اصل پیشرفت | ترزا امابیل
خرید کتاب اصل پیشرفت نوشته ترزا امابیل و استیون کرامرکتاب اصل پیشرفت نوشته ی ترزا امابیل و استیون کرامر شاهکاریست مدیریتی که برای رهبران و مدیران مشتاقی که می خواهند مسیری درست به همراه کارمندانشان داشته باشند. تاثیرات شگفت انگیزی را بر روی زندگی درون سازمانی، خلاقیت محیط کاری، بهره وری بالا و تعهد کاری و همکاری را بر روی افراد بگذارد. |
کتاب اصل پیشرفت | ترزا امابیل و استیون کرامر
اصل پیشرفت؛ تاثیر شگفتانگیز پیروزهای کوچک بر شادی، تعامل مثبت و خلاقیت در محیط کار
نویسنده: ترزا امابیل، استیون کرامر(Teresa Amabile)؛ ترجمه: ریحانه توکلی / ناشر: هورمزد
تعداد صفحه: 275
قیمت: 29000
قطع: رقعی
چاپ: دورنگ
شــــابک: 9-33-5361-600-978
نوبت چاپ: اول،1397
مقدمه
فصل اول :صحنههایی از حفره های سازمانی
فصل دوم: پویایی زندگی درون سازمانی
فصل سوم: تاثیر زندگی درون سازمانی
فصل چهارم: کشف اصل پیشرفت
فصل پنجم: اصل پیشرفت
فصل ششم: عامل کاتالیزور
فصل هفتم: عامل تغذیه
فصل هشتم: در پایان روز
فصل نهم: مراقبت از زندگی درون سازمانی
درباره امابیل و استیون کرامر نویسنده کتاب اصل پیشرفت
ترزا امابیل متولد 15 ژوئن 1950، مدرس امریکایی و استاد مدیریتی کسبوکار در بخش مدیریتی کارآفرینی مدرسه کسبوکار هاروارد است.
به واسطه تحقیقات و نوشتههایش در زمینه خلاقیت معروف است. ترزا امابیل در کتاب اصل پیشرفت؛ به بررسی زندگی روزمرهی دورن سازمانی و تاثیر آن بر روی مردم و اجرای آنها پرداخته است. تحقیقات او در زمینه خلاقیت، تولید، نوآوری و زندگی درون کار واحساس و درک و انگیزه درونی افراد نسبت به وقایعی که در محل کار رخ میدهد، می پردازد.
آخرین یافتههای ترزا امابیل را میتوان در کتاب اصل پیشرفت؛شادی، همکاری و خلاقیت در شرکتها مشاهده کرد. این کتاب در مجله کسبوکار هاروارد، که با کمک همسرش دکتر استیون کرامر منتشر شد. او بیش از 100 مقاله علمی در بهترین مجلات در زمینه روانشناسی مثل مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی و روانشناسی امریکایی و همچنین در زمینه مدیریت مثل فصلنامه علمی مدیریت، مجله دانشگاه مدیریت را به چاپ رسانده است.
او تئوریها، نتایج تحقیقات و یافتههای عملیاش را در انجمنهای مختلف از جمله انجمن اقتصادی جهان در داووس،دانشگاه سالانه نهاد ریاست جمهوری جوان و در کنفرانس سالانه نوآوری پیاده کرد.
ترزا امابیل با کارکردن با گروههای مختلف کسبوکار، دولت و آموزش به بینش عمیق دست یافته است. امایبل د رمدرسه کسبوکار هاروارد موفق به کسب مدرک MBA شد. او همچنین در دانشگاه برندیس، روانشناسی اجتماعی، روانشناسی سازمانی، روانشناسی خلاقیت و آمار را آموخت.
در عصر کنونی، رهبران براساس قوانین متعارف مدیریت، کارکنان را مدیریت میکنند. آن ها بااستعدادترین افراد را استخدام میکنند، برای گسترش این استعدادها به آنها انگیزه میدهند، بادقت عملکرد آنها را زیر نظر میگیرند و در نهایت، کارآمدترین افراد را نگه میدارند.
این اقدامات بسیار مهماند، اما منحصراً تکیهکردن بر آنها نیز بهمعنای اتکا بر فرضیهای معیوب و ناقص است. بر اساس این فرضیه، عملکرد هر کس فقط بر انگیزۀ ذاتیاش متکی است. در این راستا، جیم کالینز، استاد مدیریت، تأکید میکند که انتخاب افراد مناسب در مسیر کار و زندگی بسیار مهم و حیاتی است. بسیاری از مدیران از این نتیجهگیری ساده فرار میکنند، درحالیکه مهمترین وظیفۀ هر مدیر است.
یکی از وظایف بنیادین مدیران، مدیریتِ پیشرفت است، اما متأسفانه قوانین متعارف این موضوع بسیار مهم را نادیده گرفته است. بر اساس قوانین جدیدی که نتیجۀ پژوهش ماست، قدرت نفوذ مدیریت واقعی زمانی مشخص میشود که مدیران بر پیشرفت تمرکز کرده باشند؛ چیزی سرراستتر از تمرکز بر ویژگیهای فردی. وقتی برای تسهیل پیشرفت افرادی که برایتان اهمیت دارند کاری انجام میدهید، مدیریتکردن آنها و سازمان راحتتر میشود و پیشرفت دوام بیشتری خواهد داشت.
لازم نیست روان افراد را تحلیل کنید یا انگیزهشان را دستکاری کنید. کمککردن به موفقیت آنها زندگی کاری خوب و عملکرد قوی آنها را تضمین میکند. این شیوه بسیار مؤثرتر از اتکای صرف بر انگیزه است. اگر شیوۀ مدیریتتان بر مبنای پیشرفت نباشد، هوش یا برنامهریزی انگیزشی بههیچوجه باعث نجات آن روز شما نمیشود. داستانهای تیمهای ما شاهدی بر این مدعاست.
کتاب اصل پیشرفت برای چه کسانی نوشته شده است؟
کتاب اصل پیشرفت، کتابی پژوهشی و تحقیقاتی است که ترزا امابایل به همراه همسرش استیون کرامر به پرسش هایی که در ورای زندگی دورن سازمانی اتفاق میافتاد پاسخ میدهد.
پرسشهای از قبیل چه چیزی بر خلاقیت در محیط کار ثاثیرگذار است؟
برای تفکرات و احساسات کارمندان چه اتفاقی میافتد که گاه عملکردی خلاقانه و مطلوب و گاه در درازمدت ناراضی و ناامید هستند؟
زمانی که میخواهند تلاش کنند که مسائل دورن شرکت را حل کنند، چه چیزی میتواند محرک آنها باشد؟
این زوج با استناد به پژوهشهای سی و چند سال گذشته روی هفت شرکت مطالعه عمیقی انجام دادند که، رویدادهای روزمرهای را در شرکتها بررسی کردهاند
آنها صرفا شرکت گوگل را مورد مطالعه قرار ندادند، شرکتهایی را در نظر گرفتند که همانند شرکت گوگل به موفقیتی چشم گیر دست پیدا کردهاند و سالها در صنعت خود یکه تاز بود. کارمندانی با انگیزه پرورش دادند که سالهای سال به کار خود افتخار کردند و شور و اشتیاقی فراوان برای کارکردن در شرکت داشتند.
در مقابل کسب و کارهایی کوچک و نوپا و گاه قدیمی و معروف که کارمندانی ناموفق و ناراضی و عملکردی ضعیف داشتند.
مدیریت امری دشوار و در عین حال حیاتی و مهم است. در حقیقت، دانش متعارف مدیریت مسیر روانی بر روی زندگی کارمندان را مشخص می کند. ابعادی مانند خلاقیت، بهره وری، تعهد کاری و همکاری تاثیری چند بعدی بر روی زندگی کارمندان و هم چنین عملکردشان دارد که این تاثیرات را زندگی دورن سازمانی می نامیم.
در کتاب اصل پیشرفت سخن از مدیران و رهبران موفقی که سازمان را به سوی موفقیت میبرند و نیرویی مثبت و جلو رونده برای پشتیبان زندگی درون سازمانی کارمندانشان هستند و از طرفی مدیران نالایق و ضعیفی که نه تنها درک درستی از مدیریت ندارند بلکه سازمان را به ورطه نابودی میبردند و برای کارکنان چیزی جز ناامیدی مطلق باقی نمیگذارند.
قدرت موفقیتها و شکستها
پیروزیهای کوچک یا رویدادهای ظاهراً کوچکی که به پیشرفت منجر میشوند مزیتهای زیادی برای زندگی درونسازمانی به ارمغان میآورند که گاهی گامهای بزرگی بهسوی پیشرفت محسوب میشوند. مدیران میتوانند چنین رویدادهایی را تسهیل کنند.
از سوی دیگر، شکستهای ظاهراً کوچک کیفیت زندگی درونسازمانی را پایین میآورند. برای مثال، وقتی افراد در پایان روز در بهترین حالت قرار دارند، بیگمان در کارشان پیشرفت داشتهاند و اگر در بدترین حالت هستند، بیگمان با موانعی روبهرو بودهاند. در واقع، زندگی درونسازمانی تحت تأثیر پیشرفت و شکست قرار دارد که در حقیقت، همان «اصل پیشرفت» است.
شاید در بهترین و بدترین روزها بدیهی باشد، اما برای تمام روزها قابل استناد است.
در واقع، رویدادهای مثبت و منفی کوچک فرصتهای روانشناختی هستند؛ فرصتهایی که اگر مثبت باشند نقش تقویتکننده و در صورتیکه منفی باشند نقش تضعیفکننده خواهند داشت. بنابراین، هنگامیکه کارکنانتان را مدیریت میکنید، باید روی موضوعات کوچک سخت کار کنید.
کارل وایک در مقالهاش چنین استدلال کرده بود: «زمانیکه بتوانیم در ابتدا در مقیاس کوچک به مشکلات اجتماعی با موفقیت نزدیک شویم، آنگاه میتوانیم مشکلات را به شیوهای نوآورانه حل کنیم.
دربارۀ کتاب کار تیمی موثر بیشتر بدانیم: شاخصه های تیم های موفق دنیل کویل؛ نوشتن یک کتاب مانند سفر، انسان را تغییر میدهد. در طی این چهار سال که روی کتاب کار تیمی موثر کار میکردم توجهم به نکات و لحظات ظریفی جلب شد که قبلاً متوجه آن نبودم. |
زندگی درون سازمانی چیست؟ به اصل پیشرفت در زندگی کمک میکند؟
زندگی درونسازمانی تلاقی ادراکات، هیجانات و انگیزههایی است که افراد هنگام واکنش نشاندادن به رویدادها تجربه میکنند و خاطرات آن روز کاری را رقم میزنند.
زندگی درونسازمانی حالتی ثابت نیست. این سه عنصر بر یکدیگر تأثیر میگذارند و تجربهای درونی (ذهنی) ایجاد میکنند؛ بنابراین تعامل میان این سه عنصر بدین معناست که زندگی درونسازمانی بهصورت یک سیستم عمل میکند. به بیان دیگر، مجموعهای از اجزای وابستۀ درونی است که در گذر زمان با هم در تعاملاند.
این موضوع در مرکز تجربههای کارمند در روزهای کاریاش قرار میگیرد، اما معمولاً دیگران آن را درک نمیکنند (موضوعی کاملاً شخصی و درونی)، حتی کسانی که آن را تجربه میکنند نیز آن را بررسی نمیکنند. اما خودِ کارکنان نیز معمولاً تلاش میکنند آن را از دیدرس دیگران پنهان نگه دارند.
در حقیقت، زندگی درونسازمانی همان کار است؛ زیرا به مکانی که از آن نشئت گرفته و به محتوای آن اشاره میکند. مکانی که زندگی درونسازمانی کارکنان در آن قرار دارد، محل کار، یعنی اداره، شرکت، سازمان و… است و محتوای آن کارهایی است که کارکنان انجام میدهند.
میدانیم که در تمام سطوح سازمانی زندگی درونسازمانی داریم، حتی اگر زمان اندکی صرف تمرکز بر آن کنیم.
بنابراین، باید زندگی درونسازمانی را بخشی از زندگی بدانیم؛ زیرا بخشی اجتنابناپذیر از تجربههای زندگی روزمرۀ انسان در محیط کار بهدست میآید. ما همیشه در مورد اتفاقاتی که در محیط کار رخ میدهند واکنش نشان میدهیم.
بنابراین، احساسی که ما دربارۀ موفقیت داریم، با احساس فردی روزمرهمان در کار پیوند خورده است. اگر باور داشته باشیم که کارمان باارزش است و از انجامدادن آن احساسی خوب داشته باشیم، در زندگی بیرون از کار نیز چنین احساسی را تجربه خواهیم کرد.
اما اگر در محیط کار احساس کنیم شکست خوردهایم، در زندگی شخصیمان نیز احساس خوبی نخواهیم داشت.
دربارۀ کتاب شرکت خلاقیت بیشتر بدانیم: پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز هدف کلی شرکت پیکسار؛ این است که افراد در انجامدادن کار نهایت تلاش خود را بکنند. فرض این کتاب بر این است که موانع بسیاری در مسیر خلاقیت وجود دارد؛ اما میتوانیم برای حمایت از فرآیند خلاق قدمهای مؤثری برداریم. |
نکاتی برای اصل پیشرفت
• کدام رویداد یا رویدادهای امروز در ذهنم مانده است و چه تأثیری بر زندگی درونسازمانیام گذاشته است؟
• امروز چه پیشرفتی داشتم و چه تأثیری بر زندگی درونسازمانیام گذاشت؟
• امروز چه کاتالیزورها و تغذیهکنندههایی را برای حمایت از زندگی درونسازمانی به کار گرفتم و فردا برای حفظ و تقویت آنها چه کاری میتوانم انجام دهم؟
• فردا چه کاری برای پیشرفت در کار میتوانم انجام دهم؟
• امروز چه شکستی داشتم و چه تأثیری بر زندگی درونسازمانیام داشته است و چه چیزی میتوانم از آن یاد بگیریم؟
• امروز چه سمها و بازدارندههایی در محیط کاری وجود داشته است؟ چگونه میتوانم فردا آنها را کاهش دهم و یا از آنها اجتناب کنم؟
• آیا امروز بر زندگی درونسازمانی همکارانم تأثیری مثبت داشتم؟ چگونه میتوانم فردا هم چنین تأثیری داشته باشم؟
ترزا امابیل بر این باور است که اگر بنا باشد مدیریت در این دنیا معنایی داشته باشد، باید کیفیت زندگی درونسازمانی کارکنان ارتقا یابد. برای رسیدن به این هدف باید اطمینان حاصل شود سازمان محصولات و خدماتی با کیفیت بالا به مشتریان ارائه میکند. به علاوه، موضوع مهم دیگر این است که مدیران باید کیفیت زندگی درونسازمانی کارکنان را ارتقا دهند تا بتوانند کارهایی را که برای مشتریان و جامعه ارزش واقعی دارند با موفقیت به سرانجام برسانند.