اخلاقی و مذهبی نیز هست-زیر پا بگذارد. این دینداری با تندرستی، خوشحالی و رضایت خیلی بیشتر از زندگی در ارتباط است. علاوه بر این، باورهای مذهبی، نیروی انگیزشی قوی برای جستجوی و رسیدن به خوشبختی هستند.
- عشق به زندگی، لذت بردن و ارزش قائل شدن برای زندگی را یاد بگیرید، حتی اگر برای رسیدن به بهترین منابع برای خودتان و دیگران، سخت محروم باشید.
- وابستگی و تعهدات دینی برای حس خوشبختی درونی، خوشحالی، اعتمادبهنفس و سازگاری همهجانبه سودمند هستند.
- باورهای دینی (جدا از افراطیگری) نیروی انگیزشی قوی هستند و باعث سلامت جسمی و روانی میشوند.