قدرت عادت

کتاب قدرت عادت؛ چرایی کارهایی که در زندگی و کسب و کار انجام می دهیم

در کتاب قدرت عادت چارلز دوهیگ، خبرنگار نیویورک تایمز و برنده جوایز پولیترز کسب‌و‌کار، ما را به سمت هیجان اکتشافات علمی سوق می‌دهد که چرا عادات وجود دارند و چگونه می‌توان آنها را تغییر داد.
کتاب قدرت عادت؛ چرایی کارهایی که در زندگی و کسب و کار انجام می دهیم، فقط دربردارنده یک توصیه نیست. درک کاملی از ماهیت بشر و پتانسیل های آن را ارائه می‌دهد.
در اصل قدرت عادت چارچوبی برای درک عملکرد عادات و راهنمایی‌هایی برای تغییر دادن آن ارائه داده است. مشکلی که وجود دارد هزاران فرمول برای تغییر عادات وجود دارد، نه یک فرمول. افراد به دلیل عادات در زندگیشان از فردی به فرد دیگر و از رفتار تا رفتاری دیگر متفاوتند. برخی از عادات به آسانی جای خود را تغییر می‌دهند و برخی دیگر پیچیده‌تر. این تغییرات فرایندی دارند که هیچ گاه به پایان نمی رسند، اما به این معنی نیست که هرگز اتفاق نمی‌افتاد. با بهره‌گیری از این علم جدید می‌توانیم مشاغل، جوامع و زندگی خود را دگرگون سازیم.
جیم کالینز در مورد کتاب قدرت عادت می گوید: آشکار، مفید و سودمند.
تعداد کمی از این دست کتاب‌ها وجود دارد که به کتاب‌های اساسی برای تجارت و زندگی تبدیل شوند. قدرت عادت یک استثناست. چارلز دوهیگ نه تنها توضیح می‌دهد که چگونه عادت‌ها شکل می‌گیرند بلکه چگونگی لگد زدن به عادت‌های بد و جایگزینش عادت‌های خوب را نیز توضیح می‌دهد.

تمرکز کتاب قدرت عادت بر روی عادات

تمرکز کتاب قدرت عادت بر روی درک عادت هاست، مهم ترین چیزی است که درک نگرشتان را به دنیا تغییر می دهد. کل زندگی ما حیطه‌ی مشخص و محدودی دارد؛ اما مجموعه‌ای از عادت‌هاست.
همه ی ما در برخی مواقع به عمد انتخاب هایی می کنیم وبعد، دیگر به آن ها فکر نمی کنیم؛ اما همچنان به انجام دادنشان ادامه می دهیم؛ البته، اغلب این چنین اتفاق می افتد.
در برخی مواقع دیگر نیز، هوشیارانه تصمیم می گیریم که چه میزان غذا بخوریم؛ هنگامی که به اداره رسیدیم، بر چه چیزی تمرکز کنیم؛ در چه فواصلی نوشیدنی میل کنیم یا چه زمانی به ورزش دو برویم؛ اما پس از مدتی، دیگر انتخاب نمی کنیم و به طور خودکار رفتار می کنیم.
این روند نتیجه ی طبیعی عصب شناسی مغز ماست و با درک این که چگونه این اتفاق رخ می دهد، می توانیم الگوهای لازم را بازسازی کنیم؛ البته این بار به همان نحوی که خودمان می خواهیم.
این تصمیمات همان عادات ما هستند،

یکی از محققان دانشگاه دوک، در سال 2006، طی مقاله‌ای عنوان کرد: «بیش از 40‌ درصد کارهایی که افراد به‌صورت روزانه انجام می‌دهند تصمیمات واقعی نیستند، بلکه عادت‌اند.»

ویلیام جیمز نیز مانند اشخاص دیگر، از ارسطو گرفته تا اُپرا، بخش اعظم زندگی خود را صرف تلاش برای درک علت وجود عادات کرد. فقط در طول دو دهه‌ی اخیر بود که دانشمندان و محققان واقعاً چگونگی عملکرد عادات و از همه مهم‌تر، چگونگی تغییر آن‌ها را درک کردند.

حال، امروزه می‌دانیم که چرا عادات به‌وجود می‌آیند و چگونه تغییر می‌کنند. می‌دانیم چگونه آن‌ها را تقسیم‌بندی یا متناسب با مشخصات خودمان بازسازی کنیم. می‌دانیم که چگونه افراد را به کمتر خوردن، بیشتر ورزش‌کردن، مؤثر کارکردن و سالم‌تر زندگی‌کردن واداریم.

تبدیل و تغییر هر عادتی لزوماً آسان یا سریع نبوده و همیشه هم این کار ساده نیست. اما امکان‌پذیر است .

چارلز دوهیگ ژورنالیست نیویورک تایمز

چارلز دوهیگ، نویسنده و روزنامه‌نگار، به‌خاطر نوشته‌هایش در زمینه‌ی کسب‌و‌کار، توانست ‌جایزه پولیتزر نیویورک تایمز (معتبرترین جایزه‌ی روزنامه‌نگاری) را از آن خود کند. دوهیگ، فارغ‌التحصیل مدرسه‌ی کسب‌و‌کار هاروارد است. با کتاب مشهورش به نام «قدرت عادت؛ چرایی کارهایی که در زندگی و کسب‌وکار انجام می‌دهیم» در سال 2012 منتشر شد. دوهیگ با الگوهای روانشناختی، تأثیر قدرتمندی بر زندگی و کار بسیاری از مردم، در کشورهای مختلف گذاشت. روزنامه‌ی نیویورک تایمز، خلاصه‌ای از کتاب قدرت عادت دوهیگ را تحت عنوان «چگونه شرکت‌ها اسرار شما را می‌فهمند» منتشر نموده است.

در کتاب قدرت عادت نوشته چارلز دوهیگ، به بررسی سوالات اخلاقی درباره‌ی مسائل مشکل‌آفرین می‌پردازیم. سوالاتی از قبیل داشتن عادتی که آزادانه یا از روی اجبار آن را انجام می‌دهیم. هریک از فصل‌های کتاب حول محور این مبحث مهم و اساسی شکل می‌گیرد. چنانچه بتوانیم عملکرد عادات را دربیابیم، آیا می‌توانیم آن‌ها را تغییر دهیم؟

این کتاب برگرفته از صدها مطالعه علمی و مصاحبه با ببیش از سیصد دانشمند، مدیر و تحقیقات انجام شده در چندین شرکت است.

اراده و موفقیت عادت

اراده نوعی توانایی‌ است؟ زیرا توانایی امری ثابت است.
پس چرا از امروز تا فردا ثابت نمی‌ماند؟ درباره‌ی فهم اراده چیزی بیش از یافته‌های آزمایشات قبلی وجود داشت؛ اما چگونه می‌توان آن‌ را با آزمایش امتحان کرد؟
با 200 مطالعه بر روی این تحقیق نشان داد که روی این نظریه انجام شده است و همه‌ی آن‌ها به نتیجه‌ای واحد دست یافته‌اند: اراده فقط توانایی نیست، بلکه ماهیچه است و مانند ماهیچه‌های دست یا پا هرچه سخت‌تر کار کند، بیشتر خسته می‌شود یا نیروی کمتری برای مابقی چیزها دارد.
بسیاری از مطالعات نشان داده‌اند که اراده مهم ترین عادت کلیدی برای کسب موفقیت فردی است. بهترین راه برای تقویت اراده و روحیه دادن تبدیل اراده به عادت است.

«اگر می‌خواهید کاری کنید که مستلزم به‌کارگیری اراده است مانند دویدن پس از کار، باید در طول کار، از ماهیچه‌ی اراده‌تان کمتر کار بکشید و چنانچه تمام آن را صرف کارهایی سخت مانند نوشتن ایمیل یا پرکردن فرم‌های کسل‌کننده و پیچیده کنید، تا زمانی‌که به خانه بازگردید تمام نیرویتان را از‌دست داده‌اید.»

این کار مانند تحقیق ورزشی بود. اگر افراد ماهیچه‌های اراده‌ی خود را در بخشی از زندگی‌شان تقویت می‌کردند، چه در باشگاه ورزشی و چه در مدیریت برنامه‌ی مالی، آن توانایی بر برنامه غذایی و کاری آن‌ها نیز تأثیر می‌گذاشت: تقویت هر چه‌ بیشتر اراده روی همه‌چیز تأثیر می‌گذارد.

هر چه‌قدر روی عادات متمرکزتر شوید، در تقویت ماهیچه های اراده‌تان عادات خوب به بخش‌های دیگر زندگی تان راه پیدا می‌کند. هنگامی‌که وارد وضعیت ارادی شوید، دیگر مغز آماده است تا به فرد در تمرکز روی هدفش کمک کند.

چگونگی به وجودآوردن عادات جدید

دلیل قدرتمند بودن عادات، تمایلاتی عصب‌شناختی به‌وجود می‌آورند. این تمایلات بیشتر وقت‌ها آن‌قدر آهسته ظاهر می‌شود که ما واقعاً از وجود آن‌ها آگاه نیستم. بنابراین، غالباً تأثیر آن‌ها را نمی‌بینیم. اما ازآنجاکه محرک‌ها را با جوایزی مشخص مرتبط می‌کنیم، تمایلی ناخودآگاه در مغزمان شکل می‌گیرد. تمایلی که گردش چرخه‌ی عادت با آن ازسر گرفته می‌شود.
چگونگی به وجود آوردن عادات جدید به دو صورت وجود دارد
1. نشانه‌ای ساده و روشن بیابید؛
2. جوایز را به‌وضوح تعریف کنید.
به منظور درک بیشتر برای درک قدرت تمایلات در ایجاد عادت، چگونگی پدیدآوردن عادات ورزشی را درنظر بگیرید.

در سال 2002، محققان دانشگاه دولتی مکزیک بر آن بودند تا علت ورزش‌کردن از روی عادت افراد را دریابند. آن‌ها درباره‌ی 266 نفر مطالعه کردند. افرادی که حداقل بیش از سه‌ بار در هفته ورزش می‌کردند. محققان دلایل روی‌آوردن به دویدن یا وزنه‌برداری را در بسیاری از آن‌ها دریافتند.

اقدام از روی هوس، داشتن وقت آزاد، جلوگیری از استرس‌های ناخواسته در زندگی‌شان. البته دلیل ادامه‌ی این کارها تا تبدیل‌شدن آن‌ها به عادتی پایدار وجود جایزه‌ای ویژه بود. جایزه‌ای که افراد برای کسب آن تلاش می‌کردند.

در گروهی از افراد، 92 درصد آن‌ها اظهار کردند که از روی عادت ورزش می‌کنند، زیرا باعث شادابی آن‌ها می‌شود. انتظار و تمایل آن‌ها به شادابی و دیگر اثرات عصب‌شناختی ناشی از ورزش بیشتر می‌شد. در گروه دیگر، 67 درصد از افراد گفتند که ورزش به آن‌ها حس موفقیت می‌دهد. هدف آن‌ها از دنبال‌کردن عملکردها، یافتن حس موفقیت بود و دریافت جایزه از خود کافی بود تا فعالیتی فیزیکی برای ایشان به عادتی روزمره تبدیل شود.

قاعده طلایی قدرت عادت

تغییرات عادت چگونه صورت می پذیرد؟

عادات از چرخه‌ای سه‌مرحله‌ای تشکیل شده‌اند: سرنخ، کار تکراری و پاداش. بر اساس مطالعات، اصل «قاعده‌ی طلایی تغییر عادت» مؤثرترین راهکار برای ایجاد تغییرات است. قاعده‌ی طلایی بسیاری کارهای درمانی را تحت تأثیر قرار داده است: درمان‌های به‌کاررفته در اعتیاد به الکل، چاقی، اختلالات گریز‌ناپذیر و صدها رفتار مخرب دیگر.

درک این قاعده می‌تواند به تغییر عادات کمک کند؛ برای ‌مثال، تلاش برای ترکِ ایستاده‌غذا‌خوردن اغلب با شکست مواجه می‌شود، مگر آنکه روزمره‌ی تازه‌ای وجود داشته باشد تا سرنخ‌های قدیمی و تمایل به پاداش را برآورده کند. یا فرد سیگاری قادر به ترک نخواهد بود، مگرآنکه هنگام تمایلش به نیکوتین، چیزی یا کاری را جایگزین آن کند.

شما نمی‌توانید هیچ عادتی را ازبین ببرید؛ بلکه فقط می‌توانید آن ‌را تغییر دهید.

شیوه‌ی عملکرد این قاعده:

از همان محرک استفاده کنید و همان پاداش را فراهم آورید؛ اما کار روزمره را تغییر دهید. در عادت تفاوت ایجاد کنید. چنانچه محرک و پاداش به همان شکل باقی بمانند، تقریباً با هر عادتی تغییر می‌کنند. تکنیک‌های این روش یکی از اصول اساسی عادات را آشکار می‌کند؛

امروزه، درمان تغییر عادت استفاده‌های بسیاری دارد؛ درمان تیک‌های فیزیکی و کلامی، افسردگی، سیگارکشیدن، مشکلات قمار، اضطراب، شب‌ادراری، تعلل، اختلالات وسواسی و دیگر مشکلات رفتاری.

این فرایند در درون مغز انسان حلقه‌ای سه مرحله‌ای‌است: ابتدا نشانه یا محرک وجود دارد؛ محرکی که به مغز شما فرمان می‌دهد به حالتی خودکار وارد شوید و نوع عادت لازم را تعیین کنید؛ آنگاه کاری روزمره یا نوعی تکرار فیزیکی، ذهنی یا احساسی وجود دارد و درنهایت، جایزه‌ای که به مغز شما در یافتن جواب این پرسش کمک می‌کند: آیا این چرخه‌ی خاص ارزش به‌خاطر‌آوردن در آینده را دارد یا خیر؟