خلاقیت همان نوآوری نیست اما شما به هر دو آنها نیاز دارید
- خلاقیت پوشش دهنده اختراعات و رشدی که توسط نوآوری انجام می شود نیست. با این حال، نوآوری بدون حضور افراد خلاق اتفاق نمی افتد.
- خلاقیت آفرینی یعنی افراد خارج از چهارچوب ها فکر کنند و بعضی اوقات برخلاف هنجارها پیش بروند.
اگر اجازه دهید که بوروکراسی و روال های اداری دست و پا گیر خلاقیت را متوقف کند، نوآوری در شرکت قربانی خواهد شد و به رقبای خود اجازه خواهید داد با رشد و گرفتن سهم بیشتری در بازار پیشرفت کنند
فهرست مطالب
خلاقیت و نوآوری دو کلمه ای هستند که در جلسات طوفان فکری، نشست های سازمانی و ماموریت شرکت ها به وفور مورد استفاده قرار می گیرند. شکی نیست که این ارزش ها در محیط های کاری مدرن با سرعت بالا، غنیمت شمرده می شوند اما آیا رهبرانی که از این اصطلاحات استفاده می کنند واقعاً تفاوت بین آنها را می دانند؟
خلاقیت چیست؟
خلاقیت که بیشتر جزو خصوصیات انسانی محسوب می شود، خودش را در توانایی های ما هنگام حل چالش ها یا مشکلات و ارائه راه حل های جدید نشان می دهد. شاون هانتر، نویسنده کتاب خارج از محدوده فکر کن: چگونه رهبران نوآور نتایج استثنایی را هدایت می کنند (مجله وایلی، 2013)، خلاقیت را تحت عنوان توانایی یا اجرای چیزی بدیع یا غیرمعمول تعریف می کند.
کلید اصلی این است که خلاقیت به تنهایی فقط در حد یک ایده باقی می ماند و به واقعیت نمی پیوندد. جالب است بدانید که خلاقیت برای افراد بسیار خاص است. حیوانات راهی برای برقراری ارتباط و بیان ایده ندارند و بخش عمده ای از فعالیت هایشان توسط غریزه یا از روی الگو انجام می شود.
نوآوری چیست؟
هانتر با تعریف خود به این مسئله ارزش و اهمیت فراوانی می دهد: «نوآوری، اجرا یا ایجاد چیز جدیدی است که برای دیگران ارزش افزوده ایجاد می کند. نوآوری در قالب ابزار، جنبه مادی یا کمک مشکلی را حل کرده و مزیت ایجاد می کند. این ابزارها محدود به انسان نیستند برای مثال، طبق اظهارات مرکز ساینس تایم، پرندگان و میمون ها از چوبها برای بیرون کشیدن غذا از مکان های تنگ استفاده می کنند. بنابراین، نوآوری برای گونه های مختلف در شرایط و محیط های متفاوت به مراتب امکان پذیر است.
چرا نوآوری و خلاقیت مهم هستند؟
وقتی اجرای یک ایده ممکن می شود، نوآوری آسانتر می شود. خلاقیت اولین قدمی است که در وهله اول مشخص می کند آیا چیزی ممکن است یا خیر. اما نوآوری بجای ژرف اندیشی بیشتر عملی است که علی رغم چالش ها و مقاومت، کارها را به واقعیت عینی تبدیل می کند. هر دو این ها عواملی ضروری در کسب و کار هستند، اما قثط یکی از آنها به درآمد و سود واقعی تعبیر می شود.
کتاب منحنی خلاقیت نوشتهی آلن گانت با ترجمهی فاطمه نبی زاده توسط نشر هورمزد منتشر شده است. این کتاب در پی یافتن پاسخ این پرسش است که چگونه میتوان بهترین ایده را در بهترین زمان پرورش داد؟ ازقرارمعلوم، افسانههای پیرامون خلاقیت صرفاً عقیدهای غیرعلمی است. لازم نیست که همانند مردان ایکس، ابرقدرت متولد شوید تا مقام والای هنری یا کارآفرینی به دست آورید. |
رهبران کسب و کار غالباً بدون درک اینکه خلاقیت و نوآوری دو مقوله جدا از هم هستند این دو را با یکدیگر جایگزین می کنند.هانتر به خبرگزاری بیزنس نیوز گفت: «خلاقیت لزوماً همان نوآوری نیست. اگر یک جلسه طوفان فکری تشکیل دهید و ده ها ایده جدید در سر بپرورانید، فقط خلاقیت خود را نشان داده اید، مادامیکه چیزی عملی نشود، هیچ نوآوری به وجود نیامده است.»
هانتر خاطرنشان کرد:« بسیاری از رهبران به جای ایجاد محصولات جدید، فرآیندها و تعامل بر ایجاد خلاقیت در تقاضا تأکید دارند. نوآوری یک جعبه سیاه مرموز نیست.بلکه ترفند کوچکی در فرآیندها، محصولات یا تعاملات فعلی می باشد. با تمرکز بر روی روند نوآوری و نه روی دلاوری افراد خلاق، می توان نوآوری را در مقیاس های بزرگتری خلق کرد.
نمونه خوب نوآوری که توسط کارن گیلچریست در CNBC منتشر شد، سرگئی پتروسوف بود. او نیاز به یک ابزار نرم افزاری را با یک اتصال کم مصرف برای جت های لوکس با مسافرانی که مایل به اشتراک گذاری سفر با یکدیگر هستند، را می دید. تمام بخش های این ابزار در بازار وجود داشتند اما این پتروسوف بود که از طریق نرم افزار، پل بین آنها را ساخت و توانست یک شرکت کاملاً جدید به نام جت اسمارتر ایجاد کند.
بعلاوه، فرایندها قابل تکرار و مقیاس پذیر هستند اما یک فرد خلاق اینطور نیست. پتروسوف یکی از کسانی بود که در ایجاد بازار جدید دست داشت اما کد نرم افزاری او توسط دیگر برنامه نویسان به راحتی قابل تکرار بود. اگر رهبران تفاوت بین خلاقیت و نوآوری را درک کنند، می توانند بر روی الهام بخشی اعضای تیم خود کار کنند و فرهنگی ایجاد کنند که از این ارزش ها پشتیبانی کند.
چگونه خلاقیت و نوآوری را توسعه دهیم؟
هانتر گفت: «در حالی که رهبران می توانند نوآوری را تقویت کنند، سازمان به عنوان یک واحد کل باید از طریق زیبایی فرهنگ و شیوه طراحی فرآیندهای خود از نوآوری پشتیبانی کند.گاهی اوقات بهترین راه برای ایجاد نوآوری این است که اجازه دهیم فعالیت سازمان از چهارچوب ها منحرف شود زیرا ممکن است به نتایج مثبتی منجر شود.»
بخشی از مسئله این است که مردم به تصویرسازی و توسعه چشم اندازهای جدید امکانپذیر بپردازند. خلاقیت اغلب با فرهنگ و هنر همراه است، اما لزوماً نمی خواهد لئوناردو داوینچی باشید. مهم این است که فرد بتواند خارج از هنجارها و چهارچوب ها امکانات جدیدی را تصور کند.
اینجاست که ایده های قابل اجرا شروع می شوند. در حقیقت، طبق بررسی نشریه دانشگاه هاروارد، باید برخی ایده ها را با عموم سپاری امتحان کرد تا فرصت بیشتری برای سبک و سنگین کردن ایده ایجاد کرد. البته مرحله سخت تر دریافت ایده های بزرگ و تبدیل آنها به یک نمونه اولیه فیزیکی یا فنی می باشد.
هانتر تولد نوشیدنی فراپاچینو محبوب امروزی استارباکس را به عنوان نمونه ای از اینکه چگونه رهبران به کارکنان خود فضای انحراف دادند و به خلاقیت اجازه شکوفایی در نوآوری را دادند ، اشاره می کند. در اوایل دهه 1990، کارکنان شعبه استارباکس سانتا مونیکا، کالیفرنیا نوشیدنی جدیدی را اختراع کردند و از یک مدیر اجرایی خواستند که این محصول را به دفتر مرکزی پیشنهاد دهد، جایی که در نهایت این پیشنهاد رد شد. بعداً، همان فروشگاه نوشیدنی دیگری (فراپاچینو) را اختراع کرد و مدیر اجرایی از کارمندان خواست تا بی سر و صدا نوشیدنی را تهیه و به مشتریان محلی بفروشند. این نوشیدنی به سرعت مورد پسند واقع شد و هنگامی که ارزش آن ثابت شد، گروه مدیریت این ایده موفق را در سراسر کشور به اجرا گذاشتند.
هانتر گفت:« فراپاچینو یکی از محبوب ترین و سودآورترین نوشیدنی استارباکس بود و طبق اظهارات معاونت فروش و عملیات استارباکس، آقای هوارد بهار، این اتفاق افتاد زیرا به شخصی اجازه داده شد و حتی تشویق شد تا محصول جدیدی را آزمایش کند که از خط تولید اصلی شرکت منحرف شده است.
خلاقیت و نوآوری در کارآفرینی چیست؟
به طور خلاصه، این دو عنصر در کنار هم باعث حرکت قایق کسب وکار می شوند: هنجارها همیشه هم چیز خوبی نیستند، بنابراین چه کاری از دستمان ساخته است؟ آیا می توانیم آن را به واقعیت تبدیل کنیم؟ این روال همیشه یک روند قابل قبول نیست. طبق گفته توماس چامورو در مقاله محرم راز کسب و کار ، خلاق بودن می تواند به مشاغل مردم در سازمان های موجود آسیب برساند زیرا خلاقیت خام یا بدتر از آن نوآوری اثری نخواهد داشت و اثبات کننده نقص هنجارها می باشد. به گفته او، کارآفرینی به خلاقیت و نوآوری بستگی دارد تا فرصت های منحصر به فرد، اختلال در بازار و جریان های جدید درآمدزایی ایجاد کند. اگر دانشمندان فقط به خطوط تلفن سیمی و ماهواره ها برای ارتباط بسنده می کردند، اینترنت هرگز اتفاق نمی افتاد. امروزه تقریباً هیچ کاری بدون دسترسی به دیجیتال کارایی نخواهد داشت.
بنابراین، خلاقیت و نوآوری باهم مورد نیاز هستند، اما خلاقیت حکم جرقه را دارد و نوآوری مانند فشار آوردن به پدال گاز است تا کار به نتیجه برسد.