هدفمند بودن؛ راه نهایی برای موفقیت
ازآنجاییکه تقریباً هدفمند بودن بهعنوان راهحل نهایی برای موفقیت در نظر گرفتهشده است، ناامیدی در هدف داشتن میتواند بسیار سخت باشد. احساس پوچی، سردرگمی و اضطراب در مورد زندگی و آینده ما روزبهروز بیشتر میشود. آنوقت چه بر سر ما میآید؟
فهرست مطالب
به هر گوشه ای که خیره می شوید می بینید که دیگران در حال حرکت به جلو هستند، اما شما فقط ایستادهاید. از رفتن به سرکار میترسید، گروهی از دوستان صمیمی ندارید. به نظر میرسد همه افراد اهداف و رؤیاهایی دارند اما شما نمیتوانید آن را در خود پیدا کنید.
چرا نمیتوانید هدف داشته باشید؟
اهداف از خواستهها شروع میشوند. برای اینکه چیزی تبدیل به آرزوی شما شود، باید یا شما را هیجانزده کند یا برایتان مهم باشد. اهداف یا خواستهها درواقع نوعی تصمیم هستند که به «مواد تشکیلدهنده» زیادی بر اساس خود درونی شما نیاز دارند: باورها، ارزشها، علایق شما، نه دنیای بیرون.
اگرچه این درست است که عوامل خارجی ممکن است جرقه را شروع کنند، اما شما و ارزشهای درونی تان هستند که نگرش نهایی نسبت به آن را تعیین میکنند؛ بنابراین، اگر تصمیمی نمیگیرید، احتمالاً مواد اولیه کافی ندارید. شما درک کافی از خودتان برای ایجاد اهداف ندارید.
هدفمند بودن فقط نتیجه شناخت خوب خود است. اهداف منعکسکننده شخصیت شما هستند؛ بنابراین اگر اهداف واضحی را در آینه نمیبینید، احتمالاً به این دلیل است که «خود» واضحی در مقابل آینه نیست. شما نمیتوانید اهداف خود را در زندگی پیدا کنید زیرا هنوز خودتان را پیدا نکردهاید.
چرا نمیتوانید خودتان را پیدا کنید؟
توقعات دیگران شما را از هدفمند بودن دور می کند
ما تحتفشار شدید جامعه خود هستیم. از زمانی که به دنیا آمدهایم، پیوسته مجبور بودهایم انتظارات دیگران را برآورده کنیم: فرزند خوبی برای والدینمان، دانشآموز خوبی برای معلمانمان و شهروند خوبی برای جامعه باشیم.
ما بهعنوان بچههای کوچک، آنچه را که دیگران به ما میگویند انجام دهید را دنبال میکنیم زیرا آگاهی ما از جهان محدود است. همانطور که بزرگ شدیم، به این کار ادامه دادیم زیرا بهسادگی عادت کردیم که مجبور نباشیم برای خودمان فکر کنیم. به همین دلیل است که وقتی به سنی میرسیم، مثلاً 20 سالگی، زمانی که زندگیمان با تصمیم خودمان است، عصبانی میشویم زیرا دیگر نمیدانیم چه چیزی را دوست داریم یا دوست نداریم. هدفمند بودن را یاد نگرفتیم.
والدین ما ممکن است ما را تایید کنند؛ اما آیا خودمان هم همین فکر را میکنیم؟ ما نمیدانیم، زیرا هرگز نپرسیدیم. سالها راضی کردن انتظارات دیگران بهطور منفعلانه باعث از دست دادن خودمان شد. ما بهسادگی عادت کردیم که به ما گفته شود چهکار کنیم و دیگر از خودمان نپرسیم که واقعاً چهکاری میخواهیم انجام دهیم.
زمانی که دید شما توسط انتظارات دیگران تیرهوتار میشود، بهسادگی از دیدن خود منحرف میشوید.
راهحل: یاد بگیرید در کاری که انجام میدهید مراقب باشید، به احساسات خود توجه کنید و در صورت امکان آنها را یادداشت کنید. با توجه به هر کاری که انجام میدهید، خود را مشاهده کنید. هر وقت کاری انجام میدهید، صحبتی می کنید، فیلم تماشا می کنید، به سرکار می روید، شام می خورید، با مردم صحبت می کنید، متوجه شوید که چه احساسی دارید، چه چیزی را دوست دارید یا دوست ندارید. بهتدریج، شما قادر خواهید بود تصمیم بگیرید که چه چیزی را میخواهید یا نمیخواهید، ازاینرو انتظارات و اهداف خود را شکل می دهید و گامی در جهت هدفمند بودن برمیدارید. |
حواس پرتی و اظهارنظر دیگران
اینیک نبرد مداوم برای همه، بهویژه افراد 20 ساله، بوده است تا بفهمند چه کسانی هستند و چگونه هویت خود را توسعه دهند. بهعبارتدیگر، ما باید بجنگیم تا ارزشهای اصلی، تواناییهای خود و آنچه میخواهیم در زندگی انجام دهیم را دریابیم.
در مسیر خود، بهاحتمالزیاد چندین بار با اظهارنظر منفی از سوی دیگران مواجه میشویم: «این کار شما موقتی است، بهزودی خسته میشوید.» یا «شما برای این کار کوتاهی نکردهاید. شما نمیتوانید این کار را انجام دهید.»، یا «این برای شما خوب نیست، چگونه میخواهید از آن درآمد کسب کنید؟ بهتر است روی آنچه مهم است تمرکز کنید.» و … .
باور نداشتن به خود، ارزشها و تواناییهایمان باعث میشود نتوانیم با اظهار نظرها کنار بیاییم. این تبدیل به یک کاتالیزور سمی میشود که ترس از دستیابی به هیچ هدفی را تقویت میکند، بنابراین ما حتی بیشتر و بیشتر مخالفان را باور میکنیم. هنگامیکه بیشازحد به دیگران گوش میدهیم و به ندای درونی خود اعتماد نمیکنیم، در طول زمان ندای درونی مان دیگر با ما صحبت نمیکند.
چگونه شروع کنید: دوباره تلاش کنید، این بار با آنچه دوست دارید بیشتر به خودتان فشار بیاورید و دوستانی پیدا کنید که از شما حمایت کنند. شروع به انجام کاری برای خود کنید، سرگرمیای که برایتان جالب است، پروژهای برای اشتیاق ازدسترفتهتان از دوران دبیرستان، عادتی که فکر میکنید داشتن آن خوب است،… و این بار آن را تا آخر انجام دهید، در مقابل هرگونه اظهار نظر منفی اطرافیان. |
نکاتی در مورد چگونگی ایجاد مقاومت در برابر اظهارنظر دیگران:
از آنها بهعنوان انگیزه خود استفاده کنید: این طرد شدن ها به شما فرصتی میدهد تا تواناییهای خود را به دیگران و حتی خودتان ثابت کنید. کسانی را بیابید که به انتخاب شما ایماندارند و اجازه دهید این دوستان اعتمادبهنفس شما را تقویت کنند و شما را به انجام کاری که باید انجام دهید تشویق کنند. با خود دلسوزانه رفتار کنید، با خود همانطور که دوست مورد اعتمادتان صحبت میکند، صحبت کنید.
توجه زیاد به گذشته مانع هدفمند بودن
ما احتمالاً بهجایی نمیرسیم، زیرا درگذشته خود گیرکردهایم و در مقابل تغییر مقاومت میکنیم. کسی که در دوران مدرسه و دانشگاه دانشآموز ممتازی بود، اکنون به مدرسه زندگی پرتابشده است، ممکن است دیگر تمایلی برای تعیین اهداف جدید نداشته باشد، زیرا او بیشازحد گذشته را به یاد میآورد.
یک ورزشکار حرفهای که قبلاً در یکرشته کامل تسلط داشت و اکنون بازنشسته شده است، ممکن است از تلاش در یک بخش جدید خودداری کند زیرا فکر میکرد قبلاً به اوج حرفه خود رسیده است؛ مانند این افراد، ما نیز ممکن است بیشازحد به نسخه گذشته خودمان چسبیده باشیم که ناخودآگاه در برابر تکامل مقاومت میکنیم.
مسئله این است که اقدامات مختلف نتایج متفاوتی به همراه دارد. وضعیتی که اکنون در آن قرار دارید نتیجه تمام تجربیات گذشته شماست. اگر میخواهید موقعیت جدیدی ایجاد کنید، باید تجربیات جدیدی را برای خود فراهم کنید. شما قادر به تغییر هستید، اما ابتدا باید باور کنید که میتوانید.
راه حل: تمرکز خود را از «خود قدیمی» به «خود جدیدی» که میتوانید باشید و اقداماتی که اکنون میتوانید انجام دهید تا آن «شمای جدید» باشید، تغییر دهید. زندگی جدیدی را شروع کنید تا یک خود جدید بسازید. چند پیشنهاد در مورد چگونگی:
|
هنگامیکه هدف جدیدی را انتخاب و آن را امتحان میکنید، ممکن است دچار ترس شوید که آیا کار جدید را درست انجام میدهید، آیا این کار شما را بهجایی هدایت میکند یا دوباره شما را در سردرگمی رها میکند. اگر چنین است، دیگر نگران انجام آن نباشید و ابتدا آن را شروع کنید. در غیر این صورت، شما همیشه با آن درگیر خواهید بود.
چرا جاه طلبی ندارید؟
رسانهها و فرهنگ عمومی غالباً رؤیاها و علایق شما را بهعنوان چیزهایی توصیف میکنند که فقط باید کشف کنید. گنجینههایی که در اعماق وجود شما دفن شدهاند که اگر بتوانید آنها را کشف کنید به زندگی شما هدف و معنا میبخشد. این طرز فکر همیشه درست نیست.
انسانها در حدود 50 سال گذشته واقعاً به چنین چیزهایی فکر میکردند و روی آنها تمرکز میکردند – قبل از آن، کار فقط کار بود و تا زمانی که شما زنده بودید، در زندگی موفق بودید. چیزی بسیار ساده و اساسی در مورد این مفهوم وجود دارد.
اگر احساس آرامش میکنید و کاری را انجام میدهید که خوب است اما عالی نیست، اگر در هیچ زمینهای متخصص یا برنده مشهوری نیستید، نیازی نیست احساس گناه کنید یا احساس کنید که در حال شکست هستید. این موفقیت است! به یاد داشته باشید که ارزش زندگی شما با درآمد بهدستآمده، کشورهایی که دیده اید یا تعداد دنبال کنندگان در شبکه های اجتماعی اندازهگیری نمیشود. فقط روی یافتن سلامتی و آرامش خود تمرکز کنید. |
چگونه هدفمند بودن را زندگی کنیم؟
اهداف تعیین کنید، فقط شروع کنید
در بسیاری از مواقع کلید تبدیلشدن به فردی باانگیزه، پرانرژی و جاهطلب این است که شروع به تعیین اهداف تازه کنید. هیچ جایگزینی وجود ندارد به یاد داشته باشید: هر کاری که بهطور مداوم انجام دهید، به همان تبدیل میشوید. شما نتیجه عادات خود هستید. برای تغییر فردی که هستید، شروع کنید مانند فردی که میخواهید باشید. تا زمانی کارکنید که نگرشها و تمایلات آن شخص به خودتان تبدیل شود. در ابتدا سخت و ناخوشایند است اما واقعاً جواب می دهد.
برنامهریزی دقیق یا مجموعهای از اهداف را برای خود در نظر بگیرید تا بلندپروازیهای خود را شروع کنید؛ اما گامهای سنجیده بردارید – بدانید که اگر اهداف خیلی بلندپروازانه ای تعیین کنید، دررسیدن به آنها شکست خواهید خورد. تعداد مناسبی از موارد را در لیست کارهای خود قرار دهید.
گسترش دوستی و یافتن هدف
این ممکن است برای افراد درونگرا ناپسند به نظر برسد، اما حتی آنها نیز از تعامل انسانی سود میبرند. ملاقات با مردم و تبادل افکار و عقاید با آنها چشمان شما را به روی دنیا و آنچه ممکن است باز میکند. بهعلاوه، شنیدن صحبت دیگران در مورد علایقشان مسری است. اگر فقط نگاه کنید، انجمنها و گروههای بزرگ زیادی وجود دارد که میتوانید به آنها بپیوندید. بهخصوص اگر احساس میکنید که هدف ندارید.
هدف داشتن و غلبه بر ترس
بسیاری از مردم هرگز از حاشیه امن خود خارج نمیشوند، زیرا میترسند در نظر دیگران احمق به نظر برسند، میترسند تلاش کنند برای چیزی که ممکن است نتیجه ای فوری نداشته باشد.
آن ها می گویند: «من نمیخواهم در نظر دیگران احمق به نظر برسم.» هیچکس بدون آزمون و خطا و شکست خوردن در هیچ کاری موفق نشده است. اگر منتظر بمانید تا سرنوشت تخصصی جادویی به شما عطا کند، هرگز شروع نخواهید کرد. تجربه تنها راه برای مهارت در کارها است.
«من نمیخواهم تلاش خود را برای چیزی که شکست میخورد هدر دهم.» اگر در کاری تازهکار هستید، هر کاری که انجام دهید احتمالاً شکست خواهد خورد؛ اما از این نتیجه نترسید. در عوض، از این طرز فکر درست استفاده کنید. این همان چیزی است که واقعاً موفقیت طولانیمدت و تکرارپذیر ایجاد میکند. سرمایهگذاری روی مهارت و تجربه خود را شروع کنید.
افسردگی مانعی برای هدفمند بودن
یکی دیگر از دلایل رایج عدم انگیزه و جاهطلبی افراد، ریشه در عدم تعادل شیمیایی روانی و افسردگی دارد. افسردگی یک شغل متوسط را به شغلی وحشتناک تبدیل میکند و تمام قدرت اراده را از انسان سلب میکند. وقتی افسردگی شروع میشود، هدفمند بودن آرزویی دور و دراز می شود، انگیزه از بین میرود. اشتیاق از بین میرود. همه چیز بی اهمیت می شود.
اگر این وضعیت شماست، اقدامات لازم را برای مراجعه به مشاور یا روانشناس انجام دهید. در صورت لزوم از داروهای تجویزشده استفاده کنید. افسردگی یک گودال بسیار عمیق است که باید از آن خارج شد و برای بیرون آمدن به چیزی بیش از یک فوران دورهای اراده نیاز دارد. شما نیاز به تعهدی آهنین به عادات سالم دارید، یعنی ورزش زیاد، دریافت نور خورشید، تعامل با افرادی که به نفس و عرت نفس شما را بالا میبرند. شما نمیخواهید خودتان را مجبور کنید که همه این چیزها را به دست آورید، اما این تنها راه است. درست مانند تغذیه یک ماهی یا نگهداری از یک گیاه گلدانی، مغز شما برای شاد بودن به مواد اولیه روزانه نیاز دارد.
از انزوای تاریک خود بیرون بیایید، از افسردگی فاصله بگیرید، دوستان تازه پیدا کنید، به جامعه بپیوندید. زمان آن فرارسیده است که این حواسپرتیها را کنار بگذارید و یاد بگیرید که روی خودتان تمرکز کنید، از خودآگاهی در کارهای بسیار کوچک و روزانه شروع کنید تا خودتان را بهتر درک کنید. عزتنفس خود را بسازید، برای تغییر آمادهباشید.
درنهایت، میتوانید در مورد کاری که واقعاً میخواهید انجام دهید، تصمیم بگیرید. یکراه عالی برای شروع یک زندگی رضایتبخشتر، ایجاد عادات مثبتی است که از سلامت جسمی و روانی شما حمایت میکند، بهرهوری و شادی را در زندگی شما افزایش میدهد. آن وقت از اینکه چگونه سطوح طبیعی جاهطلبی و انگیزه شما به شما بازمیگردد شگفتزده خواهید شد. |