نویسنده: جاشوا گرین
مترجم : گیتی قاسمزاده
نوبت چاپ: اول 1400
تعداد صفحات: 556
عنوان انگلیسی: Moral Tribes
کتاب قبیلههای اخلاقی نوشتۀ جاشوا گرین با ترجمۀ گیتی قاسمزاده توسط نشر هورمزد منتشر شده است. قبیلههای اخلاقی به ما نشان میدهد که چه زمانی به غرایز خود اعتماد کنیم، چه زمانی به استدلال بپردازیم و چگونه استدلال صحیح میتواند ما را به جلو سوق دهد. نویسنده در ابتدای این کتابِ مفصل و پیچیده به شما قول میدهد که دیدتان را نسبت به مسائل اخلاقی روشنتر کند. نویسنده در این کتاب از مکانیزم تقابل احساس و عقل میگوید.
فهرست مطالب
مغز انسان بهگونهای طراحی شده است که قادر به زندگی قبیلهای با دیگران و کنارآمدن و یا مبارزه با آنها میباشد. با کوچکشدن جهان، خطوط اخلاقیای که ما را از هم جدا می کند برجستهتر و گیجکنندهتر میشوند. ما بر سر همه چیز از قوانین مالیاتی گرفته تا گرمشدن کرۀ زمین میجنگیم و نمیدانیم که کجا میتوانیم نقطۀ اشتراک خود را پیدا کنیم. قبیلههای اخلاقی با ترکیبی بزرگ از علوم اعصاب، روانشناسی و فلسفه، علل اساسی درگیری مدرن را آشکار کرده و مسیر روبهجلو را آشکار میکند.
دانیل گیلبرت دربارۀ کتاب قبیلههای اخلاقی میگوید: «قبیلههای اخلاقی یک شاهکار است؛ کاری برجسته و سرشار از ابتکار که خواندن دیدگاههایش بهطرز شگرفی لذتبخش است. تنها نکتۀ منفی کتاب این است که سرانجام به پایان میرسد!» |
جاشوا گرین در پی یافتن راهی برای پیداکردن «فرااخلاق» است. فرااخلاقی که بتواند گروههای انسانی با عقاید مختلف را کنار یکدیگر جمع کرده، از نزاعهای آنها بکاهد. او با استفاده از علوم اعصاب پیشرفته و تکنیکهای شناختی دریافته است مردم واقعاً چگونه تصمیمات اخلاقی میگیرند.
به این مثال توجه کنید: در بخش شرقی جنگلی انبوه و تاریک، چهار قبیلۀ مختلف در چهار جهت اصلی آن زندگی میکنند. در یک تابستان، آتشسوزی مهیبی در جنگل روی داد و آن را به خاکستر تبدیل کرد. پس از آن، باران شدیدی آمد و خیلی زود سرزمینی که زمانی پر از درختان گوناگون بود، به علفزاری پرنشیبوفراز تبدیل شد، بهشتی ایدئال برای چرای حیوانات. قبایل اطراف، هریک مدعی مالکیت این زمین شدند که خود تبدیل به دلیلی برای دعوا و منازعات بیشتر بین آنها شد. چهار قبیله درگیر جنگ با یکدیگر شدند و انسانها و حیوانات زیادی جان خود را از دست دادند. منازعات کوچک تبدیل به دشمنیهای خونین شد که آن هم جنگهای مرگبارتری را به بار آورد.
آمدن قبایل جدید اوضاع را از آنچه بود هم بدتر کرد؛ قبیلههایی که از مناطقی دوردست آمده بودند تا در این مراتع جدید ساکن شوند. قبیلههای جدید آدابورسوم و قوانینی داشتند که برای دیگران، اگر نگوییم مسخره، عجیب به نظر میآمد. مثلاً اینکه گوسفندهای سیاه نباید در همان محوطهای بخوابند که گوسفندان سفید در آن هستند. زنان باید در منظر عام لالۀ گوش خود را بپوشانند. آوازخواندن در روزهای چهارشنبه ممنوع است.
هر قبیله برای خود نوعی اخلاق عرفی دارد. قبیلههای مراتع جدید با هم وارد جنگ میشوند، نه به این دلیل که آدمهای اخلاقگرایی نیستند، بلکه به این دلیل که آنها به زندگی در مزارع، با دیدگاههای اخلاقی بسیار متفاوتی نگاه میکنند. گرین نام آن را «تراژدی اخلاق عرفی» میگذارد.
تمثیل مراتع جدید یک داستان است، اما تراژدی اخلاق عرفی یک واقعیت است. این تراژدی اساس زندگی امروزی و مدرن ما را تشکیل میدهد؛ تراژدی بسیار ریشهداری که در حوزۀ مسائل اخلاقی بین ما تفرقه به وجود آورده است. این کتاب برای کشف این مشکلات و درنهایت، حل آنها نگاشته شده است. نویسنده در این کتاب میخواهد شفافیت را به شما ارائه کند و به همراه این شفافیت، انگیزه و فرصت برای اینکه بتوانید نیروی خود را با افرادی که مشابه شما فکر میکنند، یکی کنید.
اخلاق، راهکار طبیعت برای ایجاد همکاری در بین اعضای گروه بوده تا آنها را قادر کند که در عین داشتن منافعی متعارض، در کنار هم با رفاه زندگی کنند. |
این کتاب تلاشی است برای اینکه اخلاق را از پایه بشناسید. کتاب حاضر به این موضوع میپردازد که اصلاً اخلاق چیست؟ چطور به ما رسیده و مغز ما چگونه آن را اجرا میکند؟ این کتاب دربارۀ ساختار ریشهای مسائل اخلاقی صحبت میکند و همینطور دربارۀ تفکیک مسائلی که مغز ما فطرتاً برای حل آنها پرورده شده، از مسائلی که مخصوصاً امروز و در این دوران مدرن با آنها روبهرو هستیم. سرانجام اینکه کتاب پیش رو به برداشت جدیدی از اخلاق میپردازد که با تبدیل آن به نوعی فلسفۀ جهانی اخلاق، همۀ افراد قبیلههای انسانی میتوانند در داشتن آن سهیم شوند.
در زمینۀ مسائل اخلاقی کتاب قبیلههای اخلاقی، دو نوع عمدۀ آن از هم تفکیک شدهاند. اولین نوع، بنیادیتر است و آن مسئلۀ تمایزگذاشتن بین «من» و «ما» است. به عبارت دیگر، خودخواهبودن در مقابلِ به فکر دیگران بودن. مغز اخلاقی ما بهگونهای طراحی شده است که میتواند این مشکل را حل کند. دومین نوع از مسائل اخلاقی، مشخصاً از نوع مدرن آن است: به معنای «ما» در مقابل «آنها». منافع و ارزشهای ما در مقابل منافع و ارزشهای آنها. این همان تراژدی اخلاقگرایی عرفی است که توسط تمثیل قیاسی مراتع جدید به آن اشاره گردید. درست است که مسئلۀ «ما» در مقابل «آنها» مشکلی دیرینه است، اما از نظر تاریخی، قبل از عصر حاضر این مشکل بیشتر تاکتیکی بوده تا اخلاقی. این مسئله علت عمدۀ بگومگوهای اخلاقی است که بین ما جدایی میافکند.
از دیدگاه بیولوژیکی، این موضوع چندان عجیب نیست؛ چون از نظر همین دیدگاه، مغز ما برای همکاریهای درونگروهی و رقابتهای بینگروهی طراحی شده است. عواملی که باعث عقیمماندن همکاری بینگروهی میشود اینها هستند: قبیلهگرایی (خودخواهیهای گروهی)، عدم توافق دربارۀ شرایط درست برای همکاری (فردگرایی یا جمعگرایی)، تمکینکردن از «اسامی معرفه»ی بومی (رهبران، خدایان، کتابهای مقدس)، سوگرایی در انصاف و درک سوگرایانه از واقعیت.
جاشوا گرین مغز انسان را به یک دوربین دوگانه دارای تنظیمات خودکار و دستی شبیه کرده است و برایمان شرح میدهد که در چه مواقعی باید از تنظیمات خودکار و در چه موقعیتهایی از تنظیمات دستی استفاده کنیم. به عقیدۀ او مغز انسان مجموعهای از انگیزههای اتوماتیک میباشد؛ انگیزههایی خودخواهانه که زندگی اجتماعی را به چالش میکشند و انگیزههایی اخلاقی که زندگی اجتماعی را امکانپذیر میکنند. مغز ما مانند یک دوربین دومنظوره، دارای تنظیم خودکار است: واکنشهای احساسی که ما را قادر میکند با استفاده از درسهای اندوختهشدۀ قبلی که ماحصل تجربیات ژنتیکی، فرهنگی و یا شخصی ماست، تصمیماتی کارآمد بگیریم. مغز ما سیستم تنظیم دستی هم دارد: ظرفیتی عمومی برای استدلال آگاهانه، عملی و صریح که امکان انعطافپذیری در تصمیمگیریهای انسانی را فراهم میکند.
فرایند دوگانۀ مغز، ماهیت خود را در بسیاری از تصمیمگیریهای روزمرۀ ما آشکار میکند. ما مغزهایی با فرایند دوگانه داریم، با فرایندی اتوماتیک که باعث میشود تفکرمان کارایی داشته باشد و با سیستمی دستی که باعث میشود تفکرمان انعطافپذیری داشته باشد. اینکه مغز اخلاقیمان را مشابه یک دوربین با دو سیستم در نظر میگیریم بسیار مفید است. نهصرفاً از این جهت که توضیحی مناسب برای روانشناسی اخلاقی است، بلکه از این جهت که برای سؤال مهم و عملی ما جوابی ارائه میکند.
جاشوا گرین در کتاب قبیلههای اخلاقی برای تبیین نقش فرایندهای هیجانی، نظریۀ فرایند دوگانه در قضاوت اخلاقی (dual-process theory of moral judgment) را مطرح میکند که هم اثرات فرایندهای شناختی و هم فرایندهای هیجانی در قضاوت اخلاقی شخصی (Personal moral judgment) و غیرشخصی (Impersonal moral judgment) را شامل میگردد:
فرایند اول: دربردارندۀ ارزیابی هشیارانه و منطقی از رویدادهاست که پاسخهای سودگرایانه ایجاد میکند. عقیده بر این است که فعالشدن این سیستم زمانی است که درگیری شخصی/ هیجانی با فرایند تصمیمگیری کاهش بیابد.
فرایند دوم: شامل پاسخهای عاطفی است و نتیجۀ شرایط هیجانی موجود در موقعیت است، در این موارد پاسخها تمایل به غیرسودگرایانه و غیرمنطقی بودن دارند.
با استفاده از نظریه فرایند دوگانه و همچنین روانشناسی تکاملی و سایر کارهای علوم اعصاب، کتاب قبیلههای اخلاقی نحوۀ بازی درونیات اخلاقی ما را بررسی میکند. |
دو تراژدی اخلاقی رفاه انسان را تهدید میکند. تراژدی اصلی، تراژدی منابع مشترک است؛ تراژدی خودخواهی و ناکامی انسان در اینکه «ما» را پیش از «من» قرار دهد (“من” در مقابل “ما”). راهحل طبیعت برای این مورد، اخلاق بوده است. اما تراژدی امروزی دوران مدرن، تراژدی اخلاق عرفی است و مسئلۀ زندگی در مراتع جدید (“ما” در مقابل “آنها”). در اینجا بدون شک اخلاق بخشی از راهحل است، اما بخشی از خود مشکل نیز محسوب میشود. در تراژدی مدرن، دقیقاً همان طرز تفکر اخلاقی که باعث همکاری درونگروهی میشود، همکاری بینگروهی را پس میزند. در داخل هر قبیله، گلهداران مزارع جدید به دلیل آرمانهای مشترک اخلاقی به یکدیگر متعهدند. اما بین قبیلهها شکافی درمورد آرمانهای اخلاقی وجود دارد. این نوعی بدبیاری است. اما تکامل اخلاق در جهت ایجاد همکاری جهانی نبوده، بلکه برعکس، بهعنوان ابزاری برای رقابتهای بینگروهی تکامل پیدا کرده است. به بیان دیگر، اخلاق برای جلوگیری از تراژدی منابع مشترک تکامل پیدا کرده و تکامل آن در جهت جلوگیری از تراژدی اخلاق عرفی نبوده است.
غرایز اخلاقی ما درمورد تراژدی منابع مشترک خوب عمل میکنند («من» در مقابل «ما») اما درمورد تراژدی اخلاق عرفی («ما» در مقابل «آنها») چندان عملکرد موفقی ندارند. پس کاری که مباحث این کتاب باید بکند این است که بگذارد غرایزمان ما را از میان وسوسههای روزمرۀ زندگی عبور داده («من» در مقابل «ما») و وقتی که زمان تفکر دربارۀ این موضوع میرسد که زندگی ما در مراتع جدید چگونه باید باشد، آنوقت ما را درگیر تفکر آشکار کند («ما» در مقابل «آنها»).
جاشوا گرین استاد روانشناسی دانشگاه هاروارد، محقق علوم اعصاب، فیلسوف و برندۀ جایزۀ استانتون انجمن فلسفه و روانشناسی آمریکا در سال 2012 است. عمدۀ شهرت او به دلیل نظریه فرایند دوگانه در روانشناسی اخلاق است. او در کتاب قبیلههای اخلاقی از مغز اخلاقی برایمان میگوید که تکاملش در بین افراد هر گروه مختلف بوده است. به دلیل چنین تکامل ناقصی و به علت باورهای اخلاقی متفاوت گروههای انسانی (قبیلههای انسانی) است که آنها دائم در حال نزاع با یکدیگرند. بیشتر تحقیقات و پژوهشهای گرین در زمینۀ قضاوت اخلاقی، تصمیمگیری و مسائل بنیادی علوم شناختی صورت پذیرفته است.
← در میان چنین ناامیدی درمورد آینده، بنیاد این کتاب اساساً بر خوشبینی است. اینکه ما میتوانیم شانس خود برای صلح و رفاه را با ارتقای ایدههایمان دربارۀ مسائل اخلاقی بیشتر کنیم.
← درک اخلاق به دو چیز نیاز دارد: در ابتدا باید درک درستی از ساختار مشکلات اخلاقی دوران مدرن پیدا کنیم و اینکه آنها چگونه از مشکلاتی که مغز ما برای حل آنها تکامل پیدا کرده، تمایز مییابند.
← کتاب پیش رو به برداشت جدیدی از اخلاق میپردازد که با تبدیل آن به نوعی فلسفۀ جهانی اخلاق، همۀ افراد قبیلههای انسانی میتوانند در داشتن آن سهیم شوند. این یک کتاب جاهطلبانه است.
← مردم فکر میکنند که انجام هر کاری که بهترین نتیجه را دارد، چیز بسیار خوبی است؛ اما زمانی به درک این حقیقت واقعاً نائل میشوند که دریابند آنچه شیفتهاش هستند، لزوماً بهترین نتیجه را در بر ندارد. این همان اندیشۀ پشت فایدهگرایی است، فلسفهای مدرن که صرفاً به خاطر درکی عام از آن ممکن است بهراحتی دچار سوءتعبیر شود.
← تراژدی منابع مشترک تراژدی خودخواهی است؛ اما تراژدی اخلاق عرفی تراژدی عدم انعطافپذیری اخلاقی است. نزاعهایی که در این مراتع جدید رخ میدهند به خاطر این نیست که گلهداران آدمهایی خودخواه، ناامید، غیراخلاقی و یا بیاخلاق هستند، بلکه به این خاطر است که آنها نمیتوانند از دیدگاههای محترم اخلاقی خود گامی آنطرفتر بگذارند.
← در یک دنیای ایدهآل، همه خودمان را به متخصصهایی تبدیل میکنیم که توانایی قضاوت درست با دانشی گسترده را دارا هستند. باتوجه به ناممکن بودن این شرایط، بهترین گزینهای که برایمان میماند تقلید از حکمت سقراط است: زمانی عاقلتر خواهیم شد که به نادانی خود اقرار و آن را تصدیق کنیم.
در پایان باید خاطرنشان کرد که شناخت طبیعت انسان، زیستشناسی و بیولوژی، ازجمله پیشزمینههای لازم برای خواندن کتاب قبیلههای اخلاقی است که تفکر ما را به چالش میکشد و خواننده را به ابعاد تازهای از خلاقیت دعوت میکند. جاشوا گرین در این کتاب بحثهایش را در قالب فرضیات و مسائل علمی مطرح میکند و تلاش میکند تا با ارائهٔ مستندات، به استدلالی قانعکننده برسد. موضوع این کتاب پرداختن به اخلاق به عنوان پایهٔ فرهنگ و تمدن بشری است و اینکه در ادامهٔ راه، این مفهوم در شناخت و پیشرفت نسل بشر چه تأثیری گذاشته است. کتاب جذاب قبیلههای اخلاقی شامل بحثهای متنوع و گستردهای میباشد که قادر است شما را ساعتها پای مطالعۀ آن بنشاند.
پیشنهادهای بیشتر هورمزد به شما ⇐ کتاب هفت اشتباه مرگبار تفکر، کتاب قدمزدن روی ماه با اینشتین |
تخفیف فوق العاده 15 درصدی تا آخر هفته
ارسال رایگان سفارشهای +200 هزار تومان
کپی کردن کد تخفیف kt15
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.