اگر نتوانیم لجبازی مان را کنترل کنیم …
آیا تابهحال فکر کردهاید که چرا برخی افراد اینقدر لجباز هستند؟ علت لجبازی در افراد چیست؟ این خصیصه یک ویژگی شخصیتی است که در آن فرد از تغییر عقیده خود در مورد چیزی امتناع میورزد یا از تغییر نظر در مورد تصمیمی که گرفته امتناع میکند.
افراد لجباز به عقاید و نظرات خود پایبند هستند. همچنین مقاومت شدیدی در برابر تغییر دارند، بهخصوص زمانی که دیگران تغییر را به آنها تحمیل میکنند. یک فرد لجباز این نگرش را دارد که «نه نمیخواهم و تو نمیتوانی مرا مجبور کنی».
چرا مردم لجباز هستند؟
افراد لجباز همیشه لجباز نبوده یا نیستند. ممکن است برخی رویدادها یا فعلوانفعالات خاص وجود داشته باشد که باعث لجبازی آنها شود. برای اینکه بفهمیم چرا برخی افراد لجباز هستند، ابتدا باید این واقعیت را به خود یادآوری کنیم که بیشتر رفتارهای انسان پاداش جویی یا پرهیز از درد است.
ممکن است پنج فرد لجباز به پنج دلیل کاملاً متفاوت لجباز باشند، بنابراین در این مقاله سعی میکنیم به شما نشان دهیم که چگونه میتوانید دلیل لجبازی کسی را بفهمید.
پاداشها باعث لجبازی افراد میشود
گاهی اوقات ممکن است یک فرد فقط به این دلیل لجباز باشد که میداند لجبازی به او کمک میکند به آنچه میخواهد برسد. در این صورت ممکن است فرد از لجبازی خود برای جلوگیری از مقاومتی که دیگران برای جلوگیری از دستیابی فرد لجوج به خواسته خود میکنند، استفاده کند.
برای مثال، وقتی کودک میآموزد که لجبازی راه خوبی برای راضی کردن والدینش است، از آن بهعنوان ابزاری برای رسیدن به آنچه میخواهد استفاده میکند. بچههای لوس معمولاً اینگونه رفتار میکنند.
اگر کودک تنها با درخواست یا راههای خوب دیگر به آنچه میخواهد نرسد، احتمالاً لجبازی میکند، مگر اینکه والدینش اجازه رفتار لجبازانه را ندهند. اگر این برای او کارساز باشد، پس او به چنین رفتاری ادامه خواهد داد تا به دریافت پاداش ادامه دهد. از سوی دیگر، زمانی که والدین کنترل، مالکیت و همه تصمیمات مربوط به فرزندشان را خودشان بر عهده میگیرند، کودک فکر میکند که آزادی او درخطر است.
اینیک دلیل رایج است که چرا در اواخر کودکی یا در سنین نوجوانی، برخی از کودکان سرکش و لجباز میشوند. در این مورد، لجبازی یک مکانیسم دفاعی است که توسط فرد برای اجتناب از درد ناشی از کنترل شدن توسط دیگران استفاده میشود.
ما این نوع لجبازی را در روابط نیز مشاهده میکنیم. بهعنوانمثال، اگر کسی به شخصی بگوید که همسرش بیشازحد خودخواه و کنترلکننده است، ممکن است ناگهان لجباز شود، حتی اگر قبلاً رفتار عادی داشته باشد. این امر باعث میشود که همسر از اینکه چه چیزی باعث این تغییر ناگهانی در رفتار او شده است، بیخبر بماند.
لجبازی و هویت
افراد لجباز بهشدت به عقاید، عقاید، عقاید و سلیقههای خود وابسته هستند. آنها نمیتوانند تحمل کنند که کسی با آنها مخالف باشد زیرا مخالفت با آنها به معنای مخالفت با آنهاست. آنها به حدی لجباز میشوند که حتی نظر دیگران را در نظر نمیگیرند زیرا از طرف افرادی که با آنها مخالف هستند احساس خطر میکنند.
پس بهنوعی این هم نوعی از درد پرهیز است. این نوع لجبازی میتواند مانع رشد فرد شود و بر روابط او با مردم تأثیر بدی بگذارد. برخی با اجتناب کامل از افرادی که با آنها موافق نیستند یکقدم فراتر میروند تا بتوانند در دنیای ایدهها و نظرات خود زندگی کنند.
احساسات پنهان خصومت
برخی افراد لجبازانه رفتار میکنند تا دیگران را آزار دهند. ممکن است درگذشته برای آنها نوعی درد ایجاد کرده باشید و اکنون آنها بهصورت منفعلانه و پرخاشگرانه به شما پاسخ میدهند. لجبازی به آنها اجازه میدهد تا احساسات پنهانی از نفرت و خصومت خود را نسبت به شما رها کنند.
برخورد با یک فرد لجباز
برخورد با یک فرد لجباز ممکن است دشوار باشد زیرا آنها تمایل دارند که ذهن بسته و انعطافناپذیر باشند. بااینحال، اگر سعی کنید عمیقتر کاوش کنید و دلیل واقعی لجبازی آنها را بیابید، برخورد با آنها بسیار آسانتر میشود.
حتی میتوانید مستقیماً سعی کنید از آنها بپرسید که چرا آنها اینقدر لجباز هستند. این میتواند آنها را وادار کند که خودآگاه شوند و در مورد رفتار خود تأمل کنند.
به خاطر داشته باشید که یک فرد لجباز از کنترل شدن متنفر است؛ بنابراین بههیچوجه نباید به آنها این احساس را بدهید که شما آنها را کنترل میکنید. اگر هدف شما تغییر رفتار آنهاست، باید نیازهای عمیقتر آنها را بدون کنترل کردن، برطرف کنید. تعادل کلید موفقیت در بسیاری از زمینههای زندگی است… شما نمیخواهید خیلی سخت باشید، اما نمیخواهید خیلی نرم باشید.
شما باید به تواناییها و دانش خود اطمینان داشته باشید، اما همچنین باید بتوانید تشخیص دهید که چه زمانی اشتباه میکنید و کسی را که ممکن است بهتر میداند را تصدیق کنید. بیشتر چیزهای عالی بهتنهایی ساخته نمیشوند – آنها یک تلاش گروهی هستند. دوستی، روابط، تجارت، هر تلاش مشترک واقعاً. آنها زمانی شکل میگیرند که مردم باهم متحد شوند و باهم کار کنند.
…
درس واضح است: اجازه ندهید لجبازی شما مانع پیشرفت معنادار شود!
اما کار برای کاهش لجبازی به این معنی نیست که باید به خودتان اجازه دهید که همهجا راه بروید یا مورد سوءاستفاده قرار بگیرید. گاهی اوقات لازم است زمانی که میدانید حق با شماست، موضع خود را حفظ کنید. کلید یافتن تعادل است. بدانید چه زمانی باید محکم بایستید و بدانید چه زمانی باید اجازه دهید همهچیز پیش برود یا به شخص دیگری اجازه دهید راه خود را ادامه دهد.
هدفی که باید برای آن تلاش کرد این است که اطمینان حاصل شود که هرگونه تأثیر منفی بر زندگی یا رفاه شما در فرآیند تصمیمگیری شما بهعنوان بخشی از توجه شما محاسبه میشود.
چرا؟
زیرا گاهی اوقات شما در روحیه سازش و کار باهم، بهخصوص در روابط شخصی، دچار میشوید. افراد دیگر نیز این کار را خواهند کرد. لجبازی میتواند در زمینههای مختلف زندگی کاملاً سمی باشد زیرا افراد لجباز تمایل دارند احساسات افراد اطراف خود را در نظر نگیرند. این باعث میشود آن افراد احساس کنند که احساسات یا افکارشان بیاهمیت است.
اینیک راه سریع و کارآمد برای از بین بردن کامل اعتماد و بازگرداندن هر پیشرفتی است که به دست آوردهاید.
چگونه یک فرد اینقدر لجبازی نمیکند؟
خب، خیلی از اینها بستگی به این دارد که چرا شما لجباز هستید.
چرا من یک فرد لجباز هستم؟
برخی افراد هستند که دیدگاهی کاملاً خودمحور دارند. آنها بهسادگی افراد اطراف خود را قادر یا قادر به انجام استانداردهای موردنظر خود نمیدانند.
آنها به یک عمل یا انتخابهای طرف مقابل نگاه میکنند و تصمیم میگیرند که خودشان بهتر میتوانند آن را انجام دهند! آنها فکر میکنند که کامل هستند. خطاناپذیر. چرا تلاش برای کار کردن یا درک دیدگاه دیگران را درحالیکه بههرحال نمیخواهند آن را بهدرستی دریافت کنند، بهزحمت بیاندازیم؟
این لجبازی شدید ممکن است به برخی از مسائل شخصیتی در فرد اشاره کند، مانند خودشیفتگی؛ اما … این افراد لجبازترین نیستند. بیشتر افراد لجباز آنقدر خودخور نیستند که نتوانند با هیچکس دیگری کار کنند. خیلیها همیشه لجباز نیستند، فقط در لحظات خاصی که آن ویژگی خاص در آنها ایجاد میشود.
ممکن است با تصویر آن شخص از خود مرتبط باشد. آنها ممکن است چیزها را تغییر ندهند زیرا احساس میکنند که آنها همین هستند. آنها ممکن است نیاز داشته باشند که کارها را به روش خاصی انجام دهند زیرا احساس میکنند باید این کار را انجام دهند. برخی افراد احساس میکنند که لجبازی تنها راه برای به دست آوردن آنچه میخواهند یا نیاز دارند از زندگی است.
آنها از همکاری با دیگران امتناع میورزند زیرا سازش را بهجای نقطه قوت، ضعف میدانند. ممکن است از آن شخص به خاطر مشارکتهای گذشتهاش سوءاستفاده شده یا نادیده گرفتهشده باشد و بنابراین برای اطمینان از تکرار نشدن آن، افراط میکنند.
و سپس شما افرادی را خواهید داشت که بهسادگی باید احساس کنند که کنترل را در دست دارند. این میتواند به تعدادی از مشکلات مختلف مانند بیاعتمادی، ناامنی یا اضطراب عمومی اشاره کند. فقدان کنترل میتواند ناراحتکننده باشد زیرا به یک فرآیند ذهنی مرتبط است که آنها ناخودآگاه با اعمال کنترل بر موقعیت یا محیط اطراف خود سعی در حذف آن دارند.
چگونه میتوانم از یک فرد لجباز بودن دستبردارم؟
- قضاوت را در مورد شخص دیگر یا روش عمل محفوظ نگهدارید.
مردم تمایل دارند فوراً در مورد آنچه احساس میکنند نتیجه مثبت یا منفی به همراه خواهد داشت به نتیجه برسند. بسیاری از مردم قدرت گزینه سوم – محفوظ بودن قضاوت خود را نمیدانند.
بهجای رسیدن به یک نتیجه مثبت یا منفی، بهسادگی اطلاعات را در نظر بگیرید و در نظر بگیرید. این شما را از پرش فوری به یک واکنش احساسی بازمیدارد.
فروتنی به معنای پایینتر بودن از دیگران نیست. این در مورد نگهداشتن همه در یک سطح برابر است، ازجمله خودتان.
با انجام این کار، میتوانید از قضاوتهای فوری درباره افکار دیگران، شایستگیها، انتخاب اعمال یا نحوه زندگیشان دستبردارید.
آنها ممکن است دلایل خوبی برای انتخابهایی که انجام میدهند داشته باشند. دلایلی که ممکن است از آنها بیخبر باشید. دلایلی که در نظر نگرفتهاید.
- به خودتان یادآوری کنید که شما فقط یک انسان هستید و همیشه حق با شما نیست.
چک نفس باید یکچیز تواضع باشد. یک فرد باید به یاد داشته باشد که آنها فقط یک ذهن در دریای میلیاردها هستند.
دیدگاههای بیرونی و همچنین افرادی که زندگی خود را وقف درک موضوعات خاصی کردهاند.
قرار نیست همیشه حق با شما باشد و این اشکالی ندارد.
هیچکس هرگز نیست. به همین دلیل است که همکاری و بازخورد بیرونی میتواند در زندگی شما بسیار مفید باشد. شما حقدارید دیدگاه و نظرات خود را داشته باشید، اما دیگران نیز حقدارند.
- از گامهای کوچک برای ایجاد اعتماد با افراد دیگر استفاده کنید.
استفاده از گامهای کوچک برای ایجاد اعتماد با افراد دیگر به شما این فرصت را میدهد که قبل از سرمایهگذاری قابلتوجه ببینید که آنها چه نوع فردی هستند.
برخی از افراد هستند که اجازه میدهند هر مقدار آزادی یا قدرت مستقیماً به سرشان برود. وقتی به آنها آزادی عمل کافی داده شود تا نشان دهند واقعاً چه کسی هستند، معمولاً بهراحتی قابلتشخیص هستند.
اگر درگذشته با افرادی که از اعتماد شما سوءاستفاده میکنند، مشکل داشتهاید، این اولین قدم خوب است.
لازم نیست – یا حتی ایده خوبی – فقط درها را بازکنید و از صمیم قلب به کسی اعتماد کنید بدون هیچ نوع غربالگری. این فقط باعث میشود که افراد سمی یا مخرب از شما سوءاستفاده کنند.
- اجازه دهید مردم در مورد مسائل مهم برای آنها که برای شما منفی نیست راه خودشان را داشته باشند.
سازش یک مهارت است. گاهی اوقات به این معنی است که اجازه دهید یک شخص در مورد چیزی که فکر میکند مهم است، راه بیفتد.
لازم نیست شما تصمیمگیرنده یا محرک اصلی در پس هر تصمیمی باشید. بهعلاوه، این مزیت را به افراد دیگر میدهد که در هر کاری که میخواهید انجام دهید، سرمایهگذاری میکنند.
توانایی سازش باعث تقویت روابط نزدیکتر و اعتماد عمیقتر میشود.
طرفدار سوءاستفاده یا سوءاستفاده قرار نگیرید، بلکه اجازه دهید دیگران راه خودشان را در مورد بعضی چیزها داشته باشند، حتی اگر به این معنی باشد که کارها را به همان اندازه که دوست دارید انجام ندهید.
یادگیری با انجام دادن برای افراد مفید است و این برای کنار گذاشتن کنترل و اجازه دادن به شخص دیگری برای رهبری است.
نکته کلیدی این است که ابتدا در نظر بگیرید که یک تصمیم یا کار چقدر برای شما مهم است. برای شما دشوار خواهد بود که از کنترل چیزهایی که برای شما اهمیت زیادی دارند، دست بکشید.
بنابراین اجازه دهید دیگران مسئولیت امور بیاهمیتتری را بر عهده بگیرند، جایی که شما نمیخواهید وارد عمل شوید و آنها را مجبور کنید آنها را به روش شما انجام دهند.
پسازآن، در نظر بگیرید که چه احساسی دارید که بهطرف مقابل اجازه میدهید مسئولیت را بر عهده بگیرد. مزایای آن را در نظر بگیرید، مانند عدم نیاز بهصرف زمان زیادی برای فکر کردن یا برنامهریزی.
آیا واقعاً آنقدر بد یا سخت بود که فکر میکردید؟
- هنگام تلاش برای ایجاد این تغییرات با خود صبور و مهربان باشید.
تغییر یکشبه اتفاق نمیافتد. چالشبرانگیز است، نیاز به زمان دارد و برای تغییر بخشی از شخصیت شما به تلاش مداوم نیاز دارد. لجبازی فرقی نمیکند.
احتمالاً مرتکب اشتباه خواهید شد و لغزش خواهید کرد. تصمیمات بدی میگیرید و همهچیز درست پیش نمیرود. زمانی که باید رها کنید پاشنههای خود را فرومیبرید و زمانی که باید روی پای خود بایستید رها میکنید.
هرچند این اشکالی ندارد. همه اینها بخشی از روند کلی خودسازی است.
خودتان را ببخشید و در صورت خرابکاری دوباره تلاش کنید. هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، باگذشت زمان و تمرین آسانتر میشود. درنهایت، لجبازی شما به قاطعیت سالم و خاص تبدیل خواهد شد.