مدیران کسب و کارها چه کتابهایی را حتماً باید بخوانند؟
مدیران کسب و کارها چه کتابهایی را حتماً باید بخوانند؟ | انتشارات هورمزد
مدیران کسب و کارها چه کتابهایی را حتماً باید بخوانند؟ اینکه یک مدیر چه کتابهایی را باید بخواند و یا چه کتابهایی میتوانند برای مدیریت کسبوکارها بیشترین بهرهوری را داشته باشند، چالشی است که گویا تمامنشدنی است. و از آنهم که بگذریم، در ایران، بهدلیل عدم دسترسی به کتابهای خوب و یا عدم معرفی خوب و حتی فرهنگ بیمار کتاب و کتابخوانی ـ که متأسفانه دغدغهی هیچ نهادی نیست ـ شرایط را از هرجای دنیا پیچیدهتر کرده است. تیراژ پایین کتاب در ایران [تیراژی که حدود ۱۰۰۰ نسخه برای یک کتاب پرفروش جهانی است، در صورتی که همان کتاب تا تیراژ میلیونی در دنیا به چاپ میرسد]، عدم حمایت وزارتخانههای مطبوع و مرتبط با حوزهی کتاب و بیمهری رسانهی ملی از یکطرف و مسئولین آموزشی از طرف دیگر نسبت بهکتاب، شرایطی را پیش آورده است که کتاب خوب شناخته یا شناسانده نشود.
ما در نشر هورمزد، پیوسته سعی کردیم، با انتخاب بهترین کتابهای دنیا در حوزههای موفقیت و کسبوکار، و معرفی به بهترین شیوهی ممکن، به مخاطبانمان در انتخاب کتابهایی که نیاز دارند، کمکی کرده باشیم و راهکارهایی را ارائه بدهیم تا زندگی و کسبوکار مردم ایران عزیزمان، بهتر از پیش شده و همگام با دنیایِ پیشرفتهی امروزی، ما هم راهی را انتخاب کنیم و گامهایی بلند برداریم.
دربارهی لیست که کتابهایی که مدیران باید بخوانند، ما در نشر هورمزد تحقیقات گستردهای به انجام رساندیم: بهترین کتابهای نیویورکتایمز، آمازون، دانشگاه هاروارد… لیستهای مختلف و کتابهایی که شخصیتهای معروف معرفی کرده بودند را واکاوی نمودیم و از بین همهی آن لیستها، ۲۴ کتاب عالی را برگزیدیم که هم در فرهنگ کاری ایرانی کاربرد داشته باشند و هم به مدیران کسبوکارها کمک کنند تا آیندهای شگفتانگیز برای کسبوکارشان رقم بزنند. در این لیست، ۴ کتاب جیم کالینز [بدون هیچ تردیدی، ۴ کتاب جیم کالینز، در اولویت کتابهایی هستند که هر مدیری باید بخواند. جیم کالینز، به همراه تیمی از زبدهترین افراد، بزرگترین پروژههای تحقیقاتی جهان را ــ درمورد موفقیت و شکست کسبوکارها ــ طی دهها سال به انجام رساندند. حاصل این کوششها و پژوهشها، چهار کتاب حیاتی برای کسبوکارهاست که در صدر لیست کتابهایی قرار میگیرند که صاحبان کسبوکارها باید بخوانند] را در صدر قرار دادیم و در ادامه، کتابهایی در مورد مدیریت، رهبری، خلاقیت، بازاریابی و فروش، استراتژی و قدرت آورده شد، که هرکدام از این کتابها، بهسهم خود، نقش بهسزایی در دنیای کسبوکار جهانِ امروز و دیروز داشتهاند.
همهی این کتابها، بهصورت یکجا در انتشارات هورمزد تهیه، ترجمه؛ تعدادی از آنها به چاپ رسیده و تعدادی در دست انتشار است که بهزودی همهی این لیست در اختیار مخاطبین هورمزد قرار خواهد گرفت. به امید موفقیت کسبوکارِ ایرانی.
-
از خوب به عالی: چرا بعضی از شرکتها جهش میکنند و بعضیهای دیگر خیر؟ | جیم کالینز
کتاب فوقالعادهی «از خوب به عالی»، به بررسی چگونگی اوجگیری و رشد شرکتهای معمولی و تبدیل آنها به شرکتهایی عالی و نیز دلایل ناکامی شرکتهای دیگر در این خصوص است. منظور از «عالی» در این کتاب، عملکرد مالی بهتر نسبت به شرکتهای معمولی مشابه به شکلی پایدار در یک دورهی زمانی مشخص است. جیمز کالینز به این نتیجه رسید که اصلیترین عامل تبدیل شرکتهای خوب به شرکتی عالی، تمرکز دقیق آنها بر روی منابع موجود، آنهم در حوزهی مورد رقابت است.
زمانی که ما به نوع رهبری شرکتهای خوب به عالی پی بردیم، بسیار متعجب و حیرتزده شدیم. رهبران سازمانهای خوب به عالی، در مقایسه با رهبران خبرساز و شخصیتهای برجستهای که تیتر اول روزنامهها هستند و مشهورند، بسیار متفاوتاند. آنها بسیار متواضع، آرام، تودار و خجالتی هستند. این رهبران ترکیب تناقضآمیزی از تواضع انسانی و جسارت حرفهای دارند. آنها بیشتر شبیه آبراهام لینکلن و سقراط هستند تا شبیه جرج اسمیت پَتن و جولیوس سزار.
همچنین، ما فکر میکردیم که رهبران خوب به عالی کارشان را با نوعی نگرش و برنامهی جدیدی شروع میکنند ولی در عوض متوجه شدیم که آنها در ابتدا افراد شایسته را برای کار انتخاب میکنند و سپس آنها را در جایگاههای مناسب قرار میدهند و بعد هدف خود را تعیین میکنند.
-
از عرش به فرش: شرکتهای قدرتمند چگونه سقوط میکنند | جیم کالینز
در کتابِ پرفروش «از عرش تا فرش: شرکتهای قدرتمند چگونه سقوط میکنند؟»، کالینز با این سؤالها مواجه شده و راهحلهایی را پیشنهاد میدهد؛ امیدهایی اساسی که میآموزند چگونه از سقوط دوری کنیم و اگر شرکتی خودش را در سراشیبی سقوط یافت، بتواند از میانهی راه بازگردد. پروژهی تحقیقاتی کالینز ــ که بیش از چهار سال کامل زمان برد، از پنج مرحلهای که به ورشکستگی منتهی میشود، پرده برداشت:
مرحلهی اول: غرور ناشی از موفقیت ــ مرحلهی دوم: پیشروی بدون انضباط ــ مرحلهی سوم: انکار خطر و زیان ــ مرحلهی چهارم: بهدنبال راهی برای خلاصی از وضعیت ــ مرحلهی پنجم: واگذاری شرکت به یک رقیب و یا تسلیم و پذیرش مرگ.
با شناخت مراحل سقوط و پیدا کردن راه حل، میتوان احتمال سقوط را کاهش داد.
گاهی شرکتهای بزرگ اشتباهات بدی مرتکب و بعداً دوباره سرِ پا می شوند. هر شرکتی ــ مهم نیست چقدر بزرگ باشدــ در معرض سقوط است؛ هیچ قانون طبیعیای نمیتواند با اقتدار تضمینی کند که شرکتی برای همیشه در قله بماند. برای تمامی برندها احتمال سقوط هست و غالباً هم همین میشود.
اما همانطورکه تحقیقات کالینز تأکید میکنند، بعضی از شرکتها میتوانند جان بهدر برند و گاهی اوقات از قبل هم قویتر میشوند؛ حتی بعد از اینکه به اعماق مرحلهی چهارم سقوط کرده باشند.
«شرکتهای بزرگ ورشکست میشوند ولی غالب آنها دوباره رشد میکنند.»
-
انتخاب عالی چرا بعضی از شرکتها با وجود همهی بحرانها، باز هم جهش میکنند؟ | جیم کالینز
«چرا برخی شرکتها با وجود همهی بحرانها، چندین دهه شکوفا باقی میمانند اما برخی دیگر از پا میافتند و از بین میروند؟» این پرسش بنیادین جیم کالینز، استاد بزرگ فوت وفنهای مدیریت در این کتاب است. او کار خود را با تمرکز بر پاسخ دادن به معمای «دیرپایی شرکتها» شروع کرده است. این کتاب شامل ضمیمههای مفصلی است که در آن، کالینز، روششناسی خود را بیان میکند و انتقــــادهــــای بالقـــــوه را به چـــــــالش میکشد.
رویدادهای بیثباتکننده در دنیا، در کشورها، در بازارها، در کار و در زندگی شما که برخلاف همهی انتظارات بودند… شاید بهتزده شوید، شاید حیرت کنید، شایدم شوکه ، خوشحال و یا حتی وحشت زده شوید؛ اما بهندرت میتوانید یگویید که از قبل همه چیز را پیشبینی کرده بودید. هیچکس نمیتواند تغییرات در روند زندگی را، با قطعیت پیشبینی کند. هیچ قطعیتی در زندگی وجود ندارد و آینده نامعلوم است. اما در دنیای تجارت در شرایط بحرانی چه اتفاقی میافتد؟ آیا مدیران توانمند میتوانند در چنین شرایطی کسبوکارشان را حفظ کنند؟ ما در این پژوهش یافتیم که برخی شرکتها و رهبران چنین دنیایی را فوقالعاده خوب هدایت میکنند. آنها نهتنها واکنش نشان میدهند؛ بلکه خلق میکنند. نهتنها دوام میآورند؛ بلکه موفق میشوند. نهتنها موفق میشوند؛ بلکه رشد نیز میکنند. آنها بنگاههای بزرگی را ایجاد میکنند که پایدار باقی میمانند. ما معتقدیم که هرجومرج، قطعیتنداشتن و بیثباتی خوب نیست؛ یعنی شرکتها، رهبران، سازمانها و جوامع در چنین شرایطی رشد نمیکنند. ولی بعضی از شرکتها در هر شرایطی باز هم رشد میکنند.
-
ساختن برای ماندن: عادات قدرتمند شرکتهای قدرتمند | جیم کالینز
شرکتهای ماندگار، رهبرانی را نمیخواهند که دائماً ساعت را اعلام کند و همه تابع او باشند و بر اساس زمان اعلام شدهی او، فکر و تصمیمگیری و اقدام کنند؛ شرکتهای ماندگار، رهبرانی را میخواهند که ساعت بسازند و آن را دراختیار کارکنان قرار دهند تا هر کسی خودش زمان را بسنجد. شرکتهای موفق، فقط به افزایش سود فکر میکنند، اما شرکتهای بزرگ و موفق و ماندگار، به مجموعهای از هدفها فکر میکنند که سود صرفاً یکی از آنهاست، اما مهمترین هدف نیست…
ما معتقدیم که همهی مدیران، مدیران عامل و کارآفرینان در دنیا باید این کتاب را بخوانند. همچنین اعضای هیات مدیره، مشاوران، سرمایهگذاران، روزنامهنگاران، دانشجویان رشتهی بازرگانی و هر فرد دیگری که به تشخیص ویژگیهای بادوامترین و موفقترین شرکتهای دنیا علاقهمند است از خواندن این کتاب بینیاز نیست و این ادعای شجاعانه به این دلیل نیست که ماخودمان این کتاب را نوشتهایم بلکه به این دلیل است که خواندن کتاب فواید آموختنی زیادی دارد.
در این تحقیق، ما مجموعهای از شرکتهای بهمعنای واقعی قدرتمندرا برگزیدیم که امتحان خود را طی زمان، پس داده و موفق باقی ماندهاند و آنها را از آغاز تا تمام فازهای توسعهشان تا به امروز مورد مطالعه قرار دادیم؛ و آنها را در مقایسه با مجموعه ای دیگر از شرکتهای خوبی که همان تلاشها را انجام دادهاند اما از نظر قدرت و منزلت به جایگاه شرکتهای موفق نرسیدهاند مطالعه نمودیم…
-
اصل پیشرفت: شادی،همکاری و خلاقیت در شرکتها |ترزا امابایل و استیون کرامر
شادی، همکاری و خلاقیت در شرکتها. ما این کتاب را برای رهبران و آنانی که مشتاق درک انگیزههای کار درونی افراد و آنچه آنها [رهبران] میتوانند انجام دهند تا آن نوع انگیزهی کار درونی را که منجر به عملکردی خارقالعاده و با ذوق مشارکت عمیق کاری و محرکی برای خلاقیت میشود ایجاد کنند، به رشتهی تحریر درآوده ایم.
در این کتاب شاهد نمونه های بسیاری از مدیران ضعیفی هستید که در نهایت باعث از نابودی شرکتها میشوند. هدف ما از نگارش این کتاب، پرداختن به مدیران ناشایسته و ضعیف نیست؛ تأکید ما بر این است که مدیریت هم امری دشوار و در عین حال مهم و حیاتی است. ما به کار مدیران شایسته ارزش مینهیم و هدفمان کمک به مدیران و ارتقای آنها با آشکار نمودن مشکلات پنهان است.
این کتاب یک شاهکار مدیریتی است که بر پایهی شواهد نوشته شده و مؤید این واقعیت است که نکات کوچک دارای ارزشهای بزرگ هستند. ترزا امابایل معتقد است پیشرفت تدریجی یک اصل مهم مدیریتی است و در کتاب قدرتمند «اصل پیشرفت» ، تأکید میکند تسهیل شرایط پیشرفت تدریجی، مؤثرترین راه مدیران برای اثرگذاری روی انگیزههای درونی پرسنل است. همین موفقیتهای کوچک شادی زیادی در افراد ایجاد می کنند و احساسات آنها را برانگیخته نگه می دارد.
-
شرکتهای موفق چگونه تاریخساز شدند: برترین تصمیمهای تاریخ کسبوکار|ترزا ورن هارینش
اکثر ما تصور میکنیم تصمیمها بیشتر در مورد هدف هستند، اما وقتی به یادداشتهای تحقیقاتیام یا متن مصاحبههایی که با مدیران انجام دادهام نگاه میکنم، متوجه میشوم که برترین تصمیمهایشان، هدفهای برترشان نبوده بلکه انتخاب درست «افراد» بوده است.
اصولا، وضعیت فردایِ جهان، نامشخص و ناپایدار است. تصمیمگیریها و انتخابهای شما در امروز، میتوانند تعیینکنندهی نقشها و پایداری فردایتان باشند. به نظر من، مهمترین کاری که میتوانید برای فردای ناپایدار انجام دهید، انجام دهید انتخاب افراد شایسته در سازمان است.
البته، انتخاب افراد شایسته، نقطهی آغاز کار است. سپس تصمیمهای عالی هستند که باید نقش خود را اجرا کنند؛ و این دو مکمل همدیگر هستند. تصمیمهای عالی، در واقع با افراد شایستهای شروع میشوند که بتوانند عبارت سادهی «من نمیدانم» را بگویند. مدارک و شواهد تحقیقاتی دربارهی این مسئله بسیار واضح و روشن است _ رهبرانی که با تصمیمگیریهای عالی بارها نتایج فوقالعاده میگیرند و کارهای خود را پیش میبرند، واقعاً با عبارت «نمیدانم» بسیار راحت هستند. و همین «نمیدانم»گفتن افراد باعث میشود کارها درست یش بروند. برای ایجاد فضایی که ایدهها به راحتی و آزادانه بیان شوند، باید تشخیص دهید که آیا جایگاه و شخصیت شما میتواند مانعی برای رسیدن به بهترین اطلاعات باشد؛ اگر چنین باشد، یعنی یکجای کار میلنگد…
-
شرکت خلاقیت: غلبه بر نیروهای غیرهمنتظرهای که سر راه الهامبخشی قرار میگیرند| اد کتمول؛ مدیرعامل شرکت پیکسار
این کتاب یکی از بهترین کتابهایی است که تاکنون در زمینهی کسبوکار، رهبری و طراحی سازمان نوشته شده است. «شرکت خلاقیت» یکی از بهترین کتابها در زمینهی ایجاد یک سازمان خلاق است. به این دلیل یکی از بهترین کتابها است که خردورزی، فروتنی و آگاهی نویسنده در تکتک صفحات آن مشهود است. اد کاتمول میگوید مدیران باید ریسکپذیر باشند، باید به افراد زیردست خود اعتماد کنند و تلاش کنند مسیر کارکنان خود را مشخص کنند، باید به عواملی که موجب ترس کارکنان میشود توجه کنند.
شرکتهای پیشتاز در دنیا، اصول مدیریت و بازاریابی را با تمامی جزئیات درک کردهاند و فرهنگ شرکت خود را در تمامی ردهها برمبنای اهداف شرکت پایهریزی میکنند. آنها دریافتهاند که مباحث مدیریتی و بازاریابی، آغاز کار است و فقط چارچوب مشخص میکنند و پس از آن باید شرکت با فرهنگ خلاق، یادگیرنده و متحد به اهداف خود نائل گردد. شرکتهای موفق دریافتهاند که چگونه سرمایههای انسانی، مالی و تکنولوژیکی خود را در راستای اهداف شرکت تخصیص دهند و به معنای واقعی استراتژی تدوین و در جهت دستیابی به اهداف اجرا کردند. از جمله شرکتهای موفق در دنیا (در عصر حاضر) که توانسته فرهنگ خلاقیت را در شرکت خود پیاده کند و با ایجاد محیطی یا گیرنده به اهداف خود دست یابد، شرکت انیمیشنسازی پیکسار است…
-
تفکر؛سریع و آهسته| دانیل کاهنمن؛ برندهی جایزهی نوبل
دانیل کاهنمن، برندهی جایزهی نوبل و نویسندهی کتاب پرفروشِ «تفکر؛ سریع و آهسته»، توضیح میدهد چرا بسیاری از مطالبی که در زمینهی کسبوکار میخوانیم، بیارزشند. محور اصلی این کتاب، دوگانگی میان حالت اندیشه است: سیستم دو آهستهتر، خودخواستهتر و منطقی تر است، در حالیکه سیستم یک سریع، غریزی و احساسی است. این کتاب ترسیم سویهگیریهای شناختی در ارتباط با هر نوع تفکر است که با پژوهشهای خود کاهنمن دربارهی نفرت از باخت آغاز میشود…
کتاب با معرفی دو شخصیت خیالی آغاز میشود. سپس مدتی را صرف بحثی دربارهی ویژگیهای این دو گونه پیش میبرد و درنهایت، به دو «خود» پردازد. دو شخصیت «من»؛ سیستم یک درونی بود که تفکر سریع را به عهده دارد و سیستم دو که آهسته و پرتلاش است، بر سیستم یک نظارت میکند و با محدودیتهایش کنترل اوضاع را به دست میگیرد. دو گونهی «من»؛ یکی آیکونهایی هستند و در سرزمین نظریهها میگردند و دیگری انسانهایی که زندگی واقعی دارند. دو خود «من» شامل خود تجربی که زندگی میکند و خود یادآوری که امتیازها را ثبت و انتخاب خواهد کرد…
-
قدرت عادت: چرایی کارهایی که در زندگی و کسبوکار انجام میدهیم | چارلز دوهیگ
این کتاب بدون تردید بهترین کتابی است که تا کنون به زبان ساده برای آموزش مفاهیم علمی در خصوص تغییر عادت، برای عموم مردم نگاشته شده است. با مطالعهی این کتاب، نخست به عادات خوب و بد خود پی خواهید برد و سپس خواهید توانست عاداتی را که پیروزی یا شکست در زندگیتان به آن وابسته است، تغییر دهید. دوهینگ معتقد است افراد تنها زمانی موفق می شوند که الگوهایی را که به زندگی انسان شکل میبخشند، میشناسد و یاد میگیرند چگونه عادات آنها را تغییر دهند.
این کتاب فقط دربردارندهی یک توصیه نیست؛ بلکه امیدوارم بعد از آن چارچوبی برای درک چگونگی عملکرد عادات و راهنمایی برای آزمایش چگونگی تغییر آنها ارائه دهیم. برخی از عادات بهآسانی جای خود را به تحلیل و تأثیر میدهند. برخی دیگر پیچیدهتر هستند و به مطالعه و بررسی بیشتری نیاز دارند. ازنظر دیگران، تغییر فرآیندیاست که هیچگاه کاملاً بهپایان نمیرسد، اما بهاین معنا نیست که هرگز نیز اتفاق نخواهد افتاد.
هریک از فصلهای این کتاب به جنبهی متفاوتی از علت وجود عادات و نحوهی عملکردشان میپردازد. چارچوبی که در این پیوست شرح داده شد، تلاشی برای فشردهکردن تاکتیکها، به نحوی کاملاً ساده و ابتداییاست که محققان برای شناخت و شکلدهی به عادات در زندگی افراد به آنها دست یافتهاند. این امر تنها رهنمودی عملی و مرحلهای برای شروع است…
-
هفت عادت مردمان مؤثر | استفان کاوی
کتاب مدیریتی «هفت عادت مردمان موثر» به ۴۰ زبان ترجمه شد و بیش از ۲۰ میلیون نسخه در جهان فروش داشته است. بسیاری از سازمانها و نشریات از جمله مجلهی «نوربز» و «تایم» کتاب «هفت عادت» را یکی از تاثیرگذارترین کتابها در زمینهی مدیریت خواندهاند. مجلهی فوربس در سال ۲۰۰۲ کتاب «هفت عادت» را یکی از ۱۰ کتاب مؤثر مدیریتی در قرن بیستم معرفی کرد. در سال ۱۹۹۶ مجلهی تایمز استفان کاوی را به عنوان یکی از ۲۵ آمریکایی تأثیرگذار عنوان کرده است.
«کاوی به حقیقتهایی ماندگار اعتبار میبخشد که میتوان آنها را در خانواده، محل کار و اجتماع بهکار بست و ما را از بحثهای مختلف روانشناسی که امروزه دربارۀ رابطههای انسانی رواج پیدا کرده است، راحت میکند. خواندن و دیدن این کتاب مثل یک عکس نیست بلکه اجرای آن مرحلههایی دارد که باید آنها را انجام داد. کاوی نه بدبین است و نه خوشبین، بلکه به موردهایی احتمالی و قابل اجرا اشاره میکند. او باور دارد که تنها ما هستیم که میتوانیم دریچۀ ایجاد دگرگونی در وضعیت خودمان را بگشاییم.
… این کتاب، سرشار از بینش کاربردی و عملی برای افرادی است که میخواهند کنترل زندگی، تجارت و مسألههای کاری خود را در دست بگیرند. هر بار که یکی از فصلهای کتاب را میخوانم، ایدهای جدید به من میدهد که بسیار عمیق و بنیادین هستند.
-
ساختهشده برای چسبیدن: چرا بعضی از ایدهها میمیرند و بعضیهای دیگر میمانند؟ | چیپ و دان
این کتاب یک شاهکار مدرن است که فقط چند سال پس از انتشار به یک اثر کلاسیک تبدیل شد. در این کتاب آمده است که چگونه یک مدیر ایدههایی را طراحی کند که افراد آنها را بهخاطر داشته باشند و به آنها عمل کنند. این کتابی است که افراد بارها از هـم قـرض میگیرند و میخوانند. کتاب “ساخته شده برای چسبیدن” روش انتقال ایده های شما را دگرگون خواهد کرد. این کتاب گشت و گذار سریعی در داستانهای موفقیت و همچنین شکست می کند، تا عوامل مهم چسبیدن یک ایده نمایان شوند.
ما این کتاب را نوشتیم تا به شما کمک کنیم ایدههای خود را بچسبانید. منظور ما از چسبیدن این است که ایدههای شما فهمیده شده، در خاطر حک شوند [در اصطلاح، بچسبند] و تأثیر بلندمدت داشته باشند؛ اگر چنین اتفاقی بیفتد، شما میتوانید رفتار یا نظر مخاطبتان را تغییر دهید. شاید این سؤال به ذهنتان خطور کند که اصولاً چرا ایدهها باید چسبانده شوند. دلیلش این است که هر روزه هزاران ایدهی تازه خلق میشود، شکل میگیرد و یا متولد میشود. اینکه کدام ایدهها و چگونه پایدار بمانند، همواره یکی از پرسشهای اساسی برای هر یک از ماها بوده است. اینکه ایدهای درست چسبانده شود، اصولی دارد که باید آموخت و ما در این کتاب سعی نمودهایم این اصول را تشریح کنیم…
-
سکوت: قدرت درونگراها، در دنیایی که از حرفزدن باز نمیایستد | سوزان کین
هر از گاهی، کتابی می آید که کموبیش نگرش آدم را به کل تغییر می دهد. سکوت چنین کتابی می باشد. یک کتاب روان شناسی، علمی جذاب، کاربردی که مخصوصاً در تجارت ارزشمند می باشد. سکوت اراده دهنده ی توصیه های می باشد که چگونگی رهبری موثر را ارائه دهیم و با ارائه ی سخنرانی و دوری از پراکندگی و انتخاب بهترین نقش ها پیش رویم. می توان گفت که این کتاب ارزشمند و جذاب که با تحقیق های فراوان نوشته شده است به سادگی یک شاهکار محسوب می شود.
سکوت، مطالعات را بین افراد درونگرا در جامعه ای با محوریت برونگرایانه نشان می دهدکه باعث ایجادافق های ذهنی جدید برای خوانندگان می شود. گمان می کنم که بسیاری از درونگرایان ممکن است به این اکتشاف رسیده باشند، اگرچه آنها خیلی از مسائل موجود دراین کتاب را نمی دانند اما جایی در درونشان منتظر این کتاب بودند تا دنیایشان را متحول نماید.
این کتاب نشان دهنده ی افسانه ای است که شما را به سمت برونگرا بودن سوق می دهد تا خوشحال و موفق باشید. در این کتاب زیبا و چالش برانگیز سوزان کین موردی خوب از ارزش هشیاری در نگرش به دورن خود را ارائه می دهد. وی همچنین در مورد زمینه های نزولی جامعه ی پر سر و صدا و پر از ریسک امروز هشدار می دهد. مهمتر از همه ی اینها، صدای خود سوزان یک احیای کلی را نشان می دهد که پر فکر، بخشنده، آرام و موافق می باشد. سکوت ارزش چندبار خوانده شدن را دارد.
-
تأثیر: روانشناسی فنون قانعکردن دیگران| رابرت بی سیالدینی
«تأثیر» کتابی کلاسیک دربارهی این موضوع است که مدیران چگونه افراد را به انجام کارها تشویق کنند و چگونه در برابر تلاشها برای قانعسازی خود ایستادگی کنند. این کتاب به مدت بیش از ۲۵ سال، در دانشگاه استنفورد تدریس شده و در لیست ۱۲ کتاب برتر مدیریتی دنیا قرار گرفته است. آن دسته از افرادی که بلد نیستند جواب مثبت از مردم بگیرند، خیلی زود سقوط میکنند. آنهایی که این توانایی را دارند باقی میمانند و کار خود را رونق میدهند.
ما معمولاً تصمیم به انجام همان کاری را میگیریم که دیگر افراد در وضعیت ما در حال انجام آن هستند. این تصمیم از هر نظر منطقی به نظر میرسد، زیرا عملی که انجام آن در بیشتر مواقع عمومیت دارد همانی است که کاربردی و مناسب است؛ بنابراین تبلیغاتچی که بدون دادن آمار گمراهکننده، اطلاعاتی دراینباره ارائه میکند که یک برند خمیردندان پرفروشترین است و یا استفاده از آن در بین مردم در حال افزایش است، برای ما گواهی باارزشی از کیفیت این محصول و احتمال علاقهی ما به آن فراهم میکند. اگر ما به بازار رفته باشیم تا یک خمیردندان خوب خریداری کنیم، ممکن است که به همین اطلاعات محدود، یعنی رواج استفاده از آن، اکتفا کرده و تصمیم بگیریم که آن را امتحان کنیم… تبلیغاتچی که به ما اجازه میدهد تا به شکلی کارآمد از این استراتژی استفاده کنیم نمیتواند دشمن ما باشد، بیشتر باید او را یک شریک همکار در نظر گرفت.
-
توئیتر یک استراتژی نیست: شناخت دوبارهی هنر بازاریابی برند | تام داکتروف
نامهای تجاری چیزی بیش از اجرای وظیفهشان در حد عالی ارائه میدهند. آنها باعث ایجاد ارتباط احساسی با مصرف کنندگان میشوند، پیشنهادات زیبا و استثنایی ارائه میدهند و به مصرف کننده کمک میکنند تا به یک هویت مشخص در جامعه دست پیدا کنند. جذب مصرف کننده جدید بسیار گران تر از حفظ مشتریان موجود است. مقصود اولیهی بازاریابان، افزایش تعداد مصرف کنندگان بود که نه تنها با نام تجاری ارتباط برقرار کنند بلکه آن را به دیگران نیز توصیه کنند. بنابراین یک نام تجاری پر قدرت ارزش محسوسی به وجههی کمپانی میبخشد و آن را قادر میسازد تا قیمتها را بالاتر برده و هزینههایی را صرف تبلیغات مؤثرتر بکند.
اگر نامهای تجاری میخواهند سهمی از وقت مصرف کننده ببرند، باید مزایای ملموسی را برایشان فراهم آورند. یک تاکتیک مفید، ارائه ابزار سرگرم کننده است. همچنین، این ابزارها باید به نوعی نمایانگر نام تجاری نیز باشند. ـ نامهای تجاری نمیتوانند به راحتی با آخرین تکنولوژیها یا ابزارهای مؤثر و هیجان انگیز، هم گام باشند ـ هدف نهایی باید تقویت رابطه بوجود آمده بین مصرف کننده و نام تجاری باشد.
خودروسازان ژاپنی بطور سنتی در خارج از کشور موفق ظاهر شدهاند که به خاطر اعتبار فوق العاده و توجه زیادشان به طراحی جزئیات بوده است. Kia به دلیل ترکیبی منحصر به فرد از زیبایی ظاهری و ارزش مادی آن ارتقاء پیدا کرد و مباهات سامسونگ به خاطر طیف وسیع تلفنهای همراه بدیع با «سبک ظاهری باز» بوده است.
-
برند محبوب: چرا مردم عاشق محصولات یک برند میشوند؟ | کوین روبرتز
چرا مردم عاشق محصولات یک برند میشوند؟ برندهای بزرگ برای ادامه حیات باید وفاداریِ بیچونوچرایی در مصرفکنندها ایجاد کنند؛ این تنها راهی است که میتوانند خودشان را از میلیونها برند معمولی متمایز کنند. کوین روبرتز باور دارد که عشق راه مسلم به سوی آیندهی تجارت است. این کتاب نشان میدهد که این تنها کارشناسان خبرهی بازرگانی نیستند که آیندهی تجارت را تعیین میکنند، بلکه تعیینکنندگان اصلی آن، افراد ویژهی هستند که روبرتز به آنها میگوید: “مصرف کنندگان الهام بخش”.
این کتاب شیوههای بسیار جدید در راستای برند شدن ارائه میکند، حتی برای افراد بسیار باتجربهی حوضهی تجارت. این کتاب خوانندههای خود را وامیدارد تا به رازآلودگی، لذتجویی و رابطهی صمیمانه بهعنوان ابزارهایی برای برند شدن بیندیشند. این کتاب نگرشهای عملی را بهصورت اعمال قدرت احساس، احترام و عشق ارائه میکند و موارد مطالعاتی مستند و اثباتشدهای را ارائه میکند تا مفهوم برند محبوب را به زندگی وارد کند. در یککلام، این برجستهترین کتاب برای افرادی مثل ما است که به مصرفکنندگان و برندهای موردعلاقهمان اهمیت میدهیم.
«اکثریت گستردهی جمعیت با عقل و قلبشان یا اگر بهتر بگوییم، با احساساتشان خرید و مصرف میکنند. آنها به دنبال دلیل منطقی هستند که: محصول چیست و چرا این انتخاب برتر است؛ و تصمیمی بر اساس احساسات میگیرند: دوستش دارم، این را ترجیح میدهم، حس خوبی به این دارم…»
-
تجارت جنگ است: کتابی که بیلگیتس سفارش کرد مدیران بخوانند | ورن هارینش
زمانی که دو شرکت سایه بهسایهی هم پیش میروند و اصول یکسانی را به کار میگیرند، شانس به شرکتی که نیروی فروش بیشتری دارد رو میکند.
در یک منطقهی دست نخورده، شرکتی که نیروی فروش بیشتری دارد به طور محتمل سهم فروش بیشتری را در بازار خواهد داشت وقتی که بازار بین رقبا تقسیم شود، شرکتی که سهم بیشتری را از آن خود کرده است، تجارت را در دست میگیرد و شرکتهای کوچک را کنار میزند. هر چقدر که شرکت بودجهی بیشتری را صرف تبلیغات کند، فروش بیشتری را نیز در اختیار خواهد داشت و جای تعجب ندارد که بزرگترها بزرگتر و کوچکها کوچکتر میشوند. پس، آیا در آینده جایی برای رقبای کوچک وجود دارد؟ البته که وجود دارد و دلیلی که این کتاب نوشته شده است نیز همین است.
شرکتهای کوچک با سهم کمتر در بازار، باید شبیه رهبران بزرگ عمل کنند؛ آنها باید اولین اصل جنگ که اصل نیروهاست را به خاطر بسپارند. ژنرالهای نظامی از اهمیت «اصل نیروها» آگاهی دارند. به همین دلیل است که زمان زیادی را صرف مطالعه بر روی عملیاتهای جبههی مخالف میکنند؛ صرفاً برای بالا بردن روحیهی سربازان، فرماندهان سعی میکنند از سربازان و سلاحی که در اختیارشان است تعریف کنند. متقاعد کردن کارمندان در اینکه مردمان بهتر پیروز خواهند بود و اینکه آشنا یا غریبه فرقی نمیکند کار دشواری نیست. این چیزی است که آنها دوست دارند بشنوند؛ و قطعاً در جنگ تجاری هم کیفیت مد نظر است و هم کمیت.
-
هنر جنگ | سان تزو
کتاب بی نظیر «هنر جنگ» دارد از اواخر قرن بیستم در اغلب شرکتهای بزرگ دنیا مثل تویوتا، از کتابهای مدیران بوده و هست. تمام زندگی به نوعی جنگ و رقابت است. در فضای کسبوکار این وجهه رقابتی زندگی پر رنگ تر می شود؛ به همین خاطر دانستن استراتژیهای جنگی، برای بسیاری از مدیران می تواند بسیار حیاتی باشد. اما، سان تزو، استاد استراتژی و ژنرال پیروز جنگی، عالی ترین هنر جنگ را پیروزی بدون جدال می داند. برای دستیابی به این نوع پیروزی، باید از هوشمندی فوق العاده ای برخوردار بود.
سان تزو، تقریباً هم دوره کنفسیوس و کوروش، یک فرمانده نظامی چینی بوده است. در فضای کسب و کار این وجهه رقابتی زندگی پر رنگ تر می شود؛ به همین خاطر دانستن استراتژی های جنگی، برای بسیاری از مدیران می تواند بسیار حیاتی باشد. سان تزو، استاد استراتژی و ژنرال پیروز جنگی، عالی ترین هنر جنگ را پیروزی بدون جدال می داند. برای دستیابی به این نوع پیروزی، باید از هوشمندی فوق العاده ای برخوردار بود.
کسی می تواند بدون درگیری پیروز رقابت شود که از خود و رقیب و شرایط اطلاع کافی و بسیار داشته باشد. به نزاع های بلوک غرب و شرق در دوران جنگ سرد، بعد از جنگ جهانی دوم تا به امروز نگاه کنید. دنیای قرن بیستم و بیست و یکم، دنیای مذاکره است. دولت ها ترجیح می دهند رقابت های خود را با کمترین هزینه و بر سر میز مذاکرات پیش ببرند. انسانها نیز برای دستیابی به عالی ترین هنر جنگ و رقابت، باید تلاش کنند.
شاید اولین گام برای پیروزی بدون جنگ، عدم واکنش سریع نسبت به اتفاقات باشد.
-
۴۸ قانون قدرت | رابرت گرین
کتاب «چهلوهشت قانون قدرت» راهنمایی عملی برای همه افرادی است که تشنهی قدرتاند؛ میخواهند قدرت را ببینند، داشته باشند و در برابرش مسلح شوند. قوانین این کتابِ قدرتمند، چکیدهای از تاریخ سههزارسالهی قدرت هستند که از استراتژیستها و چهرههای تاریخی، مثل نیکولو ماکیاوللی، سان تزو، کارل وون کلوزویتز، ملکه الیزابت اول، هنری کسینجر و پی. تی. بارنام گرفته شدهاند. هر قانون فصلی مجزا دارد که با «سرپیچی» و «پیروی از آن قانون» و «استثنا» تکمیل میشود. «چهلوهشت قانون قدرت» کتابی پرفروش در عرصهی بینالمللی است که تنها در آمریکا بیش از یک میلیون نسخه از آن بهفروش رسیده است…
اهدافتان را پنهان سازید: حکم: با فاشنکردن هدف اصلی خود دیگران را بیاطلاع و گنگ نگه دارید. اگر سرنخی از برنامهی شما نداشته باشند، نمیتوانند آمادهی دفاع شوند. تااندازهی ممکن گمراهشان کنید؛ آنگاه زمانیکه به هدفتان پی ببرند، برای هرگونه اقدامی دیر شده است.
شهرت مهم است؛با زندگیتان از آن محافظت کنید: حکم: شهرت اساس قدرت است؛ تنها با شهرت میتوانید در دیگران وحشت ایجاد کرده و پیروز شوید. اما وقتی شهرت بهدست آید، شما حساس شده و از هر سو مورد تهاجم قرار میگیرید. شهرتِ خود را غیرقابل حمله سازید. همیشه حواستان به حملههای نهفته باشد و پیش از رویدادن آنها را خنثی سازید.
قانون پنجاهم | رابرت گرین
هیچ کس نمیتواند ارتشی را از پشت بدرستی هدایت کند. باید روبه رو بایستد. در رأس ارتش باید آنجا حضور داشته باشد و تأثیر ذهن و انرژی شخصیاش باید توسط هر افسر و مردی که کنارش حضور دارد احساس شود. بدانید: رهبر بودن اغلب نیازمند انتخابهای سخت است؛ وادار کردن مردم به انجام کارهایی گاهاً برخلاف میلشان، اگر یک رهبر تلاش کند که خشن و سخت باشد، قلب مردم را جریحهدار نموده و این میتواند هر عشقی را به نفرت بدل کند.
بسیاری از ما با تلاش در مدیریت جزئی هر چیزی از محیط آنی خود، به شرایط متغیر زندگی پاسخ میدهیم. وقتی چیز غیرمنتظرهای رخ میدهد؛ ما سخت میشویم و با بکارگیری برخی از تاکتیکهای مؤثر گذشته؛ به آنها پاسخ میدهیم. با تغییر سریع وقایع به آسانی گیج میشویم و کنترل خود را از دست میدهیم. پیروان قانون فیفتی (قانون پنجاهم) از تغییر و هرج و مرج نمیترسند و با حداکثر انعطافپذیری پذیرای آن هستند. آنها با جریان تغییرات حرکت میکنند و آنگاه به آرامی تغییرات را در مسیر انتخابی خود و بهره کشی از زمان، قرار میدهند. این افراد در سیستم ذهنی خود (وقایع غیرمنتظره) منفی را به (موقعیت) مثبت تغییر میدهند.
کلید پیشبرد این ابر قانون، در نظر گرفتن حالت فعال در برخورد با ترسهای شماست. این یعنی ورود به زمینههایی که طبیعتاً دور بودن از آنها شما را شرمسار میسازد. تصمیمگیریهای سختی که از آنها فرار کردهاید، برخورد با افرادی که در برابر شما قدرتمندانه عمل کردهاند؛ اندیشیدن به خود و نیازمندیهای خویشتن بهجای خشنودسازی دیگران، وادار کردن خود به تغییر مسیر زندگی…
-
۳۳ استراتژی برای جنگیدن | رابرت گرین
برافروخته شدن جنگ ،یا بدست آوردن هرنوع صلح،حاصل انتخاب یک استراتژی است. باید به استراتژی به چشم یک سری خطوط راهنما جهت رسیدن به هدف نگاه کنیم:
چیزی که جایگاه مشخصی در دنیای اطراف به شما میبخشد،کمک میکند تابه مشکلات موجود برسر راه غلبه کنید،یا اینکه در دور زدن و پیروزی بر دشمن به شمایاری میرساند. اما قبل از اینکه تیرها رابه سمت دشمن نشانه روید،باید ابتدا نوک پیکان را به سوی خود بگیرید.
ذهن شما نقطه ی آغازین تمام جنگها و تمام استراتژیهاست. ذهنی که به آسانی تحت تاثیر احساسات قرار بگیرد و بهجای حال حاضر درگیر گذشته باشد نمیتواند دنیا را به شکل لازم و با وضوح ببیند. پس همیشه استراتژیهایی را اتخاذ میکند که باعث از دست رفتن هدف میشود.
-
صفر تا یک: یادداشتهای شروع کار یا چگونگی ساختن آینده | پیتر تیل
اگرچه بهنظر میرسد این کتاب، کتابی در حوزهی استارتآپهاست، ولی اصلاً اینگونه نیست؛ و اتفاقاً برعکس، از آندسته کتابهاییست که هر مدیری، در هر جایگاهی باید بخواند.
در این کتاب پیتر تیل از دو مفهوم «فناوری» و «جهانسازی» صحبت میکند و دربارهی «رقابت» و «انحصار» و نقشی که از تأثیر آنها بر روی شرکتهای ایجاد میسازند، توضیح میدهد و برای حضور در دنیای متشنج و پرتلاطم کسبوکار، راهنماییهای سودمندی ارائه میدهد.
هرلحظه در کسبوکار فقط یکبار اتفاق میافتد و باید هر شخص شیوهی نوینی برای رسیدن به هدف خود داشته باشد. پس آگاه باشید؛ در آینده بیل گیتس جدیدی نخواهیم داشت که سیستمعاملی کاملاً شبیه مایکروسافت بسازد یا لری پیج و سرگئی برینی دیگری متولد نخواهند شد که جستجوگری شبیه چیزی بسازند که آنها خلق نمودند و همچنین مارک زاکربرگ بعدی یقیناً پایهگذار فیسبوک نخواهد بود. پس اگر قصد کپیکاری دارید و میخواهید شبیه این آقایان شوید مطمئن باشید ره به جایی نخواهید برد؛ و این یعنی؛ از همین لحظه تصمیم بگیرید کپی دیگران نباشید و شبیه دیگران بودن را از ذهن و خاطرتان بهطور کامل پاک کنید. حال، اگر با من موافق هستید، وقت آن رسیده است که با عبارتهایی چون «صفر تا یک» و «یک به بینهایت» آشنا میشوید.
-
قلاب: چگونه مشتریان را به محصولاتمان وفادار کنیم؟ | نیر ایال
شرکتهایی که بتوانند در مشتریان خود عادت ایجاد کنند، سود سرشاری را نصیب خود میکنند. این شرکتها محصولات خود را با عاملی به نام «محرک درونی» تجهیز میکنند؛ درنتیجه، کاربران بدون اینکه نیازی به محرک بیرونی داشته باشند، به سراغ محصولاتشان میروند.
شرکتهای عادتساز بهجای صرف هزینههای گزاف برای بازاریابی، کالای خود را به احساسات و فعالیتهای روزمرهی انسانها وصل میکنند. وقتی مخاطب، مانند یک کودک بیحوصله شده و به سراغ توییتر میرود، در واقع، قدرت عادت فعالشده است. این افراد بهشدت احساس تنهایی کرده و قبل از اینکه عاقلانه فکر کنند و تصمیم بگیرند، مشغول مرور اتفاقات صفحهی فیسبوکشان میشوند. وقتی سؤالی برایشان پیش میآید، قبل از اینکه به ذهن خود مراجعه کنند به سراغ گوگل میروند. همیشه اولین راهحلی که به ذهن مخاطب برسد برنده است. در فصل اول این کتاب، مزایای رقابتی عادت سازی را بررسی میکنیم.
امروزه شرکتهای کوچک و جدید کاربران خود را از طریق فعلوانفعالاتی که من اسمشان را «قلاب» میگذارم، هدایت میکنند و رفتار آنها را کاملاً دگرگون میسازند. هرچه کاربران، بیشتر در این قلابها گیر کنند احتمال اینکه استفاده از کالایی برایشان به «عادت» تبدیل شود بیشتر است.
-
جذب راهنمای استارتاپها برای جذب مشتری| گابریل ویرنبرگ و جاستن مارز
تقریباً تمام استارتاپهای شکست خورده یک محصول دارند؛ چیزی که باعث شکست آنها میشود، نداشتن مشتری است. کتاب جذب با نگاه تغییر نگرش کارآفرینان از تمرکز بروی محصول به جذب مشتری نوشته شده است. گابریل ویرنبرگ و جاستین مارز، در این کتاب، ابزارها و چارچوبهایی از شرکتهای موفق تعریف کرده که به شما کمک میکنند تا کشف کنید کدام کانال بازاریابی، کلید رشدتان است و بله که: نخستین دلیل شکست، توزیع ضعیف -و نه محصول نامناسب– می باشد.
گابریل در حال حاضر مدیر عامل و بنیانگذار داکداکگو، یک موتور جستجوی وب است. داکداکگو در سال ۲۰۰۸ شروع به کار کرد و میلیاردها جستجو در حال حاضر دریافت کرد و این رقم به سرعت در حال افزایش است. گابریل در سال ۲۰۰۶، آخرین شرکت خود، اُپو باکس را به قیمت ده میلیون دلار فروخت. جاستین دو استارتاپ راهاندازی کرد (که یکی از آنها را به دست آورده) و اخیرا در اکسپشنال کلود سرویسز که توسط رک اسپیس در سال ۲۰۱۳ خریداری شده، رشد کرده است.
جذب بهتربن راه برای بهبود شانس شما برای موفقیت یک استارتاپ است. جذب نشانهی آن است که کاری در حال انجام است. اگر محصولتان را سفارش دهید، باید توسط مشتریها خریده شود. اگر محصول رایگانی دارید، باید کاربرانش در حال افزایش باشند. جذب، قدرتمند است. با جذب، پرداختن به خطرات احتمالی فنی، بازار و گروهی آسانتر است. جمع آوری کمک، استخدام، مطبوعات، شراکت و کسب، همگی با جذب آسانترند.
-
مهندسی اجتماعی: هنر هک کردن انسانها| کریستوفر هدنگی
سان تزو :” اگر شما خودتان و دشمنتان را بشناسید لازم نیست که از نتیجه یکصد جنگ بهراسید.”ممکن است این جمله درست باشد اما دانستن فقط نصف جنگ است.
افراد بدکردار با محدودیتهای قراردادی یا بوسیله اخلاقیات خود متوقف نخواهند شد. آنها بعد از یک اقدام شکست خورده، دست نخواهند کشید. هکرهای بداندیش بخاطر اینکه شرکتها دوست ندارند کسی به سرورهایشان نفوذ کند دور نخواهند شد. در عوض، مهندسی اجتماعی ، فریب کارمندان و تقلب اینترنتی هر روز بیشتر استفاده میشود. هنگامی که شرکتهای نرم افزاری میآموزند چگونه برنامه هایشان را تقویت کنند،هکرها و مهندسان اجتماعی بداندیش به ضعیف ترین بخش زیر ساخت امنیتی یعنی افراد متمایل شده اند.
هکرهایی که عزت نفس دارند برای بدست آوردن همان نتایجی که از یک حمله ساده حاصل میشود و یک ساعت یا کمتر از یک ساعت طول میکشد، صد ساعت وقت نمیگذارند. نتیجه غم انگیز نهایی این است که راهی که صد درصد ایمن باشیم وجــود ندارد مگر اینکه همه وســــــایل الکترونیکی را از برق بکشیم و به کوهســــتان برویم. از آنجـایی که این کار عملی نیست، این کتاب درمــورد راههایی که باعث میشوند در مقـــــابل حملات، آگـــــاهتر و آموزش دیدهتر باشیم، بحث میکنـــــــد و ســــپس روشهایی را ذکر میکند که ما میتوانیم از آن استفاده کرده و خود را در مقابل حملات محافظت نماییم.