ساختن برای ماندن | جیم کالینز
خرید کتاب ساختن برای ماندن نوشته جیم کالینزکتاب ساختن برای ماندن: عادات قدرتمندِ شرکت های موفق نوشته جیم کالینز؛ را باید همۀ مدیران ارشد، مدیرعاملان و کارآفرینان دنیا را بخوانند. همچنین اعضای هیئتمدیره، مشاوران، سرمایهگذاران، روزنامهنگاران، دانشجویان رشتۀ بازرگانی و هر کسی که به ویژگیهای متمایزِ پایدارترین و موفقترین شرکتهای دنیا علاقهمند است، از خواندن این کتاب بینیاز نخواهد بود. اهمیت خواندن این کتاب به خاطر آموزش هایی است که شرکت ها به کارکنانشان می دهند. |
ساختن برای ماندن | جیم کالینز
کتاب ساختن برای ماندن؛ عادات قدرتمند شرکت های موفق
نویسنده: جیم کالینز (Jim Collins) ؛ ترجمه: ریحانه توکلی / ناشر: هورمزد
تعداد صفحه:500 صفحه
قیمت: 68000 تومان
قطع: رقعی
چاپ: افست
شــــابک: 4-27-8665-600-978
نوبت چاپ: سوم، 1398

مقدمه
پیشگفتار
فصل اول:
بهترینِ بهترین ها
فصل دوم
ساعت سازی نه زمان گویی
فصل سوم
فراتر از سود
فصل چهارم
حفظ ارز شهای محوری برانگیختن پیشرفت
فصل پنجم
اهداف بی باکانه و مخاطره آمیز بزرگ
فصل ششم
فرهنگهای فرق همانند
فصل هفتم
انتخاب شایسته
فصل هشتم
مدیریت درون زا
فصل نهم
همیشه بهتر از خودت باش
فصل دهم
پایانِ یک آغاز
فصل یازدهم
آینده نگری
سخن آخر
پیوست 1
پیوست 2
پیوست 3
تقدیر و تشکر
دربارۀ نویسندگان
تحسین کتاب ساختن برای ماندن از سوی دیگران
فصل دهم
تعالی: با مرگتان روبهرو شوید
سپاسگزاری
درباره جیم کالینز، نویسنده کتاب ساختن برای ماندن
جیم کالینز، دانش آموز و معلم برای شرکتهای بزرگ است که مشاور سقراط رهبران در بخشهای کسبوکار و اجتماعی است.
او بیش از یک ربع قرن در تحقیقات سرمایهگذاری کرده است. جیم کالینز با نگارش شش کتاب که در مجموع 10 میلیون نسخه در سراسر جهان به فروش رسیده است. 6 کتاب شامل از خوب به عالی، انتخاب عالی، از عرش به فرش که جز پرفروشترینها است زیرا برخی از شرکت های جهش به نتایج برتر را انجام میدهند.
افزونبر شمار خریداران این کتاب، تعداد افرادی که آن را خواندهاند نیز ما را بهطرز خوشایندی شگفتزده کرده است. درواقع، مجموعهای از افراد پرمشغله گرانبهاترین داراییشان، یعنی زمان را به مطالعۀ کتاب ساختن برای ماندن اختصاص دادهاند؛ افراد این مجموعه عبارتاند از: مدیران شرکتها، مجریان ارشد، کارفرمایان بلندپرواز، رهبران مؤسسههای غیرانتفاعی، سرمایهگذاران، روزنامهنگاران و مدیران تازهکار.
بنابراین، ما این خوانندگان گسترده را به چهار دستۀ اصلی تقسیم میکنیم:
دستۀ اول: بیشتر افراد از نظریۀ ساختن یک شرکت بزرگ و بادوام الهام میگیرند. دراینراستا، ما مجریانی را در سرتاسر جهان ملاقات کردهایم که میخواهند چیزی «بزرگتر از آنچه هستند» ایجاد کنند، طوریکه بعد از مرگشان هم ادامه داشته باشد.
درواقع، نهادی که مجموعه ارزشهایی والا و بیانتها دارد، هدفی بالاتر از «صرفاً پول درآوردن» را دنبال میکند و برای «بازسازی مداوم» خود توانایی درونی دارد.
افزونبر کسانی که مسئول نظارت بر سازمانهای بزرگ هستند، این انگیزه را بهطور ویژه در کارفرمایان و رهبران شرکتهای کوچک تا متوسط نیز دیدهایم. افرادی مانند دیوید پِکَرد، جورج مرک، والت دیزنی، ماسارو ایبوکا، پال گلوین و ویلیام مکنایت در دنیای تجارت، مانند «توماس جفرسون»ها و «جیمز مدیسون»ها مجموعه استانداردهای والایی از ارزشها و عملکردها ارائه کردهاند.
این مجموعهها بسیاری را مجبور کرده تا برای تطبیق خود با این استانداردها بیشتر تلاش کنند. درواقع، پکرد و همتایانش از ابتدا شرکتهایی غولپیکر تأسیس نکردند، بلکه با تأسیس مؤسسههایی با کسبوکار کوچک شروع بهکار کردند. درنتیجه، مؤسسههای کوچک با نقدینگی بسیار کم را به موفقترین و بادوامترین بنگاههای دنیا تبدیل نمودند.
دراینراستا، یکی از مدیران اجراییِ شرکتی کارآفرین چنین گفت: «آگاهی از اینکه آنها توانستهاند از بنگاهی کوچک به شرکتی جهانی تبدیل شوند، به ما اطمینان و سرمشقی برای پیرویکردن از آنها داد.»
دستۀ دوم: اندیشمندان مشتاق اجراکردن اصولی هستند که در طول زمان امتحان خود را پس دادهاند. آنها از تکرار چرخۀ رونق-رکودِ مدیران ایدهپرداز خستهاند.
بله جهان تغییر میکند و این تغییر باسرعت بیشتری ادامه مییابد، اما این بدین معنا نیست که جستجو برای یافتن مفاهیم اساسی را که با گذشت زمان ارزششان ثابت شده است رها کنیم؛ برعکس بیش از پیش به آنها نیاز داریم.
مطمئناً نیاز به جستجو برای ایدهها و راهحلهای جدید همواره وجود دارد. کشف و اختراع بشر را روبهجلو پیش میبرد؛ اما بزرگترین مشکلاتی که امروزه رویاروی سازمانها قرار دارد ناشی از کمبود ایدههای مدیریتی جدید نیست، بلکه بهطور کلی، ناشی از فقدان درک اصول پایه و از همه مسألهسازتر اجرانکردن این اصول است.
بیشتر مدیران اجرایی با برگشت به اصول پایه، بهمراتب بیشتر به سازمانهایشان کمک میکنند تا با پیرویکردن از متدهای کامل اما زودگذر جدید.
دستۀ سوم: مدیران اجرایی شرکتهای در حال گذار مفاهیم کتاب ساختن برای ماندن را در ایجاد تغییرات پربار سودمند میدانند، بدون اینکه بنیان اساسی شرکت تخریب شود.
مفاهیم این کتاب حتی در مواردی که این بستر قرار است برای اولین بار ایجاد شود نیز مفید خواهد بود. برخلاف دانش عمومی، اولین واکنش مناسب به دنیای در حال تغییر این نیست که بپرسیم «چگونه باید تغییر کنیم؟»، بلکه بهجای آن باید بپرسیم «برای چه ماندهایم و چرا وجود داریم؟»؛ سپس چیزهای دیگر را تغییر دهیم، این اصل هرگز نباید تغییر کند.
روش دیگری که شرکتهای خلاق بهکار میبرند این است که ارزشهای اصلی و اهداف بلندمدت خود را از شیوههای عملیاتی و استراتژیهای تجاری تمییز میدهند، این در صورتی است که ارزشهای اصلی و اهداف بلندمدت هرگز نباید تغییر کنند و شیوههای عملیاتی و استراتژیهای تجاری باید در پاسخ به «دنیای در حال تغییر» همواره بهروز شوند.
ثابت شده است که این تمایزِ بسیار مفید در سازمانها با تحولات چشمگیر همراه بوده است.
شرکتهایی که از این شیوه استفاده کردهاند، عبارتاند از: شرکتهای تجهیزات دفاعی مانند راکوِل در مواجهه با پایان جنگ سرد، تأسیسات خدمات عمومی مانند شرکت سادرن در مواجهه با سرعتبخشیدن به مقرراتزدایی، شرکتهای دخانیاتی مانند یو.اس.تی در مواجهه با افزایش خصومت جهانی، شرکتهای خانوادگی مانند کارگیل در مواجهه با نسل اول مدیریت غیرخانوادگی و شرکتهایی با بنیانگذاران خلاق مانند ادوَنس مایکرو دیوایسز و مایکروسافت در مواجهه با نیاز روبهافزایش به بنیانگذاران خلاق.
کتاب ساختن برای ماندن؛ سیر تکامل شرکتهای موفق
از زمان انتشار کتاب ساختن برای ماندن، چیزهای زیادی یاد گرفتهایم و باید بیشتر هم بیاموزیم. متوجه شدیم مشاوران هم میتوانند محصولات بادوام بسازند؛ ما نیز به آنها کمک خواهیم کرد از این مرحله گذر کنند. افزونبرآن، فهمیدیم در همه چیز اهمیت همترازی را دستکم گرفتهایم؛ بنابراین، در حال یادگیری چیزهای زیادی در رابطه با چگونگی ایجاد همترازی در داخل سازمانها هستیم.
همچنین، متوجه شدیم اگر هدف بهدرستی درک شود، تأثیری چشمگیر بر سازمان خواهد داشت؛ فراتر از آنچه ارزشهای محوری بهتنهایی میتوانند داشته باشند. بنابراین، سازمانها باید برای شناسایی هدف خود بیشتر تلاش کنند. موضوع دیگری که شرکتهای آرمانی با آن مواجهاند ادغامها و اکتسابهاست که مشکلاتی ویژه برای شرکتهای آرمانی بهوجود میآورند
ما محرکی درونی برای آموختن و آموزشدادن داریم و این محرک با این کتاب به پایان نمیرسد؛ این کتاب فقط مقدمۀ آن است. ما جستجوی خود را برای بهدستآوردن بینشهای جدید، توسعۀ ایدهها، مفاهیم جدید و ایجاد ابزارهای کاربردی ادامه میدهیم.
چهارچوبی که مفاهیم اساسی کتاب ساختن برای ماندن ارائه میکند تا براساس آن سازمانهای آینده طراحی شوند، اهمیتی بسیار زیاد خواهد داشت.
دربارۀ کتاب از عرش به فرش بیشتر بدانیم: شرکتهای قدرتمند چگونه سقوط میکنند؟ جیم کالینز؛ هر شرکتی هم هر چقدر بزرگ باشد مهم نیست، در معرض سقوط است؛ هیچ قانون طبیعی نمیتواند با اقتدار تضمین کند که شرکتی برای همیشه در قله بماند. |
چگونه از کتاب ساختن برای ماندن یاد بگیریم؟
امیدواریم شما نیز چیزهای بسیاری از این کتاب یاد بگیرید. امیدواریم صدها مثال ویژه در این کتاب شما را بر آن دارد که در سازمانتان اقدام فوری بهعمل آورید. امیدواریم مفاهیم و چهارچوبها در ذهن شما جا بیفتند و اندیشهتان را هدایت کنند.
امیدواریم مرواریدهای دانایی را کسب کنید و بتوانید به دیگران انتقال دهید. از همه مهمتر، امیدواریم اعتمادبهنفس و الهامبخشبودن را از دست ندهید؛ زیرا درسهای کتاب ساختن برای ماندن برای همه قابل اجراست. میتوانید درسها را یاد بگیرید، آنها را بهکار گیرید و شرکتی آرمانی بسازید.
این کتاب درباره رهبران آرمانی پرجذبه (کاریزماتیک) و مفاهیم محصولات آرمانی یا بینشهای بازار آرمانی نیست، حتی دربارۀ داشتن صرفاً دیدگاهی سازمانی هم نیست. درحقیقت، کتاب حاضر درباره چیزی بهمراتب مهمتر، بادوامتر و اساسیتر است، کتابی درباره شرکتهای آرمانی است.
چه افرادی کتاب ساختن برای ماندن را مطالعه میکنند؟
افرادی که بیشترین زمانشان را برای مطالعه کتاب ساختن برای ماندن اختصاص میدهند: مدیران شرکتها، مجریارن ارشد، کارفرمایان بلندپرواز، رهبران موسسههای غیرانتفاعی، سرمایهگذاران، روزنامهنگاران، مدیران تازهکار.
خوانندگان این کتاب را به 4 دسته تقسیم بندی کردیم:
1. افرادی که بیشتر از کسب و کارهای کوچک شروع به کار کردند، با نقدینگی بسیار کم به موفقترین و بادوامترین کسبوکار تبدیل میکنند. به آنان چیزی بزرگتر از آنچه هستند را میخواهند ایجاد کنند، چیزی که بعد از مرگشان هم ادامه داشته باشند. صرفا برای پول درآوردن انجام نمیدهند.
بیشـترین این افراد از نظریۀ سـاختن یک شـرکت بزرگ و بادوام الهام میگیرند. کسانی که بیشتر در کارفرمایان و رهبران شرکتهای کوچک تا متوسط هستند.
2. افرادی که برای اجراکردن اصول مفاهیم مشتاق هستند. افرادی که نیاز به جستجو برای ایدههای و راهحلهای جدید هستند.
امرزوه یکی از مشکلاتی که سازمان و شرکتها با آن دستوپنجه نرم میکنند کمبود ایدههای مدیریتی نیست، بلکــه بهطور کلی، ناشی از فقدان درک اصول پایه است. مدیران سازمانها با پیروی از اصول پایه بیشتر به سازمانهاها کمک میکنند.
3. افرادی که ارزشهای اصلی و بلند مدت خود را از شیوههای عملیاتی و استراتژیز تجاری متمایز میکنند. شرکتهایی خلاقی که از این شیوه استفاده کردهاند می دانند بین اهداف اصلی و فرعی، آنچه باید تغییر کند و آنچه که نباید تغییر کند باز است. اگر شرکتی بزرگ و بادوام وجود داشته باشد، توانایی مستمر و تغییر است.
4. شرکتهای آرمانی به شکلهای مختلف ، کوچک و بزرگ، عمومی و خصوصی، عمومی و انحصاری، مستقل و تابعه هستند.
دربارۀ کتاب انتخاب عالی بیشتر بدانیم: هرج و مرج و شانس؛ چرا با وجود همه اینها برخی شرکتها موفق میشوند و برخی نه؟ جیم کالینز؛ پس از نه سال تحقیق و پژوهش شرکت هایی در زمان بحرانی را بررسی کرد. |
چگونه از کتاب ساختن برای ماندن در کسب و کارتان استفاده کنید؟
شما می توانید از یافتههای کتاب در محیط کاری خود به کار ببرید، حتی در محیطهای کاری بسیار کوچک. شما در هر سطحی میتوانید سازنده ساعت باشید. اگر در جایگاه مدیر هستید، به جای حل مشکلات قهرمانانه عمل کنید، بیندیشید که از چه فرایندهایی برای حل مشکل استفاده کنید. میتوانید در هر سطحی در ارتباط با ایدئولوژی اصلی فرهنگی آیین محور باشید. البتـه، ایدئولـوژی اصلـی تـا حـدی فرهنـگ آیینمحـور
را محــدود میکنــد، امــا در هــر صــورت قابــل اجراســت.
اگــر شــرکت ایدئولــوژی اصلی و آشکاری نداشته باشد، آزادی عمل و نوعی بی نظمی ایجاد میشود. این کمبود باعث میشود گروه و اقداماتش در چهارچوب باید و نبایدهای ویژه کنترل کند.
در هر سطحی میتوانید پیشرفت را تشویق کنید، برای همه افراد گروه هدفی ویژه و مشترک در نظر بگیرید. افراد را به آزمون و خطا تشویق کنید. میتوانید برای جلوگیری از غرور و خودخشنودی سازوکارهایی بهکار بگیرید، تا از این طریق پیشرفت و تغییر را تشویق کنید.
گفتهها و نکان کتاب ارزشمند ساختن برای ماندن را به کارکنان شرکت انتقال دهید و یا آموزش دهید. به آنها بگویید که ساختن سازمانی هماهنگ مهمتر از تولید محصول است. حفظ ارزشهای اصلی را به آنان انتقال دهید. یادآوری کنید که هماهنگی و یکپارچگی در شرکت بسیار مهم است. و تا حد امکان از ناهماهنگی بپرهیزید. ارزش و هدفهای شرکتهای آرمانی و معتبر و پیشرو را الگو قرار دهید.
بنابراین کدام مدیری پیدا میکنید که نخواهد مانند شرکتهای آرمانی موفق و پیشرو باشد.