کتاب نقاط قوت خود را بیابید | نوشته مارکوس باکینگهام و دونالد کلیفتون

کتاب نقاط قوت خود را بیابید نوشتۀ مارکوس باکینگهام و دونالد کلیفتون با ترجمۀ الهام خرسندی توسط نشر هورمزد منتشر شده است. درست هم‌زمان با نیاز سازمان‌ها به انرژی دادن به افرادشان و برانگیختن آن‌ها، کلیفتون و باکینگهام فلسفهٔ جدیدی از زندگی و کار را به ما ارائه دادند؛ روانشناسی مثبت که به‌جای نقاط ضعف، بر نقاط قوت تأکید می‌کند. «نقاط قوت خود را بیابید» کتابی مهم است که با تحقیقات گسترده و عمیق خود، دیدگاه، روش‌های خردمندانه و شور و احساس را برای تقویت سازمان‌ها در اختیار ما قرار می‌دهد. این کتاب در ما انگیزه ایجاد می‌کند و فکر ما را به کار می‌اندازد.

بیشتر افراد نمی‌دانند که چه توانایی‌هایی دارند. وقتی از افراد دربارهٔ نقاط قوت‌شان سؤال می‌کنید، به شما خیره می‌شوند یا در جواب، از دانش و مهارت‌های خود حرف می‌زنند که البته این جوابی نادرست است. سازمانی که کارکنانش احساس کنند هر روز از نقاط قوت و توانایی‌های آن‌ها استفاده می‌شود،‌ تواناتر و قدرتمندتر است. در جامعه‌ای که ما درگیر خطاها و اشتباهات در روابط و شغل‌های خود هستیم، این نویسندگان، ما را به چالش طلبیدند و به ما یاد دادند که به نقاط قوت خود فکر کنیم.

در این کتاب، شما یاد خواهید گرفت که چگونه مغز شما کلید کشف استعدادهای پنهان است. چرا همدلی یک مهارت حیاتی برای هر رهبر است. 

کتاب نقاط قوت خود را بیابید می‌تواند نقاط قوت شما را آشکار کند و باعث شود نقاط قوت شما فعال شوند.

اکنون، نقاط قوت خود را بیابید!

متأسفانه بیشتر ما دربارهٔ استعدادها و توانایی‌های خود اطلاعات اندکی داریم. حتی نمی‌دانیم چطور زندگی خود را بر اساس استعدادها و توانایی‌هایمان بنا کنیم. درعوض، پدران و مادران، آموزگاران، مدیران و حتی روانشناسان متخصص در آسیب‌شناسی به ما یاد داده‌اند که چگونه نقاط ضعف خود را بشناسیم و تمام زندگی را صرف این موضوع کنیم که آن‌ها را برطرف کنیم.

بیشتر ما به جای اینکه بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنیم، بر رفع نقاط ضعف خود تمرکز می کنیم. در مدارس و محل کار، ما تشویق می‌شویم تا نقاط ضعف خود را جستجو کنیم و آنها را اصلاح کنیم. اما چرا؟ به هر حال، استفاده از نقاط قوت شما است که واقعاً شما را به سمت موفقیت سوق می دهد.چگونه می دانید که چیزی نقطه قوت است؟ شما می توانید با جستجوی فعالیت هایی که افراد در آن مهارت دارند و از انجام آنها لذت می برند، متوجه شوید. اگر بتوانند آن کارها را به طور مکرر انجام دهند، پس قدرت دارند.

این درحالی است که توانایی‌های ما منفعل و نادیده گرفته می‌شوند. مارکوس باکینگهام، یکی از نویسندگان کتاب پرفروش «اول تمام قوانین را نقض کنید» در کنار دونالد. او کلیفتون، رئیس مرکز آموزش و تحقیقات بین‌المللی گالوپ، اقدام انقلابی انجام داده‌اند و برنامه‌ای را ایجاد کرده‌اند تا به خوانندگان کمک کند که استعدادهای خود را شناسایی و آن‌ها را به توانایی تبدیل کنند و بر اساس آن، عملکردی نزدیک به حالت ایده‌آل داشته باشند.

البته گاهی اوقات کنترل آسیب ضروری است. با این حال، این نباید نقطه کانونی مدیریت کارمندان باشد زیرا اگر می خواهید کارکنان شما توسعه و رشد کنند و شرکت شما با آنها رشد کند، به رویکرد متفاوتی نیاز دارید.

ترکیب استعدادها با نقاط قوت

شما می توانید با ترکیب استعداد طبیعی با دانش و مهارت، قدرت خود را افزایش دهید. همه دوست دارند کارهایی را انجام دهند که در آن مهارت دارند. اما چرا ما در آن چیزها خوب هستیم؟ افسانه ای وجود دارد که می گوید با تمرین بهتر می شوید، اما این درست نیست! شما نقاط قوت خود را افزایش داده اید زیرا با استعداد طبیعی شروع کرده اید.

استعدادها الگوهای فکری و رفتاری هستند که بعضی کارها را برای شما آسان می کنند. شما ممکن است در برقراری ارتباط با غریبه ها عالی باشید، اما دیگران ممکن است معاشرت را به این راحتی نبینند. ما نمی‌توانیم استعدادهایمان را تغییر دهیم، اما می‌توانیم یاد بگیریم که از آنها به طور مؤثر برای موفقیت در زندگی استفاده کنیم. ما نمی توانیم همه چیز را در مورد یک موضوع یاد بگیریم. در عوض، ما باید نقاط قوت خود را شناسایی کرده و با مطالعه عمیق موضوع و یادگیری نحوه به کارگیری آن، آنها را توسعه دهیم.

دانش می تواند واقعی یا تجربی باشد. با کسب تجربه، شروع به توسعه مهارت هایی خواهید کرد که به شما کمک می کند در زمینه کاری خود برتر باشید. به عنوان مثال، اگر شما یک سخنران عمومی با تجربه هستید، در این صورت مهارت جذب کردن و جلب توجه مخاطبان خود را به دست خواهید آورد.

چرا باید کتاب نقاط قوت خود را بیابید را بخوانیم؟

راز مدیریت و موفقیت در این کتاب آشکار شده است، اما برای کشف این راز، از اطلاعات دست‌اول استفاده شده که به کمک 2000 نفر فارغ‌التحصیل یا حتی بیشتر به‌دست آمده است. نگرش ما به شغلمان و زندگی‌مان عوض شده است و دیگر مثل گذشته فکر نمی‌کنیم. سازمان‌ها و افراد می‌توانند از این کتاب به‌عنوان یک سرمایهٔ ارزشمند برای محقق کردن بزرگ‌ترین نیروهای بالقوه بهره‌مند شوند. وقتی افراد توانایی‌های خود را بدانند و این ایده‌ها در فرهنگ سازمان گنجانده شده باشد، آن سازمان، موفق خواهد بود.

این کتاب پربها به خوانندگان کمک می‌کند تا توانایی‌های منحصربه‌فردشان را کشف کنند و به کمال برسانند، این افراد می‌توانند به مدیران کمک کنند تا بر کارکنانی که توانایی‌های متفاوتی دارند، نظارت داشته باشند. کتاب نقاط قوت خود را بیابید بر اساس دیدگاه‌های منحصربه‌فرد افراد و سازمان‌های موفق و با کارکرد برتر نوشته شده است. بر اساس این دیدگاه‌ها می‌توان تفاوت‌های فردی و توانایی‌های بی‌همتای افراد را کشف کرد. این کتاب واقعاً کتابی مهم است.

این کتاب، کتابی است بر اساس سال‌ها تحقیقِ سازمان گالوپ که برای استفاده‌کنندگانش ملموس است و یک نقشهٔ راهنما را در اختیار ما قرار می‌دهد که بر اساس آن می‌توان کمپانی، سازمان یا تیم دلخواه را ایجاد کرد. این کتاب به ما کمک می‌کند که کارمندان بااستعداد را جذب کنیم، توانایی‌های آن‌ها را شناسایی کنیم و به ما راهی را ارائه می‌کند تا بر این توانایی‌ها مدیریت داشته باشیم و آن توانایی‌ها را برای پیشرفت کار، ارتقاء دهیم. این کار تنها راه مهم و کارگشا برای مدیریت بر افراد در طی هزارهٔ اخیر است.

درباره نویسندگان

مارکوس باکینگهام در سال 1987 با مدرک کارشناسی ارشد در رشته علوم اجتماعی و سیاسی از دانشگاه کمبریج فارغ التحصیل شد. باکینگهام در طول 17 سال کار خود با سازمان گالوپ، به رهبری تحقیقات در مورد بهترین رهبران، مدیران و محیط های کاری جهان کمک کرد. او از این تحقیق استفاده کرد و از آن به عنوان مبنایی برای دو کتاب پرفروش استفاده کرد: اول، همه قوانین را زیر پا بگذارید: بهترین مدیران جهان چه کاری انجام می دهند و اکنون، نقاط قوت خود را کشف کنید، که هم نویسنده و هم نویسنده اصلی آن بود.

باکینگهام که اکنون یک مشاور، نویسنده و سخنران مستقل است، موضوعی است که در نیویورک تایمز، فورچون و فست شرکت، یکی از مقامات برجسته جهان در زمینه بهره‌وری کارکنان و شیوه‌های رهبری و مدیریت در نظر گرفته می‌شود. او یکی از اعضای کمیته مشورتی وزیر امور خارجه در زمینه رهبری و مدیریت است. او با همسر و دو فرزندش در لس آنجلس زندگی می کند.

دونالد او. کلیفتون که از طرف انجمن روانشناسی آمریکا به‌عنوان پدر روانشناسی مبتنی بر توانایی‌ها لقب گرفته است. او طراح اصلی برنامه کاشف توانایی‌هاست. او در لینکلن واقع در ایالت نبراسکا زندگی می‌کند.

در بخش‌هایی از کتاب نقاط قوت خود را بیابید آمده است:

برای این‌که شفاف‌تر عمل کنیم، اجازه دهید بگوییم منظورمان از «نقطهٔ قوت» چیست. تعریفی که از این واژه در سراسر این کتاب استفاده خواهیم کرد کاملاً منحصربه‌فرد است: عملکردی پیوسته و نزدیک به حالت ایده‌آل در انجام یک فعالیت. با این تعریف، تصمیم‌گیری‌های دقیق پام و توانایی‌اش در دمیدن نیروی تازه به افراد سازمانش، نقاط قوت او محسوب می‌گردند. توانایی پائولا در نوشتن و اصلاح مقاله که با ویژگی مجله‌اش هم‌خوانی داشته باشد،‌ نقطهٔ قوت است.
در مورد مثال‌های مشهورتر، بازی‌های طولانی‌مدت تایگر وودز- بازیکن گلف- طول چوب و میلهٔ چوب گلفش، نقطهٔ قوت او هستند، اما توانایی او در بیرون کشیدن توپ از چاله در مقایسه با حرفه‌ای‌ها همیشگی نیست. پس این موضوع نقطهٔ قوت او محسوب نمی‌شود.
درزمینهٔ تجارت، نقطهٔ قوت بیل گیتس در ابتکار و تبدیل آن به کاربردهای عملی برای کاربران است، اما توانایی‌اش در رویارویی با اتهامات قانونی و بازرگانی به‌اندازهٔ شریکش استیو بالمر نیست، پس این موضوع نقطهٔ قوت او محسوب نمی‌شود. درزمینهٔ هنری، توانایی کول پورتر در خلق یک قطعه شعر نقطهٔ قوت او محسوب می‌شد، اما تلاش‌هایش برای خلق پیرنگ و شخصیت‌های قابل‌باور ثمری نداشت.
با این‌گونه تعریف نقطهٔ قوت، یعنی عملکرد پیوسته و نزدیک به حالت ایده‌آل در انجام فعالیت، ما سه اصل مهم از اصول یک زندگی قدرتمند را آشکار خواهیم کرد …