نویسنده: چارلز داهیگ
مترجم: رفیع رفیعی صفایی
نوبت چاپ: بیست و دوم 1401
تعداد صفحات:456
عنوان انگلیسی:Power of Habit
کتاب قدرت عادت نوشته ی چارلز داهیگ اولین بار در سالهای اول دهۀ نود توسط نشر هورمزد در ایران معرفی منتشر شده است. همه ی ما در برخی مواقع، به عمد انتخاب هایی می کنیم و بعد، دیگر به آن ها فکر نمی کنیم. اما همچنان به انجام دادنشان ادامه می دهیم. البته، اغلب اینچنین اتفاق نمی افتد. تغییر عادت های رفتاری یکی از مهم ترین مباحثی است که یادگیری آن برای همگان ضروری است.
فهرست مطالب
اما در برخی مواقع دیگر نیز، هوشیارانه تصمیم می گیریم که چه میزان غذا بخوریم. هنگامی که به اداره می رسیم، بر چه چیزی تمرکز کنیم. در چه فواصلی نوشیدنی میل کنیم یا چه زمانی را به ورزش کردن بپردازیم. اما پس از مدتی، دیگر انتحاب نمی کنیم و به طور خودکار رفتار می کنیم. این روند نتیجه ی طبیعی عصب شناسی مغز ماست و با درک اینکه چگونه این اتفاق رخ می دهد، می توانیم الگوهای لازم را بازسازی کنیم. البته، این بار به همان نحوی که خودمان می خواهیم.
چارلز داهیگ در کتاب قدرت عادت به بررسی سوالات اخلاقی درباره ی مسائل مشکل آفرین می پردازد. سوالاتی از این قبیل که اگر قاتلی در بریتانیا به طرز متقاعد کننده ای اثبات کند عاداتش او را به قتل واداشته اند آیا آزاد خواهد شد.؟ هر یک از فصل ها حول محور این مبحث مهم و اساسی شکل می گیرد. چناچه بتوانیم چگونگی عملکرد عادات را دریابیم، آیا می توانیم آن ها را تغییر دهیم.؟ این کتاب بر گرفته از صدها مطالعه ی علمی و مصاحبه با بیش از سیصد دانشمند، مدیر و تحقیقات انجام شده در چندین شرکت است.
بیشتر تصمیماتی که در طول روز می گیریم، ممکن است تصمیم گیری های عاقلانه ای به نظر برسند؛ اما در واقع، همیشه این چنین نیست. این تصمیمات همان عادت های ما هستند. هر تصمیمی به نوبه ی خود شاید کاری بسیار کوچک باشد؛ مثلا، غذاهایی که سفارش می دهیم، سخنانی که هر شب به فرزندانمان می گوییم، پولی که خرج می کنیم یا در بانک پس اندازمان می شود. آن زمان که ورزش می کنیم، نحوه ی ساماندهی به افکارمان و…. اما انجام دادن همین کارهای روزمره بر سماجت، خلاقیت، امنیت مالی و شادی ما تاثیر فراوانی می گذارند. در کتاب قدرت عادت می خوانیم که بیش از 40 درصد از کارهایی که افراد به صورت روزانه انجام می دهند تصمیمات واقعی نیستند، بلکه عادت های رفتاری اند.
آیا می خواهید سریع به خواب بروید و سرحال از خواب بیدار شوید؟ پس به الگوهای شبانه ی خود و کارهایی توجه کنید که به صورت خودکار در هنگام برخاستن از خواب انجام می دهید. آیا می خواهید دویدن را برای خود آسان کنید؟ مقدمات اجرای این کار را فراهم کنید تا کم کم آن را به برنامه ای روزانه مبدل سازید.
تغییر عادت های رفتاری فقط شامل حال افراد نمی شود؛ حتی اگر صاحبان شرکت ها نیز بر تغییر عادات تمرکز کنند، کل سازمان ها دستخوش این تغییر خواهند شد. شرکت هایی مانند «پروکتر اند گمبل» (پی اند جی)، «استارباکس»، «آلکوآ» و «تارگت» از چنین نگرش جسورانه ای استفاده می کنند: تحت تاثیر قرار دادن شیوه ی اجرایی کارها، برای کنترل چگونگی برقراری ارتباط و بین کارکنان و حتی برای تاثیر بر نحوه ی خرید مشتریان. بدون اینکه حتی مشتریان متوجه این مسئله باشند.
کتاب چارلز داهیگ «قدرت عادت، چرایی کارهایی که در زندگی و کسب و کار انجام می دهیم»، به مدت 62 هفته در لیست پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز قرار داشته است. این کتاب به انتخاب دانشگاه هاروارد در لیست تاثیرگذارترین کتاب ها برای مدیران قرار گرفت. |
یکی از روش های کلود.سی هاپکینز در شغلش، یافتن مقدمات ساده برای متقاعد کردن مصرف کنندگان به استفاده ی روزانه از محصولات او بود؛ برای مثال، او کواکر اوتز را به عنوان برشتوک یا غلات صبحانه می فروخت. محصولی که انرژی لازم را برای 24 ساعت فراهم می کرد؛ مشروط بر آنکه هر روز صبح، یک کاسه از آن می خوردید. او با دوره گردی، داروهای تقویتی می فروخت که دل دردها، درد مفاصل، پوست حساس و مشکلات زنان را درمان می کرد، اما فقط به این شرط که داروها را، با ظهور نخستین علائم استفاده می کردند. خیلی زود، افراد به خوردن بلغور جو، هنگام صبح و نوشیدن محلول داخل بطری های قهوه ای رنگ، در هنگام خستگی، روی آوردند. رویدادی که در هفته اغلب دوبار اتفاق می افتاد.
برای فروش خمیر دندان پپسودنت، هاپکینز به مقدمه ای نیاز داشت که استفاده ی روزانه از آن را توجیح کند. او مطالعه ی کتاب های دندان پزشکی را شروع کرد و بعدها نوشت: «خواندن این کتاب ها خسته کننده بود.» اما در اواسط یکی از کتاب ها به پلاک یا جرم روی دندان اشاره شده بود که هاپکینز بعدها آن را «لایه ای نازک» نامید. این اطلاعات جرقه ی ایده ای جذاب را در ذهنش روشن کرد. او مصمم شد که خمیردندان را «خالق زیبایی» معرفی کند.
چارلز داهیگ نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی، به خاطر نوشته هایش در زمینه ی کسب و کار، توانست جایزه پولیترز نیویورک تایمز (معتبرترین جایزه روزنامه نگاری در آمریکا) را از آن خود کند. داهیگ، فارغ التحصیل مدرسه کسب و کار هاروارد است و با کتاب قدرتمندش به نام قدرت عادت، چرایی کارهایی که در زندگی و کسب و کار انجام می دهیم». تاثیر قدرتمندی بر زندگی و کار بسیاری از مردم، در کشورهای مختلف گذاشت. روزنامه ی نیویورک تایمز، قسمت هایی از کتاب داهیگ، را تحت عنوان «چگونه شرکت ها اسرار شما را می فهمند» منتشر نموده است. همچنین این کتاب در لیست چهارده کتاب قدرتمند دنیا قرار گرفته است.
عادات رفتارهای ناخودآگاهی هستند که می توانند بر روال زندگی روزانه ما حکومت کنند. دانشمندان نشان دادهاند که مغز انسان نمیتواند عادتهای خوب یا بد را تشخیص دهد. بلکه به هر دو نوع اجازه میدهد در یک حلقه بارها و بارها اجرا شوند. عادات ما علیرغم قدرتشان، سنگ تمام نمی گذارند.
نویسنده در فصل اول داستان یوجین پالی را روایت می کند که به دلیل بیماری، حافظه خود را از دست داد. محققان دریافتند که با وجود از دست دادن حافظه، او همچنان قادر به ایجاد عادات جدید است. در اینجا داهیگ حلقه عادت را توضیح میدهد که شامل یک نشانه، یک روال یا روتین، و یک پاداش است و در بقیه کتاب به آن اشاره میکند.
در فصل دوم، داهیگ دو مطالعه موردی شرکتی را بررسی می کند. اولین مورد داستان خمیر دندان پپسودنت است که هری هاپکینز، کارشناس بازاریابی، آن را به مردم آمریکا که به ندرت دندان های خود را مسواک زده بودند فروخت. چندین دهه بعد، پروکتر اند گمبل استراتژی مشابهی را برای فروش اسپری خوشبوکننده فبرز خود اتخاذ کردند. هر دو شرکت درک کردند که دستکاری میل مصرف کنندگان، به فروش محصولات آنها، کمک می کند.
فصل سوم “قاعده طلایی” تغییر عادت را بررسی می کند، که ادعا می کند ما هرگز نمی توانیم عادت های رفتاری خود را به طور کامل حذف کنیم، فقط می توانیم آنها را تغییر دهیم. داهیگ با استفاده از مطالعات موردی متعدد، از جمله داستان تونی دانگیف مربی فوتبال و باب ویلسون از الکلیهای گمنام، فرآیند تغییر تنها بخش معمولی حلقه عادت (نشانه > روتین > پاداش) را با حفظ نشانه و پاداش بررسی میکند.
در فصل چهارم او به بررسی عادات اصلی می پردازد، که انواع عادت هایی هستند که نقش مهمی در زندگی ما دارند. پس از تغییر، عادات کلیدی شروع به تأثیر بر سایر عادت های مرتبط می کند. رهبران می توانند با هدف قرار دادن یک عادت اصلی در ابتدا، یاد بگیرند که سازمان خود را بهبود بخشند. داهیگ داستان پل اونیل را روایت می کند که مدیرعامل شرکت آلومینیوم آلکورا شد. اونیل یک عادت اساسی در شرکت را هدف قرار داد – ایمنی کارکنان – قدمی که در نهایت باعث بهبود سایر عادات سازمانی شد.
فصل پنجم کتاب قدرت عادت نوشتۀ چارلز داهیگ نقش نیروی اراده را در فرآیند تغییر عادات ما شرح می دهد. شرکتها میتوانند قدرت اراده را به کارکنان آموزش دهند و از این طریق هم فرد و هم سازمان را بهبود بخشند. نویسنده از مطالعه موردی استارباکس استفاده میکند، شرکتی که زمانی را به آموزش نیروی اراده به کارمندانش اختصاص میدهد.
داهیگ در فصل ششم به دو سازمان اشاره می کند که از لحاظ تاریخی عادات سازمانی ضعیفی داشتند. بیمارستان رود آیلند و متروی لندن هر دو لحظات بحرانی را در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم تجربه کردند و به رهبری خود فرصتی برای تغییر شکل روالهای سازمانی دادند.
فصل هفتم بررسی می کند که چگونه شرکت های بزرگ مانند تارگت از عادات خرج کردن مصرف کنندگان، برای فروش بهتر محصولات خود استفاده می کنند. از آنجایی که انسان ها چیزهایی را ترجیح می دهند که آشنا هستند و نسبت به محصولات ناشناخته محتاط هستند. شرکت ها یاد گرفته اند که اشیاء جدید را در محیطی قابل تشخیص بسته بندی کنند. داهیگ این استراتژی بازاریابی را حلقه آشنایی می نامد.
فصل هشتم نحوه عملکرد عادات را در جوامع بزرگتر ارزیابی می کند. با استفاده از دو مطالعه موردی، بایکوت اتوبوس مونتگومری در سال 1955 و کلیسای بزرگ سادلبک در کالیفرنیا، داهیگ نشان میدهد که چگونه پیوندهای قوی و ضعیف جامعه، جنبشهای اجتماعی را به جلو میبرد. بدون پیوندهای اجتماعی، جنبش های اجتماعی شکست می خورند.
و در فصل آخر، نویسنده این سوال را مطرح میکند که آیا افراد برای عادات بدشان مقصر هستند یا خیر. داهیگ داستان دو نفر را بررسی می کند که هر دو با قانون دچار مشکل شده اند. دادگاه ها یک نفر را مقصر اعمال خود و دیگری را بی گناه تشخیص دادند، اگرچه هر دو از روی غریزه و عادت عمل می کردند. داهیگ توضیح می دهد که تفاوت اصلی بین این دو، آگاهی یک نفر از عادت بد خود بود. در ادامه، داهیگ چند گام کوتاه برای رسیدگی به عادات به ما ارائه می دهد. نویسنده هشدار می دهد که هیچ راه حل واحد و سریعی برای تغییر عادت های رفتاری ما وجود ندارد.
روزانه صدها عادت بر ما تأثیر میگذارند، آنها ما را راهنمایی میکنند که چگونه صبحها لباس بپوشیم، با بچههایمان صحبت کنیم و شبها به خواب برویم. آنها بر آنچه برای ناهار می خوریم، نحوه تجارت ما، و اینکه آیا بعد از کار ورزش می کنیم یا آبجو می خوریم، تأثیر می گذارند. هر کدام از آنها نشانه های متفاوتی دارند و پاداش منحصر به فردی را ارائه می دهند. برخی ساده و برخی دیگر پیچیده هستند و از محرک های عاطفی استفاده می کنند. اما هر عادتی، صرف نظر از پیچیدگی آن، انعطاف پذیر است.
عادت ها شکل پذیر هستند. آنها را می توان تغییر داد و اصلاح کرد. اما این به شما بستگی دارد که تصمیم بگیرید این تغییر را ایجاد و عملی کنید.
این بدان معناست که برای شناسایی نشانهها و پاداشهایی که روالهای پشت عادات شما را هدایت میکنند سخت تلاش کنید و سپس یافتن جایگزینهایی برای کمک به ایجاد تغییر. اما نکته اصلی این است: تغییر ممکن است. و تمام آن ها تحت کنترل آگاهانه شما است که انتخاب کنید آیا می خواهید عادت هایی را ایجاد کنید که به خودتان کمک کنید تا تغییراتی را که خواهان و سزاوارید در زندگی ایجاد کنید. بیایید این خلاصه کتاب را با آخرین نقل قول مهم به پایان برسانیم تا به ما کمک کند ایده های بزرگ را به زندگی مان بیاوریم:
“وقتی فهمیدید که عادتها میتوانند تغییر کنند، این آزادی و مسئولیت را دارید که آنها را بازسازی کنید. وقتی فهمیدید که عادتها را میتوان بازسازی کرد، درک قدرت عادت آسانتر میشود و تنها گزینه باقی مانده این است که دست به کار شوید.”
تخفیف فوق العاده 15 درصدی تا آخر هفته
ارسال رایگان سفارشهای +200 هزار تومان
کپی کردن کد تخفیف kt15
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.