کتاب کد فکری | دیل کویل | نشر هورمزد

مهارت اول: ایجاد امنیت
فصل 1: سیب‌های سالم
فصل 2: روز بیلیون‌دلاری؛ وقتی‌که اتفاقی نیفتاد
فصل 3 : آتش‌بس موقت در کریسمس
فصل 4 : چگونه احساس تعلق ایجاد کنیم؟
فصل 5 : ایجاد زمینۀ احساس تعلق
فصل 6 : ایده‌های قابل‌اجرا
مهارت دوم: موهبت کاستی‌پذیری (کامل ‌نبودن)
فصل 7 : بگویید چه می‌خواهید تا کمک‌تان کنم
فصل 8 : حلقۀ کاستی‌پذیری
فصل 9 : همکاری عالی
فصل 10 : ایجاد همکاری در گروه‌های کوچک
فصل 11 : چگونه با دیگران همکاری کنیم
فصل 12 : ایده‌های قابل‌اجرا
مهارت سوم: هدف‌گذاری
فصل 13 : سیصدویازده کلمه
فصل 14 : ماجرای اوباش انگلیسی و جراحان
فصل 15 : گام‌هایی در جهت دستیابی به تخصص و کارایی
من

کتاب کد فکری به توضیح نحوۀ کارکرد روش فعالیت گروهی می‌پردازد.

فرهنگ گروهی یکی از نیروهای بسیار قوی روی زمین است. می‌توان حضور آن‌ را در تجارت‌های موفق، گروه‌ قهرمانان و خانواده‌های موفق مشاهده کرد؛ حتی حضور نداشتن یا مسموم‌شدن این فرهنگ‌ها را نیز می‌توان احساس و کمترین تأثیرات آن را ارزیابی کرد.

بر اساس نتیجۀ تحقیقی که در دانشگاه هاروارد طی یازده سال روی بیش از دویست شرکت انجام شد، یک فرهنگ گروهی قوی می‌تواند ۷۵۶ درصد سودآوری داشته باشد؛ اما نحوۀ عملکرد درونی این سیستم فکریِ گروهی همچنان مبهم است. همۀ ما در سازمان‌ها، جوامع و خانواده‌هایمان به‌دنبال اجرای این سیستم فکری قدرتمند هستیم و به خوب‌بودن آن آگاهیم؛ اما دقیقاً با نحوۀ کارکرد آن آشنایی نداریم.

شاید دلیل این آشنا نبودن، شیوۀ نگرش ما به این موضوع باشد. ما این تفکر را نوعی ویژگی طبیعی مانند دی‌اِن‌اِی می‌دانیم. یک فرهنگِ گروهی قوی، مانند آنچه در شرکت گوگل، دیزنی و یگان‌ ششم‌ سیلز دیده می‌شود، بیش از اینکه سازمان‌یافته به‌نظر بیاید، کاملاً منحصربه‌فرد و متمایز به‌نظر می‌رسد.

در چنین دیدگاهی، فرهنگ گروهی موهبت الهی محسوب می‌شود؛ بعضی افراد از این موهبت برخوردار هستند و دیگران نه!

کتاب کد فکری (Culture code)دنیل کویل، شیوۀ متفاوتی را درپیش گرفتم.

طی مدت چهار سال، روی هشت گروه موفق برتر دنیا تحقیق و بررسی کردم، از جمله: یک واحد نظامی یگان ویژه، مدارس داخل شهری، یک تیم بسکتبال حرفه‌ای، یک استودیوی فیلم، یک گروه از بازیگران کمدی، یک گروه دزدان جواهرات و چند گروه‌ دیگر.

در پایان، به این نتیجه رسیدم که چنین فرهنگی، از یک‌سری مهارت‌های خاص نشئت می‌گیرد. این مهارت‌ها که عامل محرک تفکر گروهی برای ایجاد ارتباط متقابل هستند، ساختار این کتاب را تشکیل می‌دهند

مهارت اول: ایجاد امنیت: به‌دنبال کشف این است که چگونه سیگنال‌های ارتباطی می‌تواند قیود تعلق و هویت را ایجاد کند.

مهارت دوم: بیان کاستی‌ها: شرح می‌دهد که چگونه عادت‌ ریسک‌های دوجانبه موجب برانگیخته‌شدن همکاری قابل‌اعتماد می‌شود.

مهارت سوم: هدف‌گذاری: می‌گوید که چگونه نکته‌ها و کلماتی که اعضای گروه بیان‌ می‌کنند، موجب ایجاد اهداف و ارزش‌های مشترک می‌شود.

این سه مهارت، از ابتدا تا انتها، عملکرد تعاملی دارند؛ ابتدا ارتباط گروهی را شکل می‌دهند و سپس آن را به‌کار می‌اندازند. هر بخش از این کتاب مانند یک تور برنامه‌ریزی‌شده است. در ابتدا باید روش کارکرد هر مهارت را کشف کنیم. سپس با گروه‌ها و رهبرانی که این شیوه‌ها را به‌کار می‌گیرند، زمانی را سپری کنیم. هر بخش با مجموعه‌ای از پیشنهادات اجرایی برای انواع گروه‌ها، به پایان می‌رسد.

در صفحات بعدی، با گروه‌های فکری برتر به‌صورت دقیق‌تری آشنا می‌شویم و درمی‌یابیم که چه موضوعاتی موجب برتری آن‌ها شده است. به ساختار مکانیکی ذهن نگاهی می‌اندازیم تا ببینیم چگونه احساس اعتماد و احساس تعلق شکل می‌گیرند.

در این مسیر، خواهیم دید که:

_ به باهوش‌بودن بیش از اندازه اهمیت داده می‌شود.

_ پذیرش کاستی‌ها بسیار تعیین‌کننده است.

_ خوب و مهربان‌بودن آن‌قدر که فکرش را می‌کنیم اهمیتی ندارد.

فراتر از این‌ها، خواهیم دید که رهبران این تفکرات گروهی که عملکرد خوبی دارند، به‌دنبال چالش‌هایی هستند که در این دنیای پرشتاب، دستاوردش برتری است.

فرهنگ‌های موفق، اسرارآمیز به‌نظر می‌رسند؛ اما حقیقت این است که اصلاً این‌گونه نیستند! فرهنگ، یک سری از روابط عادی زندگی است که در جهت هدفی مشترک کار می‌کنند. فرهنگ، موجودیت افراد نیست، بلکه آن فعلی است که افراد انجام می‌دهند.